﴿آخـرینخاطرھ﴾
این شهر خیلی به دلم نشست اخه یه مرد دیدم که دست دختر سه ساله شو گرفته بود و پیاده روی میکردن :)
داخل مسیر
باهر قدمی که روی زمین میزارم سرم گیج میره عجیبه ؟
مردم...
حس پوچ بودن یک جمعیت ...
مرگ!!!
این ادمها....
صذای بوق ماشین منو به خودم میاره
از وسط جاده برو کنار !!
ساعتو نگاه میکنم نیم ساعته دارم راه میرم
اروم بگیر مغزم انقدر فکر نکن....
بسه ساکت شو
نباید حالم انقدر بد باشه
+انه چی شد چرا یهو افتادی !!
﴿آخـرینخاطرھ﴾
داخل مسیر باهر قدمی که روی زمین میزارم سرم گیج میره عجیبه ؟ مردم... حس پوچ بودن یک جمعیت ... مرگ!!!
خوبم خوبم چیزی نیست...
مطمعنی ؟
اره خوبم
کل زندگیم از جلو چشمام رد میشه ///
انگار یه تیکه هایی از اینده مو میبنم
به مردمی که تو کافه نشستن نگاه میکنم
دنیا های متفاوت بارون نم نم داره میاد
دلم برا صداش تنگ شده:)
نمی دونم چرا انقدر دلم میخواد گریه کنم !
انقدر بی قرار شدم ؟!
چرا انقدر یه چیزی حس میکنم انگار یکی داره صدام میکنه
بارونوووووو