عمه الان بابام میاد :)! #رقیه_جان

مارامسلمان کرده حیدر با غیرتش مارٰا‌مُسَلمان‌کرده‌زَهرٰا‌با‌دُعایَش:)) #فاطمیه

آزادی ِقُدس ، جز با پرچم‌داری ِشیعهٔ ممکن نیست . - شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی .

✍🏻آیت الله مجتهدی تهرانی: این را یادگاری از من داشته باشید. اقامه که می گویید ، قبل از گفتن الله اکبر ، یک سلام به امام حسین بدهید ، این نمازتان عالی می شود

-هر وقت تو مسیر کسب علم و جهاد تحصیلی کم آوردید ، یادتون نره پدر موشکی ایران «شهید تهرانی مقدم» کسی بودن که فرق بین لوله و اسلحه رو نمیدونستن !' .

رزق زندگی من ، همش از سفره فاطمه الزهرا هست .

رفیق هایی پیدا کنید ، که بوی دنیا ندن ، بوی شهادت بدن .

خدارو چه دیدی؟

بساط‌اشک‌علی‌درغم‌تویک‌ریزاست؛ چِقدرخانه‌‌بی‌فاطِمه‌غم‌انگیزاست💔!!

امام ِحسن ، حسین 💔 :) . #مهدی‌رسولی

شهید ابراهیم هادی: شهید" ابراهیم هادی" روضه خوان هیئت بود روضه های حضرت زهرایش خیلی جانسوز بود همه فکر و ذکرش مزار بی نشان حضرت زهرا(س) بود و علاقه خاصی به شهدای جاویدالاثر داشت خودش هم دوست داشت بی نشان بماند آخرش همین هم شد .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌«حَبل المتین»

⊰✾﷽✾⊱ ‌ڪَسٰانۍ‌ڪِه‌مۍ‌جَنگَن‌،زَخمۍ‌هَم‌میـشَن... دیـروز‌بٰا‌گُلـولِه،اِمروزبٰا‌حـَرف شُھَدا‌وَقتۍ‌تیـر‌میخوردن میگُفـتَن‌فَدا‌سَر‌مَھدۍ‌فٰاطِمہ این‌تَصـور‌مَنہ.. تویۍ‌ڪِه‌دٰارۍ‌بَراۍ‌اِمام‌زَمـانِت‌ڪٰار‌میکنۍ شَب‌و‌روز..!! وَقتـۍ‌مَردُم‌بٰا‌حـَرفٰاشون‌بِھت‌زَخم‌زَدن،تو دِلـِت‌بٰا‌خودت‌بِـگو "فَـدا‌سَـر‌مَھدۍ‌فٰاطمھ.. آقٰـا‌خودِش‌بَلَدِہ‌زَخمِتـودَرمـٰان‌ڪُنہ..!! #تلنگر

در مدینه مردی بود که هربار به چار چوب در خیره میشود؛ شانه هایش میلرزید...... 💔 #فاطمیه

#دردانه‌حسین³¹⁵

زندگیم‌مال‌رقیه‌اس . #رقیه_جان

صبرم‌ سر اومده ..

کاش بودی کرببلا

بـسم ࢪب الحـسین"(:💔

بایدم صدات دنیا رو پر کنه.. وقتی بی سر و صدا تو کوچه ها زدنت..💔:)

راحت بخواب برایِ همیشه..

خونمون این طرفِ ؛ کجا میری‌ ! #فاطمیه

ايام شهادت مادر است... فرزندی که قرن‌ها بعد زیر بیرق شجاعت مادرش شبیه مادرش مزارش پنهان است #شهیدسیدحسن‌نصرالله

بہ‌ یڪے از دوستاش‌ گفتم: جملہ‌ای از شهید‌ بہ‌ یاد دارید؟! گفت: یڪبار ڪہ‌ جلوی دوستانم‌ قیافہ‌ گرفتہ‌ بودم ابراهیم‌ ڪنارم‌ آمد و آرام‌ گفت: نعمتے‌ ڪہ‌ خداوند‌ بہ‌ تو‌ داده بہ‌ رخ‌ دیگران‌ نڪش...! #شهیدابراهیم‌هادی

یک گوشه هنرستان کتابخانه راه انداخته بود کتابخانه که نه! یک جایی که بشود کتاب رد و بدل کرد بیشتر هم کتاب‌های انقلابی و مذهبی بعد هم نماز جماعت راه انداخت گاهی هم بین‌ نماز حرف می‌زد بعد مدتی خبرش به ساواک هم رسید! #شهیدمصطفی‌ردانی‌پور

گریه‌کردی‌پسرم...💔

محترمه‌ . #پورکاوه