eitaa logo
دختران فیروزه نشان
486 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
85 فایل
╔═💠🌸💠═════════╗ #گروه‌فرهنگی‌دختران‌فیروزه‌نشان‌‌ شهرستان‌کاشان #تمدن_ساز✌🏻 #عرصه_دار_میدان_فرهنگی☝️ @Maryam_kafizadeh: مدیر کانال @kademshohda:ادمین کانال ╚═════════💠🌸💠═╝
مشاهده در ایتا
دانلود
عکس های🖼 جشن خونگی🎉🎉🎉 و تزیینات🎈 👏👏👏👏👏 😍💚 🎉 💎 😇 ارسال عکس👈 Ffzeynab@ 💠 @firoozeneshan 💎
بسته بندی های غذایی ممنون از بزرگوارانی که مارا یاری نمودند🙏❤️ 🌸@firoozeneshan🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 ‌گناھ، گناهہ نامحرمم نامحرمہ چہ مجازی ، چہ دنیای واقعی ! ؟؟ 💠 @firoozeneshan 💎
4.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🙃 ایده های با حال دخترونه😍 ••———*💕*~💕~*💕*———•• 💠 @firoozeneshan 💎
〖•°-🌈💙'!ツ〗 ‌‹ و خدایۍ کھ . . .🌿 اسپانسـࢪِتمام آࢪزوهامونھ..😇 🌸 @firoozeneshan 🌸
👆 🔔 همراهان همیشگی جزییات عیدانه در صفحه‌ی اعلام شد . . . هدیه‌های اینبار بنیاد حامیان خانواده متفاوت است ... 🌸🌸 آدرس اینستاگرام 👇 https://instagram.com/hamianekhanevade?igshid=1jg3ybmntjcge
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 ✍کلید را پرت می کنم توی کیف و با ژست خاصی می گویم : _اینو من باید بپرسما ،مثل اینکه شما پشت در خونه ی مایی آقا ! +مگه میشه؟ _چی میشه؟ جواب نمی دهد ، استغفرالهی می گوید یک قدم عقب می رود و به ساختمان نگاه می کند .هنوز توی ذهنم سرچ می کنم که شبیه به کیست ! دستی به ریشش می کشد ، موبایلش را از جیب پیراهن سفیدی که به تن دارد درمی آورد و شماره می گیرد .زیرلب غر می زنم "دیوونست ! اینم لابد مدل جدید مخ زدنشونه " نایلون ها را بر می دارم و در حالیکه هنوز مثل واداده ها وسط کوچه ایستاده با پا در را می بندم و وارد خانه می شوم . فرشته با عجله می دود توی حیاط ، چادر گلدارش را توی هوا چرخی می دهد و می گوید : +کسی در نزد ؟ _نه ولی یه آقایی بیرونه که سوالای عجیب غریب می کرد ،چطور ؟ +اوه اوه شهاب سنگ نازل شد ! _یعنی چی؟ +هیچی ،تو برو داخل دستت افتاد ! با عجله می رود سمت در ، امروز همه مشکوک اند ! شانه ای بالا می اندازم و با اینکه از شدت فضولی در حال مردنم اما ترجیح می دهم نامحسوس آمار بگیرم !پله ها را با وجود سنگینی خریدها دوتا یکی طی می کنم ، شالم را از سرم می کشم و از پشت پنجره ی اتاق بیرون را دید می زنم پسر جوان توی حیاط کنار فرشته ایستاده و آهسته حرف می زنند .دست هایش را جوری توی هوا تکان می دهد که می فهمم عصبانیست ! چشم هایم را ریز می کنم و گوشم را تیز ... قد نسبتا بلندی دارد و چهره ای آرام و مذهبی با تیپی ساده شاید دوست پسر فرشته باشد ! خودم خنده ام می گیرد از این تصور محال ... نمی دانم چه می گویند که ناگهان هردو نگاهشان سمت پنجره ی اتاق من می چرخد . چشمان فرشته گرد می شود و تند و تند با دست اشاره می کند که دور شوم پسر اما به ثانیه نرسیده رو بر می گرداند و از در بیرون می زند . 👈نویسنده:الهام تیموری ⏪ ... @firoozeneshan 💎 ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼