eitaa logo
فکرت
9.8هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
💡 فکرت؛ روایتگر اندیشه، پیشرو در گفتمان 💡 در جست‌وجوی حقیقت، باید متفاوت اندیشید...💎 📚نگاهی عمیق به: فلسفه، سیاست و جامعه www.Fekrat.net 📮شبکه‌های اجتماعی: 💠 https://zil.ink/fekratnet 📩 ارتباط با سردبیر: @Fekrat_Admin1
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 🔻فلسفه اقتصاد اسلامی از منظر آیت الله مصباح یزدی 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3172 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
🎙 🔻فلسفه اقتصاد اسلامی از منظر آیت الله مصباح یزدی 🔸در سیستم اقتصاد اسلامی هیچ‌گاه کالاهایی که به ضرر جسم و روح انسان است تولید نخواهد شد، همچنین در این سیستم صاحب سرمایه حق ندارد از کارگر بیگاری بکشد و مزد را به اندازه‌ای که دلش خواست بدهد. 🔸 شرایط رفتار باید کاملاً عادلانه و در جهت خیر عموم مردم باشد در این سیستم رباخواری به صورتی که در کشورهای لائیک مطرح است پذیرفته نیست، در این سیستم معمولاً کارگر با صاحب سرمایه در سود شریک و به صورت عادلانه طبق قرارداد از سوی سرمایه بهره‌مند می‌شود. 🔸براساس این سیستم است که بانک‌های اسلامی می‌توانند به صورت بانک‌های غیر ربوی عمل کنند یعنی بانک به صورت یک عامل اقتصادی کار می‌کند و سرمایه‌ها را از دیگران جذب کرده و سود حاصل از فعالیت اقتصادی را بین خود و صاحبان سرمایه تقسیم می‌کند؛ برای مثال بانک یک پروژه بزرگ اقتصادی را عهده‌دار می‌شود و با سرمایه‌هایی که مردم در اختیارش گذاشته‌اند آن کار را به پایان ببرد و سود حاصل از بین سود حاصل را بین خود و صاحبان سهام و تقسیم می کند. 🔸در این سیستم صاحب سرمایه سود می‌برد اما نه تنها به این دلیل که مدتی سرمایه‌اش را در اختیار دیگری گذاشته است، بلکه به‌جهت سعودی که از فعالیت اقتصادی حاصل شده و شده و او سهم عادلانه‌ای از آن می‌برد. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3172 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻امروزه تفاوت میان فلسفه دین تحلیلی و قاره‌ای کمرنگ شده است ✍️دکتر محمد لگنهاوزن 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3284 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻امروزه تفاوت میان فلسفه دین تحلیلی و قاره‌ای کمرنگ شده است ✍️دکتر محمد لگنهاوزن 🔹اگر بخواهیم در مقایسه با فلسفه دین تحلیلی و قاره‌ای آن فلسفه دین اسلامی را به عنوان یک گرایش مطرح کنیم چگونه ممکن است؟ 🔹 به نظر بنده طبق پنج محور می‌توانیم فلسفه دین اسلامی داشته باشیم یا به تعبیر دیگر فلسفه دین به سبک اسلامی داشته باشیم. اول بر اساس کتابشناسی است. یعنی بر اساس گرایشی که نویسنده در کتاب دارد. 🔹اما محور دوم که بیشتر رایج است موضوع است. یعنی بر اساس مباحثی که بیشتر در اسلام یا سنت‌های فکری اسلام مطرح می‌شود فلسفه دین داشته باشیم. مثلاً تحلیل فلسفی درست برای موضوع توحید چیست؟ یا معرفت شناسی ضمنی در قرآن چیست؟ تحلیل فلسفی نبوت یا عدل الهی چیست؟ 🔹حتی می‌شود خاص تر نگاه کرد و به مسائل خاص مثلاً شیعه پرداخت. تحلیل فلسفی درست از ولایت، عصمت، انتظار و مانند این موضوعات می‌تواند فلسفه دین اسلامی باشد. 🔹سومین محور که می‌توانیم بر اساس آن درباره فلسفه دین اسلامی بحث کنیم، روش شناسی است. وقتی فلسفه دین ما از علوم اسلامی برای خود استفاده می‌کند ما فلسفه دین اسلامی داریم. که می‌تواند متنوع باشد. یعنی می‌توان از فلسفه مشاء استفاده کرد یا از فلسفه حکمت متعالیه استفاده کرد. حتی می‌توان از تفسیر استفاده کرد. 🔹یعنی به عنوان روش از روش تفسیری استفاده کنیم و مسائل فلسفه دینی را بررسی کنیم. چهارمین محور، محور تاریخ است که کمتر مورد توجه است. این محور در فلسفه قاره‌ای بیشتر مورد توجه است. 🔹اینکه موضوعات فلسفه دینی به چه نحو میان مکاتب فلسفی اسلامی یا میان اندیشمندان بزرگ اسلامی مورد بحث بوده است؟ این می‌تواند محوری برای فلسفه دین اسلامی باشد. اما آنچه بیش از همه رایج است و محور پنجم را تشکیل می‌دهد، نگاه ایدئولوژیک است. 🔹یعنی آنچه محور بحث در موضوعات فلسفه دینی است ایدئولوژیک شود. یعنی فلسفه دینی مطرح می‌شود با این پیش فرض که حقیقت در اسلام پیدا می‌شود و یا اینکه حقیقت به نوع برتر آن در اسلام یافت می‌شود. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3284 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
🎙 🔻هستی در هاله‌ای از فراموشی مدفون شده 🎤مهدی نصر 🔹در اینجا با دو معنا از متافیزیک روبه‌روییم. آن متافیزیکی که کانت‌شناسان مدعی براندازی آن از تاج و تخت عالم توسط کانت هستند، به معنای مسائلی از قبیل خداشناسی سنتی، جوهر و عرض، جبر و اختیار و غیره بوده است. 🔹تفسیر معرفت‌شناسانه غالب از کانت مدعی است که کانت با اثبات دسترس‌ناپذیربودن خود چیزها، این قبیل سوال‌ها را منحل کرده است. اما متافیزیک از منظر هایدگر، دایره‌ای همه‌شمول‌تر از این مباحث دارد. 🔹«متا تا فوزیکا»، آن دسته از رساله‌های ارسطو بود که بعد از رساله‌های مربوط به فیزیک طبقه‌بندی شده بودند بنابراین فقط جنبه کتابخانه‌ای داشته و اساسا اینکه متافیزیک به‌هم‌پیوسته منقحی در اندیشه ارسطو وجود داشته باشد را باید به دیده تردید نگریست. 🔹متافیزیک، تفسیری تغییر ‌جهت‌ داده از «پروته‌فیلوسوفیای» یا «فلسفه نخستین» ارسطوست و هایدگر از دل آن، پرسش هستی را بیرون می‌کشد. 🔹 متافیزیک غربی به این خاطر توسعه پیدا می‌کند که وضعیت آشفته بنیادین در فلسفه نخستین ارسطو را نمی‌فهمد و بعدها به دو حوزه متافیزیک عام و متافیزیک خاص تقسیم‌بندی می‌شود که پیوندی نزدیک با تقسیم‌بندی قرون وسطایی از جهان و طرح‌افکنی ریاضیاتی از هستی دارد. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3294 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
🎙 🔻هستی در هاله‌ای از فراموشی مدفون شده 🎤مهدی نصر 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3294 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
🎙 🔻فلسفه‌بافتن تقدیر ماست 🎤دکتر محمد اصغری استاد فلسفه دانشگاه تبریز 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3332 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
🎙 🔻فلسفه‌بافتن تقدیر ماست 🎤دکتر محمد اصغری استاد فلسفه دانشگاه تبریز 🔸درخصوص فلسفه‌های معاصر باید گفت که فلسفه‌های معاصر غرب خصلتی دارند که در فلسفه‌های عصر جدید – از دکارت تا نیچه- دیده نمی‌شوند یا بسیار ضعیف هستند. 🔸به سخن دیگر می‌خواهم بگویم که فلسفه‌های معاصر غرب به‌مثابه جنگلی پر از درختان کوتاه و بلند است که چنان درهم تنیده شده‌اند که گاهی تشخیص ریشه‌ها، تنه‌ها و شاخ و برگ‌های آنها از همدیگر دشوار می‌شود. این وضعیت فلسفه‌های معاصر مغرب زمین است که تنها یک صفت برای آنها مناسب است: تنوع و کثرت. 🔸 بی‌شک عصر ما عصر استقبال از تفاوت‌ها و کثرت‌ها و دوری از اینهمانی‌ها و وحدت‌هایی که از افلاطون تا هایدگرِ اول، فیلسوفان آن را یگانه قلمرویی که حقیقت در آن سکنی گزیده دنبال کرده‌اند. 🔸البته این تنوع و پیچیدگی از یک‌طرف، محصول بافت تاریخی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فلسفی، علمی، هنریِ رسانه‌های جمعی و… قرن۲۰ است و از سوی دیگر، همین بافت نیز بی‌تاثیر از فلسفه‌ها و اندیشه‌های فلسفی و علمی به ارث رسیده از قرن۱۹ نیست. 🔸بنابراین، تعامل بین این دوعامل و تاثیر و تأثر [آنها] از یکدیگر، قابل اغماض نیست. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3332 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
🎙 🔻فلسفه اقتصاد اسلامی از منظر آیت الله مصباح یزدی 🔸در سیستم اقتصاد اسلامی هیچ‌گاه کالاهایی که به ضرر جسم و روح انسان است تولید نخواهد شد، همچنین در این سیستم صاحب سرمایه حق ندارد از کارگر بیگاری بکشد و مزد را به اندازه‌ای که دلش خواست بدهد. 🔸 شرایط رفتار باید کاملاً عادلانه و در جهت خیر عموم مردم باشد در این سیستم رباخواری به صورتی که در کشورهای لائیک مطرح است پذیرفته نیست، در این سیستم معمولاً کارگر با صاحب سرمایه در سود شریک و به صورت عادلانه طبق قرارداد از سوی سرمایه بهره‌مند می‌شود. 🔸براساس این سیستم است که بانک‌های اسلامی می‌توانند به صورت بانک‌های غیر ربوی عمل کنند یعنی بانک به صورت یک عامل اقتصادی کار می‌کند و سرمایه‌ها را از دیگران جذب کرده و سود حاصل از فعالیت اقتصادی را بین خود و صاحبان سرمایه تقسیم می‌کند؛ برای مثال بانک یک پروژه بزرگ اقتصادی را عهده‌دار می‌شود و با سرمایه‌هایی که مردم در اختیارش گذاشته‌اند آن کار را به پایان ببرد و سود حاصل از بین سود حاصل را بین خود و صاحبان سهام و تقسیم می کند. 🔸در این سیستم صاحب سرمایه سود می‌برد اما نه تنها به این دلیل که مدتی سرمایه‌اش را در اختیار دیگری گذاشته است، بلکه به‌جهت سعودی که از فعالیت اقتصادی حاصل شده و شده و او سهم عادلانه‌ای از آن می‌برد. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3172 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻وداع «روشنفکری دینی» با دین ✍️عظیم محمودآبادی 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3519 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻وداع «روشنفکری دینی» با دین ✍️عظیم محمودآبادی 🔸 ایشان در بیان پاره‌ای روایات که اصرار خاصی بر خشونت‌آمیز بودن رفتار پیامبر داشتند چند بار تاکید می‌کردند که این روایات «مظنون و مجهول و مطعون و…» نیست. راست می‌گویند اما پاره‌ای روایات دیگر هم هست که آنها هم مطعون و مجهول و مظنون و… نیستند. 🔸از جمله روایت غدیر که آن را نیز در مشهورترین و مقبول‌ترین کتب روایی شیعه و سنی نقل کرده‌اند. اما دکتر سروش معمولا به سیاق اهل سنت، آن را به محبت به امام علی تفسیر می‌کنند. 🔸حال آنکه باید از ایشان پرسید با این تفسیر اقتدارگرایانه از رفتار و گفتار پیامبر، آیات قرآن و مجموعه آموزه‌های اسلام، چرا باید از آن حدیث مشهوری که نه مطعون است و نه مجهول و نه مظنون، برداشتِ غیراقتدارگرایانه داشت؟ 🔸 چرا پیامبری که همواره رجل سیاسی‌ای بوده که اراده معطوف به قدرت داشته است نسبت به مسائل سیاسی تمدنی که خواسته بود برپا کند، بی‌اعتنا بوده است؟ 🔸 چرا پیامبری که به تعبیر ایشان نه کتابش و نه سیره‌اش چندان بر سبیل عشق، محبت و رحمت نبوده است، یک‌باره در غدیر خطبه‌ای می‌خواند که صرفا دغدغه‌اش این بوده که به فردی از افراد خانواده‌اش محبتی ورزیده و نه لزوما ولایتش پذیرفته شود؟ 🔸 سخن بر سر حقانیت شیعه یا سنی نیست بلکه صرفا بحث بر سر این است که چطور می‌توان در تحلیل‌های جامعه‌شناختی- تاریخی شخصیتی چون دکتر سروش، این میزان آشفتگی را در معیار و سنجش مشاهده کرد؟ •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3519 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻رابطه دین و قدرت 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3532/ 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻رابطه دین و قدرت 🔹چندیست که دکتر عبدالکریم سروش درسگفتاری را با عنوان دین و قدرت در بسط فرضیاتش پیرامون رابطه این‌دو ارائه کرده است. در این جلسات وی با استناد به تاریخ، نصوص دینی و عبارات بزرگان به اثبات دعاوی خود می‌پردازد. 🔹او با استحاله معانی رایج در ادبیات دینی، فلسفی و عرفانی به دنبال تئوریزه کردن پندارهاییست که بر اساس آنها حکومت دینی در حال حاضر علی الخصوص در ایران ناموجه و نامشروع می‌نماید. 🔹قدرت وی در استخدام واژگان، خلق معانی و تسخیر فکر مخاطب، غیر قابل انکار است و به سختی می‌توان به جنبه‌های مغالطه‌آمیز گفتارش پی برده و دیگران را نسبت به آنها هشیار کرد. به همین دلیل بزرگان اهل علم در سال‌های اخیر کمتر به پاسخ شبهات وی پرداخته‌اند؛ زیرا انبوه واژه‌پردازی و سحر بیان وی به دشواری مجالی را برای نشان دادن سستی نظریاتش از منظری علمی باقی می‌گذارد. 🔹مطلبی که اخیرا جناب آقای دکتر حمیدرضا آیت‌اللهی، استاد تمام دانشگاه علامه و یکی از فلاسفه دین برجسته کشور در نقد نظریات سروش طرح کرده چیزی بیش از جواب شبهات و رد فرضیات وی است. 🔹 این استاد فلسفه پرده از شیوه هنرمندانه سروش در مغالطه، برساختن معانی و قبولاندن ادعاهای فاقد دلیل، برداشته و آن را به بازار نقد آورده. 🔹وی توانسته با دقتی فلسفی بدور از علم‌فروشی با زبانی ساده و عرف‌فهم به جای تمرکز بر محتوای علمیِ دعاوی سروش، نحوه مواجهه با این نوع علم‌واره را پیش بکشد. 🔹این متن مختصر نمونه خوبی از جمع بین ساده‌گوی و تفلسف است که در دفاع از ساحت دین پرداخته شده است. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻واقعیت تراشی معوج و ادعاهای سست برای القاء «دین قدرت است» توسط آقای سروش ✍️دکتر حمیدرضا آیت‌اللهی 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3532 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻واقعیت تراشی معوج و ادعاهای سست برای القاء «دین قدرت است» توسط آقای سروش ✍️دکتر حمیدرضا آیت‌اللهی 🔹آقای سروش برای به کرسی نشاندن حرف‌هایش، واقعیت‌ها را به گونه‌ای نشان می‌دهد که شواهد خلاف آن است. به چه دلیل ایشان می گویند در تورات اصلا بحث جهنم نبوده است، ولی بعد وارد شده است؟ 🔹کدام شواهد تاریخی را برای ادعای خودشان دارند؟ این مطلب با مطلب بعدی ایشان که در تورات آمده مرتدین را بسوزانید چه تناسبی دارد؟ اِخبار مولوی در فیه ما فیه که محمد قتل و غارت می کرد، ولی ظالم نبود را به عنوان توصیفی از پیامبر خدا توسط شخصی که صدها سال پس از او بوده است، نمی توان درست قلمداد کرد. 🔹استنادی که آقای سروش به نظر فضل الرحکان نموده‌اند، از کجا آمده است؟ آیا خود فضل الرحمان نیز این قرائت آقای سروش را از توجیه قدرت در حکومت‌های کمنیستی و تعمیم آن به اسلام با منظور خود بیگانه نمی‌داند؟ 🔹به همین جهت بوده است که ابتدایی‌ترین ملاک برای استناد مطلبی به یک شخص، این است که دقیقا عین عبارت او بیان شده و دقیقا نشان داده شود در چه متن مکتوب و مستندی چنین عبارت‌هایی آمده است. چرا که در غیر این صورت برداشت‌های گزافی از سخن یک فرد دانسته می‌شود. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3532 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻سروش یا داوری!! چه کسی ایدئولوگ انقلاب ۱۳۵۷ بود؟ ✍️سید محمد مهدی شرف الدین 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3598 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻سروش یا داوری!! چه کسی ایدئولوگ انقلاب ۱۳۵۷ بود؟ ✍️سید محمد مهدی شرف الدین 🔹نویسنده اصلاح‌طلب مقاله «فیلسوف حکومت استثنائی اسلامی» از کتاب‌های «شاعران در زمانه عسرت»، «مبانی نظری تمدن غربی» و «عصر اوتوپی» به عنوان کتاب‌هایی نام می‌برد که داوری اردکانی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نوشته است. 🔹در این بین از روی ناآگاهی و یا غفلت کتاب «وضع کنونی تفکر در ایران» را که مهمترین کتاب فیلسوف ما پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و حتی پس از آن است مورد بی‌اعتنایی قرار می‌دهد. 🔹کتاب پیش‌گفته اگر تنها اثر مکتوب داوری اردکانی بود برای ثبت نامش در تاریخ اندیشه ایران کفایت می‌نمود. چه اینکه می‌توان به این گفته خطر کرد و گفت که بقیه آثار داوری اردکانی در چهل سال گذشته، توضیح فقرات همین کتاب است. 🔹داوری در کتاب «وضع کنونی تفکر در ایران» تجددستیزی به مثابه مذهب مختار فردید، آل‌احمد، شریعتی، شایگان و نراقی را مورد چون و چرا قرار می‌دهد و حتی نکته‌ای را مورد نقد قرار می‌دهد که آینده روشنفکری دینی مبتنی بر آن سامان می‌یابد. 🔹چه اینکه خیال خام برخورد گزینشی و دلبخواهانه با تمدن غربی همواره مورد نظر روشنفکران دینی و غیردینی در ایران قرار داشته است. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3598 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻یک بام و دو هوای یک روشنفکر و هم‌فکرانش ✍️سید مهدی شرف‌الدین 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3632 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻یک بام و دو هوای یک روشنفکر و هم‌فکرانش ✍️سید مهدی شرف‌الدین 🔹بعد از انتقادهای شدید آقای محدثی و همفکرانش می‌توان مهمترین محور ادعاهای ایشان را در مساله تخصصی بودن امر جامعه‌شناسی دین توصیف کرد. 🔹آنها معتقدند که هر حوزه از اندیشه بشری، نیاز به تخصص دارد و غیر متخصصین حق اظهار نظر در باب آن را ندارند چرا که مسائل آن را درک نمی‌کنند. با همین مبنا، آقای محدثی استدلال می‌کند که بحث او در این مناظره در حوزه جامعه‌شناسی دین بوده و لذا آیت‌الله سبحانی که از این حوزه سررشته‌ای نداشته و در حوزه سنتی فقه و اصول فعالیت دارد، نباید در مورد سخنان ایشان اظهار نظر می‌کرده است. 🔹اما از نظر آقای محمد محمد رضایی(استاد فلسفه دین دانشگاه تهران و شاگرد آیت‌الله سبحانی) جامعه‌شناسی دین فرعی از فروع مختلف دین بوده و بحث از آن نیاز به فهم دقیق از دین دارد. 🔹یعنی تا کسی اصل دین و لوازم آن را نشناسد، نمی‌تواند در مورد اجرای آن در جامعه سخن بگوید. خلاصه کلام آقای محمد رضایی این است که جامعه‌شناسی دین نیز که آقای محدثی به آن تمسک کرده‌اند، پیش و بیش از هرچیز نیاز به تخصص در اصل دین دارد. لذا جامعه‌شناسان دین یا باید خودشان تخصص دینی داشته باشند و یا از متخصصان این عرصه کسب تکلیف کنند. 🔹اما از نظر آقای سید جواد میری این بحث یک بحث درون‌دینی است که یکی از طرفین از جانب ساحت هستی‌شناسانه وارد شده و طرف دیگر با دید معرفت‌شناسانه به جریان می‌نگرد. 🔹به عبارت دیگر از نظر آقای میری شکل‌گیری این بحث بخاطر خلط محل نزاع بوده و هر دو طرف(آیت‌الله سبحانی و آقای محدثی) عضوی از جامعه متخصصین دین به شمار می‌آیند. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3632 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻حکایت شریعتی و فیلسوفان همچنان باقی است ✍️محمد زارع‌شیرین‌کندی، پژوهشگر فلسفه و کلام 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3661 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻حکایت شریعتی و فیلسوفان همچنان باقی است ✍️محمد زارع‌شیرین‌کندی، پژوهشگر فلسفه و کلام 🔸شریعتی هیچ‌کدام از واژه‌ها و لغاتش را روشن نکرده است، نه معنای عقیده و مجاهدت پیامبران و مصلحان اجتماعی گذشته معلوم است، نه معنای ایدئولوژی و نه معنای فلسفه و فیلسوفان و نه معنای جدید و قدیم. در کلام شریعتی همه‌چیز درهم آمیخته شده است. 🔸بی‌خبری شریعتی از فلسفه جدید و قدیم موجب گشته است که اظهاراتی عجیب‌ و غریب بکند. شریعتی جمله معروف مارکس را چنین تفسیر می‌کند: «فیلسوف و عالم تماشاچی جهانند و ایدئولوگ مدعی‌ای که در جایگاه خدا ایستاده است و امر و نهی می‌کند و خوب و بد، ویران می‌کند و می‌سازد. انتقاد می‌کند و تصحیح. خط‌مشی تعیین می‌کند و جهت و شعار و آرمان… .» 🔸 شریعتی می‌گوید فیلسوف تماشاچی است اما ایدئولوگ در جایگاه خدا نشسته و خدایی می‌کند، یعنی جهت و خط‌مشی می‌دهد و ویران و نابود می‌کند و دوباره می‌سازد و… . حالا باید از شریعتی پرسید شما که ایدئولوگ را با پیامبر و مصلح یکی می‌دانید، کدام‌ یک از پیامبران و مصلحان تاریخ ادعای خدایی می‌کردند و «مدعی ایستادن در جایگاه خدا» بودند؟ •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3661 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻تاملاتی بر دیدگاه آیت‌الله مصباح در مورد علم دینی ✍️مجید کافی، دانش‌‌آموخته حوزه علمیه قم 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3674 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻تاملاتی بر دیدگاه آیت‌الله مصباح در مورد علم دینی ✍️مجید کافی، دانش‌‌آموخته حوزه علمیه قم 🔸در علوم‌انسانی تا جایی که سخن از تشریح ماهیت یک پدیده انسانی یا اجتماعی و تبیین رابطه آن با دیگر پدیده‌هاست، با علم محض سروکار داریم. این علوم که صرفا به توصیف واقعیات انسانی و اجتماعی می‌پردازند، میان دین‌داران و بی‌دینان، مسلمانان و غیرمسلمان مشترکند. 🔸ولی به‌محض آنکه پا از توصیف فراتر گذاشته، به قلمرو ارزش‌گذاری، هنجاریابی و توصیه دستورالعمل‌های اقتصادی، حقوقی، تربیتی و مانند آنها وارد شویم، به مرزهای مشترک با دین پا گذاشته‌ایم. 🔸اعتقادات، اخلاقیات و احکام عملی دین می‌توانند اصول موضوعه، پاسخ‌ها و دستورالعمل‌های اقتصادی را تحت‌تاثیر قرار دهند. بنابراین درصورتی علم دینی است که به مرزهای مشترک بین علم و دین پا گذاشته باشد و توصیفی، هنجارین، ارزشی شود. 🔸تفاوت عمده علوم دینی با علوم غیردینی در این فرض، به توصیفی بودن و فراتوصیفی بودن علوم است. در بخش اول این نوشتار گفته شد ما درصدد اسلامی‌کردن علوم جدید یا ساخت علومی دینی براساس ویژگی‌های علوم جدید هستیم و یکی از ویژگی‌های علوم جدید، غیرهنجاری و فارغ از ارزش بودن آنهاست، و این خارج شدن از طور بحث است. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3674 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net