eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
555 ویدیو
92 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 بيان درباره کتاب فصوص الحکم استاد حسن : حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) سر درس این خاطره را نقل کردند و فرمودند: من در محضر امام بودم و همان لحظه فصوص امام را از همدان آورده بودند. در ایام طاغوت که به منزل امام دستبرد زده بودند، ‌آن نسخه به سرقت رفته بود و بعدها امام جمعه همدان آقای موسوی، آن نسخه را در دست یک کتاب فروش دوره گرد، دیده و شناخته بود و آن را خریده به تهران، دفتر حضرت امام ارسال کرده بود. آنجا بودم که نسخه فصوص امام را آوردند. امام کتاب فصوص را گرفتند و همراه با آه و مرور خاطرات تورقی کردند. بعد کتاب را بستند و گذاشتند روی تاخچه بالای سرشان. در همان حین که کتاب را می‌گذاشتند بالای تاقچه، فرمودند: افسوس که اینگونه علوم اکنون از حوزه‌ ها رخت بربسته. 🍃 سايت آيت الله حسن رمضانى پ‌ن: البته هم اکنون به برکت امام و انقلاب او، در برخی از مدارس علمی فصوص تدریس و تدرّس می‌شود. و اساتید شاخصی به تعلیم آن مشغولند. جوینده یابنده است. ♦️ کانال حوزه تمدن‌ساز: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
در مملکت چه خبره؟
پ‌ن۱: جراحی اقتصادیتون رو ببرید روی این رانت‌خواران، نه روی آرد و تخم‌مرغ مردم. پ‌ن۲: چطور ریگی رو در آسمان پیدا و محاکمه می‌کنید اما این رانت‌خواران جلوی چشم شما تردد می‌کنند؟!
💢 جایگاه فلسفه و عرفان در شناخت حقایق عالم از نگاه امام خمینی(ره) می‌دانیم که یک فیلسوف و عارف طراز اول دوران معاصر بود. او متخصص و استاد برجسته فلسفه به ویژه حکمت متعالیه بود. و قریب به دو دهه به طور جدی به تدریس و تحقیق در فلسفه صدرایی پرداخت. او نه تنها در عرفان عملی از بی‌نظیرترین افراد تاریخ اسلام به شمار می‌رفت که از استادان و شارحان بزرگ عرفان نظری بود و از شیفتگان محیی‌الدین ابن عربی بود. با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایة» و همچنین «شرح دعای سحر» که در دهه سوم عمر مبارکشان تألیف کردند و کتاب‌هایی مثل «حاشیه بر شرح فصوص الحکم» و «حاشیه بر مصباح الانس بین المعقول و المشهود» نوشته ابن‌فناری و «تفسیر سوره حمد» می‌توان با دقت‌های عمیق امام خمینی در مباحث عرفان نظری آشنا شد. و با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «شرح چهل حدیث» و «شرح جنود عقل و جهل» و «سرّ الصلاة» و «آداب الصلاة» و «جهاد اکبر یا مبارزه با نفس» و همچنین «نامه‌های عرفانی و اخلاقی» او می‌توان به عمق عرفان عملی امام خمینی پی برد. برخلاف تصور عده‌ای که گمان می‌کنند امام از میانه عمر خود به بعد عرفان و فلسفه را کنار گذاشت و دیگر سخنی از آنها به میان نیاورد، به استناد شواهد متعدد می‌توان گفت وی تا واپسین روزهای حیات اینجهانی خود دلبسته عرفان و فلسفه بود و آشنایی با این علوم و تعمق و تفکر در آنها را برای آگاهی از حقایق اسلام از ضروریات می‌دانست و بر این باور بود که بدون تعمق در فلسفه و عرفان اسلامی امکان فهم و درک حقایق اسلامی وجود ندارد. حتی در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند بر این مسأله تأکید ویژه کردند. توضیح آنکه: امام خمینی در نامه‌ای که در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۶۷ به رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، میخائیل گورباچف نوشتند، از او خواستند که در کنار مطالعه فلسفه غرب و آگاهی از اندیشه‌های فیلسوفان غربی، عده‌ای از افراد توانمند و نخبه را مأمور کند تا در فلسفه و عرفان اسلامی نیز به تحقیق و مطالعه بپردازند. به ويژه از آراء و اندیشه‌های ابونصر فارابی و ابوعلی‌ سینا، در حکمت مشاء، و شیخ‌ شهاب‌الدین سهروردی در حکمت اشراق و صدرالدین شیرازی در حکمت متعالیه آگاه شوند. و ظرافت‌های فکری آنان درباب علت و معلول و قوانین کلی حاکم بر عالم و ارزش معرفت‌شناختی ادراک شهودی و حقیقت علم و امثال آن را بدانند و برای او شرح دهند. و سپس به وی توصیه می‌کند که: «اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد [شیخ محیی‌الدین ابن عربی] مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريك‌تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» امام خمینی در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ (یعنی حدود سه ماه پایانی عمر مبارکشان) در پیام مهمی خطاب به عالمان دین و روحانیان که با عنوان «منشور روحانیت» مشهور شد، دوران سیاه مخالفت عده‌ای از روحانیان با فلسفه و عرفان یاد می‌کند و می‌نویسد: «اين از مسائل رايج حوزه‏ها بود كه هر كس كج راه مى‏رفت متدين‌تر بود. ياد گرفتن زبان خارجى، كفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرك بشمار مى‏رفت. در مدرسه فيضيه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از كوزه‏اى آب نوشيد، كوزه را آب كشيدند، چرا كه من فلسفه مى‏گفتم. ترديدى ندارم اگر همين روند ادامه مى‏يافت، وضع روحانيت و حوزه‏ها، وضع كليساهاى قرون وسطى مى‏شد كه خداوند بر مسلمين و روحانيت منت نهاد و كيان و مجد واقعى حوزه‏ها را حفظ نمود.» برخی گمان کرده‌اند که ابزاری دانستن و از سوی امام راحل و توصیف آنها به «حجاب اکبر» به معنای آن است که وی در پایان عمرشان به مخالفت با این علوم پرداخته‌اند! این در حالی است که افزون بر مطالب پیش‌گفته، امام خمینی(ره) به صراحت کنار گذاشتن فلسفه و عرفان و علوم استدلالی را نوعی خیانت می‌دانستند. وی در نامه‌ای عرفانی و اخلاقی پس از پاره‌ای توصیه‌های معنوی و عرفانی، خطاب به سیداحمد خمینی چنین نوشتند: «و آنچه گفتم به آن معنى نيست كه به فلسفه و علوم برهانى و عقلى نپرداز و از علوم استدلالى روى گردان كه اين خيانت به عقل و استدلال و فلسفه است، بلكه به آن معنى است كه فلسفه و استدلال راهى است براى وصول به مقصد اصلى و نبايد تو را از مقصد و مقصود و محبوبْ محجوب كند، يا بگو اين علوم عبورگاه به سوى مقصد هستند و خود مقصد نيستند و دنيا مزرعه آخرت است‏ و علوم رسمى مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه عبادات نيز عبورگاه به سوى او- جلّ و علا- است» ✍ احمدحسین شریفی
پیامبر اکرم (ص): وَالَّذی لا الهَ الّا هُوَ ما اعطِی مُؤمِنٌ قَطُّ خَیرَ الدُّنیا وَالاخِرَةِ الابِحُسنِ ظَنِّهِ باللّه؛ سوگند به خدای یکتا که برخورداری از دنیا و آخرت به انسان مومن ارزانی نشده مگر بر پایه حسن ظن او به خداوند. سپس فرمود: لَیسَ مِن عَبدٍ ظنَّ بِهِ خَیراً الا کان عندَ ظَنِّه؛ هیچ بنده مؤمنی به خداوند گمان خوب نمی برد مگر آنکه خداوند طبق همان گمان با وی رفتار می کند. امام رضا علیه السلام: احْسِنِ الظَّنَّ باللّهِ فَانَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ انَا عِندَ ظَنِّ عَبدِی المُؤمِنِ انْ خیراً فَخَیراً وَان شَرّاً فَشَرّاً؛به خداوند نیکو گمان باش که خداوند عزوجل می فرماید: من به گمان بنده مؤمنم هستم، اگر خوش گمان بود نیکی می کنم، و اگر بدگمان بود، بر اساس آن بااو رفتار می کنم.
▫️ صفحه رسمی نشر بیانات استاد آیت الله تحریری: @seratemostaghim_ir ▫️ گروه جهادی و خیرخواهانه تحت اشراف آیت الله تحریری: @serat_charity
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 امام علی (علیه السلام) طرفدار افشاگری وضعیت بود قال امیرالمومنین علی علیه السلام: أَخَذَ اَللَّهُ تَعَالَى عَلَى اَلْعُلَمَاءِ أَنْ لاَ يَقِرُّوا(لا یُقارّوا) عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لاَ سَغَبِ مَظْلُومٍ. خداوند شديدا از علما پيمان گرفته كه در مقابل تسلّط‍‌ و پرخورى ظالمان و گرسنه ماندن ستمديده، آرام و قرار نگيرند ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 ما باید با علوم جدید آشنا باشیم وگرنه کلی گویی خواهیم کرد. پروفسور ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
4_6032628798158015659.pdf
496.6K
📃 بررسی تطبیقی فناء فی الله از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا ✍ دهقانی، معلمی، اسماعیلی ▫️ مشاهده و دانلود
درگذشت استاد فقید و محقق فرهیخته مرحوم دکتر احمد مهدوی دامغانی رضوان الله تعالی علیه را به همه طالبان علم و فضیلت تسلیت عرض می کنم. او در دانشگاه هاروارد تاریخ اسلام تدریس مي‌کرد. او در ادبیات فارسی و عربی و علوم اسلامی به ویژه تاریخ اسلام متبحر بود. از ویژگی های بارز او حب به اهل بیت بود. هرگاه نام مبارک سید الشهدا را می آورد اشک از دیدگانش جاری می شد. این استاد پرآوازه هاروارد از باب وظیفۀ دینی، نه به دلیل و انگیزه‌اي دیگر، در محافل دینی در آمریکا سخنرانی مي‌کردند و در سخنرانی هایش توجه خاصی به ذکر مصائب اهل البیت (ع) داشت. حقیر ضمن اینکه بارها در مجالسشان شرکت داشتم چندبار توفیق دیدار با ایشان در منزلشان در فیلادلفیا را داشتم. ضمناً ایشان کتابخانۀ ارزشمندی در منزلشان داشتند که چند سال پیش شنیدم که کتابخانۀ کنگره آمریکا، کلیۀ کتاب‌های ایشان را خریداری کرده است. آقای مهدوی از دوستان شهید مطهری و شهید دکتر بهشتی بود. هر گاه نامی از آن بزرگان به میان می آمد، خاطراتی از آنها نقل می کرد و اشک از ديدگانش جاری مي‌شد و از اینکه جامعۀ اسلامی چنین سرمایه‌های ارزشمندی را قبل از اینکه بهرۀ کافی را از وجودشان ببرد از دست داد، تاسف مي‌خورد. با اینکه مشهور است ایشان با فلسفه و عرفان چندان موافق نیست، اما اصرار زیادی داشتند که بنده در دانشگاه هاروارد فلسفه و عرفان اسلامی تدریس کنم و معتقد بودند که حضورم در آنجا ضروری‌تر و مفید‌تر از حضورم در ایران است و تأکید مي‌کردند که شخصاً مقدمات آن را فراهم مي‌کنند. بنده به رغم احترامی که برای ایشان قائل بودم و تردیدی در نیت خیر و تشخیص صائبشان ایشان نداشتم به دلایلی نمی توانستم پیشنهادشان را بپذیرم. تواضع و خاکساری، لطف و مهربانی و اخلاص و صفای باطن در وجود این مرد عالم موج مي‌زد. با وجود جایگاه علمی بسیار بالا و سال‌ها تدریس در دانشگاه‌های بزرگ جهان، روحیه‌اش همچنان همان روحیۀ طلبگی بود. چه نادرند چنین انسان‌هایی! خدایش رحمت کناد. ✍ https://eitaa.com/dreshkevari
حاج آقا مجتبی مصباح فرزند علامه مصباح درباره پدرشان می‌فرمودند: علامه مصباح دو سه ماه آخر عمر از لحاظ بدنی بسیار ضعیف شده بودند و در طول روز استراحت می‌کردند و حتی حال نشستن یا صحبت کردن نداشتند. تنها در طول روز یکی دو ساعت حدود ساعت ده شب کمی حالشان مساعدتر می‌شد و می‌نشستند و کمی سخن می‌گفتند. همان موقع که حالشان بهتر می‌شد دغدغه دین و وظیفه دینی خود را داشتند و می‌گفتند کسی سوالی نپرسیده تا جواب بدهیم؟ خیلی شبهات اعتقادی و مسائل مهم را همان یکی دو سال آخر که ضعف بیشتری داشتند انجام دادند. در حالی که از نظر مزاجی بسیار ضعیف بودند. کتاب زیبایی شرور را در ایام کرونا بیان کردند. ▫️ این کتاب کوتاه حاصل چند سخنرانی علامه مصباح رحمه‌الله در اوائل ایام کروناست و جایگاه شرور را در نظام احسن الهی تبیین می‌کنند. ✍ مصطفی ایزدی ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم، تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می‌فروشند، ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو در آورم، آنگاه خود خاضع ترین و افتاده ترین مرد روی زمین باشم. _ شهید چمران ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
1_1195840905.mp3
1.6M
🎙آیت الله : تربيت با گفتن و شنيدن نيست. آن عالمی که ديدار او شما را عوض نکند لفظش هم عوض کننده نيست.@feghheakbar
علامه : شما دقیق ترین مسائل فلسفی یا فقهی یا کلامی یا اصولی را به بازار عرضه کنید، خریدار ندارد؛ اما وقتی بودید در ، مردم متاثر می‌شوند. ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 عقلتان را تعطيل و تسليم كسی نكنيد هر چقدر هم طرف بزرگ باشد علامه : روزی طلبه فلسفه خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه ای بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. می‌دانستم اين شيفتگی، به استقلال فكرش صدمه می زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قربانی استقلال ضميرش كنم. روزی كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی یک كلمه، رفت كه رفت. اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آن‌همه خدمات فكری و فرهنگي به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازی آن‌روز است! درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدمهای بزرگ بگرديد و سعي كنيد دركشان كرده و از وجودشان توشه برگيريد. اما واله كسی نشويد. ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 آسیب‌های عدم توجه به فلسفه و تحولات غرب در حوزه علمیه ▫️ مشاهده _ استاد ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از محسن قنبریان
🔘 حجابِ واجب، حجابِ حرام❗️ ❓ چرا علمای معترض به بد حجابی و کشف حجاب خود در تذکر لسانی پیش قدم نمی شوند؟! • هر از چند گاهی (بخصوص فصل تابستان) درباره بی حجابی خطبه های غرا یا تذکرات جدی چند تن از ائمه جمعه مشهور را داریم؛ واقعاً هم نگرانی بی جا نیست، اما چرا مثل مرحوم آیت الله بافقی در مقابله با کشف حجاب رضا خانی در حرم حضرت معصومه، خود وارد نمی شوند؟! در جایگاه چه از مثل آیت الله بافقی کم دارد؟!! که از شیفتگان آن مرحوم و ناقل تشرفات شان هم هست! نهی از منکر لسانی امروز که چکمه رضا خان در جواب ندارد! • اقلا وقتی این بزرگان به حق، هر بی حجابی را دشمن نظام اسلامی نمی دانند۱، چرا فقط در و بین طرفداران و تکبیرگویان نهی از بی حجابی می کنند؟! اگر مقصود از خطبه ها، تهییج مومنین به تذکر لسانی است با اقدام عملی حضرات، شدنی تر است. • نمی شود بعضاً ماشین دودی نشست، پس از گیت های تفتیش هم چند قدم در مردم نبود، مطلقا پیاده از خیابان و برمردم نگذشت و فقط از پشت تریبون، مومنین و پلیس را به جنگ بی حجابی فرستاد! یکبار روایت جالبی خواندند۲: "ما جعل الله بسط اللسان و کفّ الید و لکن جعلهما یُبسطان معاً و یُکفّان معاً: خداوند زبان را گشاده و دست را بسته قرار نداده بلکه آنان را چنان آفریده که باهم باز می شوند و باهم بسته می گردند"(وسائل الشیعه ج۱۱ص۴۰۴) وقتی دست پلیس و گشت ارشاد را باز می خواهید، زبانِ دعوت و تذکر پدرانه و عالمانه خود به دختران و زنان جامعه(نه صرفاً شرکت کنندگان در نماز جمعه) را هم باز کنید، روزی یا هفته ای نیم ساعت قسمتی از مسیر ترددتان را پیاده روی کنید و چند تذکر دهید. مواجهه زنان و دختران را خودتان از نزدیک ببینید. باور کنید شاید زمین و آسمان متفاوت از مواجه شان با تیتر خطبه هایتان -که در فضای مجازی برای آنها می فرستند- باشد! • شاید هم زنان و دخترانی به شما بعنوان زبان حاکمیت، حرفها، درد دلها و احیانا تذکراتی داشته باشند که پس از بررسی عالمانه تان در خطبه هایتان اثر کند؛ این حرفها را محدود ناهیان منکرِ بی حجابی می شنوند، شما هم بشنوید! خدا می داند این برای هردو طرف مفید و موثر است. * پ.ن: دو حجاب داریم؛ یکی واجب، یکی حرام! همه از اولی می گویند، دومی در حجاب شدن مسئولین است. خدا رحمت کند را، آنرا حرام مطلق می شمرد؛ یعنی هیچ طوری -ولو در شرایط احکام ثانوی- حلال نمی شود!۳ احتجاب مسئولین و مقامات از مردم، نبودن بین مردم در کف جامعه است؛ فقط نبودن در خط واحد و صف نانوایی نیست، حرف نزدن مستقیم با بی حجاب هم هست. ماندن در حجابِ تریبون و طرفدار و تکبیرگو هم احتجاب مذموم است! ......................... ۱و۲. آیت الله خاتمی ۹۸/۳/۳۰ ۳. اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا/ شهید بهشتی ص۱۳۳ 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۴/۴ ☑️ @m_ghanbarian