eitaa logo
کانال فرشته روح افزا همسر شهید دانشمند دکتر احمد حاتمی
5.4هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
9.8هزار ویدیو
67 فایل
پژوهشگر و کارشناس حوزه زن و خانواده ارتباط با ادمین : @Rhadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ اینا پای ضریح چه گریه ای میکنن میدونید داستان گریه ی اینا چیه؟ اینجا یه کمپ ترک اعتیاد هست که کارتن خواب ها رو نگه داری میکنن بهشون گفتن میخوایم ضریح امام حسین رو بیاریم کمپ زیارت کنید ضریح نمادین رو بردن کمپ و شد این عکس ... @fereshtehrouhafza
🔸 تصویر واقعی را انبوه دانشجویان سلیم النفسی تشکیل می دهند که در دهه محرم هر شب در عزای سیدالشهداء(ع) و یارانش اشک می ریزند، نه معدود دانشجویان بی ادب و فحاشی که در ایام اغتشاشات سال گذشته توسط رسانه های ضدانقلاب بزرگنمایی شدند. @fereshtehrouhafza
فرخزاد: 🍎 جوابیه ساده حجه الاسلام دکتر لروند به جواد خیابانی: " در نقد دلسوزانه انصاف هم نیاز است " 🍎 جناب جواد خیابانی سلام علیکم ، مصاحبه دور از منطق شمارا کاملا نظاره کردم وبسی تاسف خوردم ، لذا جهت روشن شدن حقایق ، جملاتی را قلمی میکنم 🍎 آقا جواد عزیز ، ممکن است الفاظی که از صندوقچه دهان بیرون می آید ، گاهی موجب خوشایند جماعتی از مردم گردد ، اما آیا رضایت خداوندو صلاح و مصلحت مملکت را هم به دنبال دارد یا خیر ، لطفا در جریان اغتشاشات اخیر عوارض سخنان نسنجیده علی کریمی ، علی دایی و دیگر سلبریتی ها را هم کمی دقت کنید ... 🍎 با انگشت اشاره خطاب به رئیس جمهور محترم اشاره کردید که فلان و بهمان و بعد خطاب به مجری برنامه گفتید آیا قول میدهید ، سخنان من را بدون سانسور پخش کنید ، در عجبم از شما!!!! اگر در این کشور آزادی نبود یک سلبریتی مجری ورزشی ، اینجور آزادانه به منتخب دهها میلیونی مردم نمیتاخت ...فاین تذهبون 🍎 به قول اون سریال معروف ، جواد جان ، آیا فقط خطاب به این سید مظلوم اینجور صدایتان را بالا می برید یا در زمان روحانی و خاتمی هم اینگونه با شهامت نقادی میکردید ؟ 🍎 میگویی روضه سید الشهداء مال جمهوری اسلامی و انقلاب نیست ، بله درست است این روضه ها سابقه ۱۴۰۰ساله دارد ، اما ای کاش از اجداد بزرگوارتان خاطراتی را مرور میکردید که آیا درست است برای یک روضه خوانی در زمان رضا خان چند نگهبان مخفی در اطراف کوچه ومنزلی که قرار است روضه بخوانند قرار میدادند تا مامورین حکومت به مجلس مذکور حمله نکنند ، لطفا اگر قدرشناس نیستید انصاف را دربیان مطالب مرحمت فرمایید ...اگر امکان داشت مطالعه کنید چرا ماموران شاه در خیابان چهار مردان قم به مرجع تقلید شیعه آیت الله العظمی گلپایگانی گفتند خانمت چرا با چادر بیرون آمده است و چرا در مجلس روضه شرکت کردید ... 🍎 به نظرم اگر سیری در تاریخ داشته باشید تا روشن شود ، منصور دوانیقی چرا از ذبح سادات آل علی لذت میبرد و حجاج ابن یوسف ثقفی چرا کاری کرده بود که مردم حتی جلوی برادر خودشان جرات ابراز عقیده نداشتند ، یا در همین زمان ما گناه ۱۸۰۰ دانشجوی عراقی که در یک روز به طرزفجیعی توسط داعش کشته شدند چه بود ، زنهایی که حاضر به جهاد نکاح با داعش نبودند چرا زنده زنده سوزانده شدند ، اسیران را چرا به صورت دسته جمعی غرق نمودند و دهها سئوال دیگر که یقینا چون جنابعالی در کشوری با امنیت و آزادی بیان بالا بودید جوابی برای آنها نمی یابید ... 🍎 با بیانی دور از واقعیت ، گفتید کسانی که برای زیارت مشهد میروند به دلیل نبود زیر ساخت جاده ای ۵۰ درصد تصادف میکنند ، که این سخن جنابتان اینقدر مضحک بود ، من را به یاد سئوال یک دانشجوی سرباز معلم در هفته گذشته انداخت که گفت ، هویدا ۱۳سال قیمت خودکار بیک را ثابت نگاه داشت یا ماشین پیکان زمان شاه ۲۶ هزار تومان بود یا برنج کیلویی یک تومان بود ، آخه عزیز من زمان شاه مگر حتی یک دیپلم در روستایی پیدا میشد تا خودکار بیک بخرند معلوم است اگر کالایی تقاضا نداشته باشد قیمت آن از ۵ریال به ۲ریال تقلیل میکند و ثانیا از آن برنج کیلویی یک تومان چگونه بود که ضرب المثل شده بود این سال پلوی اون سال پلوی ، و ازاون پیکان ۲۶ هزار تومانی چرا گاهی حتی از یک روستای ۳۰۰خانواری یک نفر از آن پیکان ها نداشت ...چرا چشمتان را می بندید و هرچه دلتان میخواهد میگویید وروان جامعه را به هم می ریزید ، من خودم اهل روستای لیلی یادگار در جاده نهاوند و کرمانشاه هستم ، عزیز برادر ، آهای هلو ، آهای شفتالو ، حتی این جاده غرب کشور یک متر آسفالت هم نداشت ، در یک روستا یک لامپ برق هم نبود ، یک شیر آب آشامیدنی ، یک خط تلفن ، یک شیر گاز ، یک مدرسه ۲کلاسه ، یک خانه آجری ، یک لباس نوی ...اگر شما دیدین ماهم دیدیم ...عزیز برادر به کجا چنین شتابان 🍎 اینجانب قبلا به امیر قلعه نویی ، مرحوم شجریان و بعضی سلبریتی های دیگر هم مطالبی را نگارش کردم امیدوارم این سطور بتواند شمارا از خواب غفلت بیدار کند که اگر قدرشناسی نمیکنید تخریب هم نکنید ، مولا علی ع فرمود اگر دست هدیه دادنتان در مقابل خوبیها دراز نیست زبانتان به شکر دراز باشد ...والسلام علی من اتبع الهدی علی محمد لروند ، مدرس حوزه و دانشگاه ۱ مرداد ۱۴۰۲ @fereshtehrouhafza
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع @fereshtehrouhafza
🔴 ناگفته‌هایی از شهادت طلبه بسیجی آرمان علی‌وردی 🔹‌ روز گذشته یکی از دوستان شهید آرمان علی‌وردی ناگفته‌هایی از شهادت وی را بیان کرد؛ ناگفته‌هایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است. 🔹‌ روایت ماجرا از زبان دوست شهید علی‌وردی: حالا که داریم به روز عاشورا نزدیک می‌شویم یک سری از ناگفته‌های شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند. 🔹‌ آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود‌. صدای بسیجی‌ها را می‌شنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی می‌پیچد داخل کوچه می‌بیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بسیجی بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت می‌افتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند. 🔹‌ یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکی‌شان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده‌. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمه‌اش شکسته بود. اما یکی دیگه‌شان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگه‌دارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنه‌ای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید. 🔹‌ با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند. 🔹‌ وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمان‌های اطراف بوده می‌آید و زیر سر آرمان بالش می‌گزارد و روی بدنش پتو می‌اندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید. 🔹‌ وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما می‌ماند و آخر به شهادت میرسد. 🔹‌ تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلم‌برداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلم‌های اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلم‌های اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند. @fereshtehrouhafza
🛑گروهک تروریستی داعش با انتشار بیانیه‌ای مسئولیت دو انفجار تروریستی در زینبیه را برعهده گرفت. @fereshtehrouhafza
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق عالم گیر حسین علیه السلام گریه زنان غربی با شنیدن داستان حسین(علیه السلام) حسین جان... هر کسی با هر جغرافیا و زبانی با غم تو آشنا شد نتوانست بی تفاوت عبور کند... @fereshtehrouhafza
*ماجرای نبش قبر حضرت رقیه (س)* ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.» دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟! سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد. ۸ این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» «آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. منابع: 1-اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 2-منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ @fereshtehrouhafza
🟣 همین دختری که سرود حجاب می‌خواند فردا چادر را بر می‌دارد! آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در دیدار دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: 🔹در مورد حجاب هیچ حرکت علمی در مراکز علمی ما، نه حوزه و نه دانشگاه انجام نشد، به مسئولین نمایندگان طلاب پیشنهاد کردم شما نمایندگان طلاب کل کشور هستید می‌توانید کاری وسیع در کشور راجع به حجاب انجام بدهید ولی الآن چه شده؟ الآن صدا و سیما حجاب را به صورت شعاری در قالب سرود پخش می کند؛ سرود خیلی خوب است، ولی ریشه‌دار نیست! 🔹همین دختری که الآن این سرود را می‌خواند پس فردا که مورد هجمه قرار گیرد که حجاب برای اعتبار تو ضرر دارد، چادر را کنار می‌گذارد، نه در صدا و سیما کار علمی اساسی دیدیم نه در حوزه و نه در دولت. 🔹 الآن هم یک لایحه حجاب تنظیم کرده اند که عده‌ای می‌گویند خودش ضدّ حجاب است، عده دیگری می‌گویند قابل پیاده شدن نیست، عده ای هم می‌گویند اشکالاتش بیشتر است. منبع:کانال رسمی لایحه حجاب @fereshtehrouhafza
اصلا این مردم چه خوب رسم تشییع بلدند تشییع فاطمه س.... تشییع امام حسن ع تشییع اباعبدالله.... شبانه تیرباران سری بر نیزه.... سری بر تنور خولی.... سری بر ‌کاخ ملعونان... سری در خرابه..... @fereshtehrouhafza