🔰امام هادی(علیه السلام ):
به آنکه تمام محبتش را نثار تو میکند،
با تمام وجود خدمت کن
🌸میلاد با سعادت حضرت امام هادی (علیه السلام) مبارک🌸
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
🌱یحیی بن زكريا، فرزندى در راه داشت.
🌱به امام هادى عليه السلام نامه ای نوشت:
فرزندى در راه دارم؛ از خدا بخواهيد كه پسرى روزى ام كند.
🌱امام هادی عليه السلام در پاسخ وى چنین نوشتند:
«چه بسا دخترى كه از پسر بهتر باشد»
📚بحار الأنوار : ج ۵٠ ص ١٧٧
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
🌹 رهبرانقلاب: زنده نگهداشتن #غدیر ، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است. ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
٢ روز تا عید غدیر #بزرگترین_عید
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
#معارف_اسلامی
🔸ارتباط آيه «تبليغ» به ماجرای «غدير خم»
🔸اثبات خلافت علی علیه السلام از طريق «آيه تبليغ»
🔸اختصاص شان نزول آيه «تبليغ» به ولايت اميرالمومنين علیه السلام
عناوین بالا به همراه عناوین بیشتر در شاخه "آيه تبليغ (آيات ولايت)":
http://mk6.ir/UiCeB
#حضرت_آیت_الله_مکارم_شیرازی
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
🌸🌸🌸عید غدیر مبارک🌸🌸🌸
هذا (علیٌّ) اَخی وَ وَصِیّی وَ خلیفَتی مِن بَعدی فَاسمَعموا لَهُ و أَطیعوا
این (علی) برادر و جانشین من و خلیفهٔ بعد از من بر شما است. گوش به فرمان او باشید و از وی اطاعت نمائید.
📙تاریخ طبری، ج ٢، ص ٣٣١ـ الکامل، ج ٢، ص ٦٣ـ شرح ابنابیالحدید، ج ١٣، ص ٢١١ـ کنزالعمال، ج ١٣، ص ١٣١ـ معالم التنزیل، ج ٤، ص ٢٧٩
#غدیر
#عید_الله_الأکبر
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
#میلاد_امام_موسی_کاظم_ع
🌸در ساحل سخاوت دریای کاظمین
🌸مائیم و خاک پای مسیحای کاظمین
🌸با دست های خالی از اینجا نمی رویم
🌸ما سائلیم، سائل آقای کاظمین
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
هدایت شده از محسن زهدی علیپور
💠کارگاه مدیریت و برنامه ریزی تحصیلی
🔶طـرح اعتلاء
♦️استاد عباسی آغوی
#معاونت_فرهنگی_تربیتی
#حوزه_علمیه_امام_کاظم
🆔👉@femamkazem
🔳همکار گرامی و استاد ارجمند
«جناب حجةالاسلام و المسلمین رضایی فومنی»
با قلبی آکنده از غم و اندوه در گذشت غم انگیز برادر بزرگوارتان را تسلیت عرض نموده
و برای آن مرحوم مغفرت و برای بازماندگان صبر طلب میکنیم.
▪️معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🔳همکار گرامی و استاد ارجمند «جناب حجةالاسلام و المسلمین رضایی فومنی» با قلبی آکنده از غم و اندوه در
🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳
قابل توجه همکاران و طلاب عزیز
به مناسبت درگذشت اخوی همکار عزیزمان
جناب حجة الاسلام و المسلمین رضایی فومنی
مجلس بزرگداشتی در روز شنبه بعد از نماز عصر،در مسجد برقرار می باشد.
حضورتان را به جهت تکریم و همدردی،گرامی میداریم.
▪️معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
▪️فرارسیدن ماه محرم،ماه عزاداری سرور و سالار شهیدان «حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام» بر عاشقان و آزادمردان طریق انسانیت
تسلیت و تعزیت باد.
🔹معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
🆔👉@femamkazem
💠دستورات امام رضا سلام الله علیه به ریّان بن شبیب برای رسیدن به عالی ترین درجات*
➖➖➖➖➖➖➖
...اى پسر شبيب! همانا محرم ماهى است كه اهل جاهليت در آن ظلم و كشتار را حرام مىدانستند. لكن اين امت حرمت آن را نشناخت و حرمت پيامبرش را نگاه نداشت و در اين ماه ذريۀ پيامبرش را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند. خداوند هرگز ايشان را نيامرزد.
اى پسر شبيب! اگر اهل گريستن هستى، بر حسين بن على بن ابى طالب سلام الله علیهما گريه كن، همانا او ذبح شد، چون قوچى كه او را بكشند و همراه او هيجده نفر از مردانى كشته شدند كه در زمين شبيه نداشتند و همانا آسمانهاى هفتگانه و زمينها براى قتل او گريستند. همانا چهار هزار فرشته براى يارى او آمدند، پس به ايشان اذن نداد و ايشان همواره نزد قبر او محزون و خاكآلود هستند تا هنگامى كه قائم سلام الله علیه قيام فرمايد و از انصار او باشند و شعار ايشان يا لثارات الحسين است.
اى پسر شبيب! همانا پدرم از پدرش از جدش روايت فرمود كه هنگامى كه جدم حسين سلام الله علیه كشته شد، آسمان خون باريد و خاك سرخ.
اى پسر شبيب! اگر بر حسين گريستى تا جايى كه اشك بر گونهات روان شد، خداوند همۀ گناهان تو را می آمرزد، كوچك و بزرگ، و كم و زياد.
اى پسر شبيب! اگر خوشحال مىشوى كه خدا را ملاقات كنى در حالىكه گناهى بر گردن تو نباشد، حسين سلام الله علیه را زيارت كن.
اى پسر شبيب! اگر خوشحال مىشوى كه در خانه بهشتى با پيامبر همنشين گردى، قاتلين حسين را لعنت كن.
اى پسر شبيب! اگر خشنود مىشوى كه ثواب شهداى همراه حسين سلام الله علیه را داشته باشى، هرگاه ياد او كردى بگو:
”يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً
اى كاش با شما بودم،پس فوز فراوان مىبردم“
اى پسر شبيب! اگر بودن با ما در درجات بالاى بهشت تو را خوشحال مىكند، از حزن ما محزون باشد و از خوشى ما خوشحال و بر تو باد ولايت ما، همانا اگر مردى سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را در روز قيامت با آن سنگ محشور مىسازد.
______________
📚کتاب عيون أخبار الرضا عليه السلام، تألیف شیخ صدوق ج ۱، ص ۲۹۹.
🆔👉@femamkazem
تاریخبه افق کربلا
🏴روز اول محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانش چطور گذشت؟
▪️امام حسین(ع) همراه با کاروانش به منزلگاه قصر بنی مقاتل رسید و ...
🆔👉@femamkazem
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
▪️حضرت سیدالشهدا علیهالسلام فرمود: «چرا ریختن خون مرا حلال میدانید؟ آیا حلالی را حرام کردهام یا حرامی را حلال کردهام؟». یک ملعونی جواب داد: «بهخاطر بغضی که از پدرت در دل داریم، با تو میجنگیم».
▪️اینجاست که میگویند حضرت سیدالشهدا علیهالسلام گریه کرد؛ [چراکه] آن کسی را که باید به او تحبب (ابراز دوستی) بکنند، تبغض (ابراز دشمنی) میکنند.
📚 رحمت واسعه، ص٩٨ (مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهدا علیه السلام و اصحاب و یاران آن حضرت)
تاریخ به افق کربلا
🏴روز دوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانشون چطور گذشت؟
▪️امام حسین(ع) وقتی همراه با کاروانش وارد سرزمین کربلا شد، نام این سرزمین را پرسید و با شنیدن نام کربلا فرمود: اللهم انی اعوذ بک منالکرب والبلاء.
📜در این روز امام حسین (ع) اولین خطبه خود برای سپاه حر را خواندند.
🆔👉@femamkazem
🗓 حدیث
حضرت #امام_حسين عليه السلام:
طولُ التَّجارِبِ زِيادَةٌ فِي العَقلِ
تجربه هاى طولانى، مايه فزونىِ عقل است
أعلام الدين صفحه 298
🆔👉@femamkazem
تاریخ به افق کربلا
🏴 روز سوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانشون چطور گذشت؟
▪️ از وقایعی که در روز سوم محرمالحرام ذکر شده اینه که امام قسمتی از زمین کربلا رو که بارگاه شریفشون در اون واقع هست از اهل نینوا و غاضریه به ۶۰ هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم رو برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او رو تا سه روز میهمانی کنند.
🆔👉@femamkazem
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
💠 *همراهان خورشید* 💠
🔹حر بن یزید ریاحی
🔸نسب حرّ بن یزید*
حرّ بن یزید ه یکی از تیرههای قبیله تمیم میرسد و وی را ریاحی خواندهاند.خاندان حرّ در زمان جاهلیت و در دوره اسلام از بزرگان بودند.
حرّ از مشهورترین جنگاوران كوفه بود.
🔸نسل حر*
درباره نسل حرّ نیز اشاراتی در دست است. در طول تاریخ، دو خاندان به حر منسوب بودهاند: خاندان مستوفیان قزوین که حمدالله مستوفی تاریخ نگار مشهور از ایشان است و آل حر در منطقه جبل عامل لبنان که یکی از مشهورترین ایشان، شیخ حر عاملی، صاحب کتاب مشهور وسائل الشیعه است.
🔸نقش حر در واقعه کربلا*
عبیدالله بن زیاد چون از حرکت امام حسین(ع) به سوی کوفه آگاه شد، حر را که از بزرگان و رؤسای قوم خود در کوفه بود به فرماندهی سپاهی با نزدیک به هزار سوار منصوب کرد و به رویارویی امام حسین(ع) فرستاد.
🔸ندایی که حر شنید*
از حر نقل شده هنگامی که از قصر ابن زیاد در کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی(ع) حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که میگفت: «ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.»
او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(ع) به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافتهای.
▪️رودررویی با حسین بن علی(ع)*
هنگامی که کاروان امام حسین(ع) از منزلگاه شراف حرکت کرد در میانه روز طلایه داران لشکر دشمن را از دور مشاهده کردند. امام(ع) به اطرافیان خود فرمود:آیا در این منطقه پناهگاهی هست که بدانجا پناه ببریم و آن را پشت سرِ خویش نهیم و با این قوم، از یک سمت، مقابله کنیم؟ گفتند:آری، در ناحیۀ چپ، منزلی است به نام «ذو حُسم». امام(ع) در قسمت چپ جاده به طرف ذو حُسم روان شد، سپاه دشمن نیز به طرف این منزل میتاخت؛ ولی امام(ع) و همراهانش زودتر به این منزل رسیدند. پس امام(ع) دستور داد که خیمهها را در این مکان بر پا کردند.
حر بن یزید ریاحی و سپاهیانش به هنگام ظهر، از گرد راه فرارسیدند و در حالی که خود و همراهانش تشنه بودند، برابر امام حسین(ع) و یارانش قرار گرفتند. به رغم این صف آرایی خصمانه، واکنش امام(ع) با آنان صلح آمیز بود چنانکه به یاران خود دستور داد سپاهیان حر و اسبانشان را سیراب کنند و چون حرّ ابراز تمایل کرد که با یارانش در نماز به امام اقتدا کند، امام پذیرفت. حر مأموریت خود را به عرض امام(ع) رساند. امام(ع) به تأکید فرمود مردم کوفه از او دعوت کردهاند تا به کوفه بیاید. و متعاقباً، با یادآوری مکاتبات و درخواستهای مکرر کوفیان مبنی بر عزیمت امام به کوفه و در درست گرفتن زمام امور، تصریح کرد که چنانچه کوفیان از خواست خود پشیمان شدهاند، باز میگردد.
حرّ از وجود چنین مکاتباتی اظهار بیاطلاعی کرد و گفت او و همراهانش در زمره نویسندگان نامهها نبودهاند و وی مأموریت دارد امام(ع) را به کوفه نزد ابن زیاد ببرد.
چون امام با یاران خویش عزم حرکت نمود، حر مانع حرکت امام(ع) به سمت کوفه و نیز مانع بازگشت امام حسین(ع) به حجاز شد. حرّ پیشنهاد داد امام راهی غیر از راه کوفه و مدینه در پیش گیرد تا وی بتواند از ابن زیاد کسب تکلیف کند. حر به امام(ع) گفت: من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامهای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید، تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد؛ و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم. پس از این، امام حسین(ع) و یارانش در مسیر عُذیب الهجانات و قادسیه حرکت کردند و حرّ نیز همراه آنان بود.
حرّ اگرچه مأمور جنگ نبود، از همان ابتدا احتمال وقوع درگیری با امام حسین(ع) آزارش میداد و حتی گفتهاند به امام هشدار داد که اگر بجنگد حتماً کشته خواهد شد؛ و هرگاه مجالی مییافت به امام(ع) عرض میکرد: به خاطر خدا حرمت جان خویش را نگهدار که من یقین دارم که اگر جنگی صورت گیرد، کشته خواهی شد. اما امام با خواندن شعری پاسخ داد که از مرگ و شهادت در راه خدا ترسی ندارد.
توافق حرّ با امام، در ۲ محرم پایان یافت؛ دو گروه به نینوا رسیده بودند که نامه ابن زیاد به دست حرّ رسید مبنی بر آنکه بر امام و یارانش سخت بگیرد و آنان را در زمینی بیآب و علف و بیحصار متوقف کند. در نامه ابن زیاد خطاب به حر نوشته بود: «چون نامۀ من به تو رسید و فرستادۀ من نزد تو آمد، بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بیحصار و بدون آب. به فرستادهام دستور دادهام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بیاورد، والس
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
لام.» حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابن زیاد را برایش قرائت کرد. امام(ع) به او فرمود: بگذار در «نینوا» و یا «غاضریه» فرود آییم. حرّ، که در تنگنا قرار گرفته و پیک ابن زیاد به مراقبت و جاسوسی او گماشته شده بود، به ناچار کاروان امام را متوقف کرد و درخواست امام و یارانش مبنی بر اردو زدن در روستای نینوا (یا غاضریه یا شُفَیه/ سُقَیه) در همان حوالی را نپذیرفت از این رو در کربلا (بنابر پارهای روایات، نزدیک روستای عَقْر)، در نزدیکی رود فرات، اردو زد.
🔅توبه حر در روز عاشورا*
حرّ اگرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام محترمانه بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص فاطمه(س) نیز اشاره کرد. در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود. او حربن یزید ریاحی را فرمانده بنی تمیم و بنی همدان کرد. با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام حسین(ع) گردید. حربن یزید چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد بجنگی؟» گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو عبیداللَّه نپذیرفت.»
پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد، مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟» حر در حالی که میلرزید پاسخی نداد. مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست از تو نمیگذشتم (و تو را نام میبردم) پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
حر گفت: *«به درستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»* حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(ع) حرکت کرد.
گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی. حر در حالی که سپر خود را وارونه کرده بود به اردوگاه امام(ع) وارد شد. او خدمت امام حسین(ع) آمد و عرض کرد: فدایت شوم یابن رسول الله(ص) من آن کسی هستم که از بازگشت تو (به وطن خود) جلوگیری کردم و تو را همراهی کردم تا به ناچار در این سرزمین فرود آیی؛ من هرگز گمان نمیکردم که آنان پیشنهاد تو را نپذیرند، و به این سرنوشت دچارتان کنند، به خدا قسم اگر میدانستم کار به این جا میکشد، هرگز به چنین کاری دست نمیزدم، و من اکنون از آن چه انجام دادهام به سوی خدا توبه میکنم، آیا توبه من پذیرفته است؟ امام حسین(ع) فرمود: آری خداوند توبه تو را میپذیرد.
🔹موعظه کردن سپاه کوفه*
حر پس از توبه رو در روی لشکر عمر بن سعد ایستاد و به نصیحت آنها پرداخت: «ای قوم آیا پیشنهادهایی که حسین(ع) به شما کرد باعث نشده تا خداوند شما را از جنگ با او باز دارد؟» گفتند: «سخنت را به امیر عمر بن سعد بگو.» حر همین سخن را با عمر بن سعد باز گفت. پس عمر بن سعد گفت: «من به جنگ با حسین(ع) حریصم و اگر راهی دیگر جز این داشتم همان کار را میکردم.» پس حر خطاب به لشکر گفت:«ای مردم کوفه مادرانتان به عزایتان بنشینند؛ آیا این مرد شایسته را به سوی خود خواندید و گفتید: در یاری تو با دشمنانت خواهیم جنگید، اما اکنون که به سوی شما آمد دست از یاریاش برداشتید، در برابر او صف بسته میخواهید او را بکشید؟ شما جان او را به دست گرفته راه نفس کشیدن را بر او بستهاید، و از هر سو او را محاصره کردهاید و از رفتن به سوی زمینها و شهرهای پهناور خدا جلوگیریش کردهاید، آن سان که هم چون اسیری در دست شما گرفتار شده نه میتواند به نفع خود کاری انجام دهد و نه میتواند زیانی را از خود دور کند، و آب فراتی که یهود و نصاری و مجوس از آن میآشامند و خوکهای سیاه و سگان در آن میغلطند بر روی او و زنان و کودکان و خاندانش بستهاید، تا جائی که از شدت تشنگی بیحال افتادهاند؛ چه بد محمد(ص) را درباره فرزندانش رعایت کردید، خدا در روز تشنگی (محشر) شما را سیراب نکند!» در این هنگام تیراندازان سپاه عمر بن سعد او را هدف تیرهای خود قرار دادند؛ حر که چنین دید به عقب برگشت و پیش روی امام(ع) ایستاد.
💠شهادت
حرّ از امام تقاضا کرد که چون نخستین کسی بوده که بر امام خروج کرده، اجازه دهد که نخستین مبارز و شهید باشد. وی بلافاصله پس از پیوستن به امام، راهی میدان نبرد شد و پس از گفتگوی دوباره و بینتیجه با عمربن سعد و بیان
معاونت فرهنگی تربیتی حوزه علمیه امام کاظم علیه السلام
سخنانی در تقبیح رفتار زشت کوفیان، رجزگویان با آنان جنگید و سرانجام، پس از چندین نوبت نبرد، به شهادت رسید. سرِ حر بن یزید به همراه سرهای برخی شهیدان کربلا در زیارتگاه رئوس الشهداء در قبرستان باب الصغیر شهر دمشق دفن شده است.
✳️ مرقد حرّ
به گفته سید محسن امین، موقع دفن شهدای کربلا توسط افراد قبیله بنی اسد، گروهی از قبیله حرّ، مانع دفن جسد حر همراه با دیگر شهدای کربلا شدند و جسد وی را در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند. به خاک سپردند. بنابراین جسد او در فاصله یک میلی از مرقد امام حسین(ع) دفن شد. آرامگاه حر اکنون در سمت غربی شهر کربلا به فاصله حدود هفت کیلومتر واقع شده است.
🆔👉@femamkazem