سفر کرب و بلا حاصلش رنج و بلاست
خطبه خوان نهضتش دختر شیر خداست
سیدی یا مظلوم یا ابا عبد الله
در زمین کربلا شور و غوغا برپاست
پیکر خون خدا زخمی تیغ بلاست
عترت مولا را به اسارت بردند
هستی خرگه را همه غارت بردند
سیدی یا مظلوم یا ابا عبد الله
در ره کوفه و شام دختری محزون است
از جفای اشقیا قلب پاکش خون است
دیدگانش تر غم پای او مجروح است
جسم او زخمی کین خسته جان و روح است
سفر کرب و بلا حاصلش رنج و بلاست
خطبه خوان نهضتش دختر شیر خداست
قبله گاه ما بود خال ابروی حسین
مرکز دار الشفا خاک بین الحرمین
سیدی یا مظلوم یا ابا عبد الله
https://mohjat.net/%d8%b3%d9%81%d8%b1-%da%a9%d8%b1%d8%a8-%d9%88-%d8%a8%d9%84%d8%a7-%d8%ad%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%b4-%d8%b1%d9%86%d8%ac-%d9%88-%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%b3%d8%aa/
"ای مدینه سوز دیگر ساز کن
در بروی داغ داران باز کن
اهل یثرب خون فشانید از دو عین
من خبر آوردم از قتل حسین
مردها چون زنان شیون زدند
بر شرار سینه ها دامن زدند
هاشمیات از حرم بیرون شدند
غرق در دریای اشک و خون شدند
مادر عباس با قلب کباب
داد یک یک آل عصمت را جواب
گفت ای یاران سئوالم از شماست
دختر مظلومه ام زینب کجاست
دید نا گه بانویی با قد خم
گفت مادر دخرت زینب منم
من سیه پوش گل یاس توام
داغ دار بهر عباس توام
جان مادر داغ پیرم کرده است
درد و غم از عمر سیرم کرده است
عمر زینب بارها بر سر رسید
تا کنار قبر پیغمبر رسید
ناله اش چون آتش افروخته
سینه اش چون خیمه ها سوخته
ناله کرد و گفت با صوتی حزین
السّلام ای رحمه للعالمین
یا محمد ، جانم آمد بر لبم
زینبم من ، زینبم من زینبم
وقتی این کاروان دل شکسته نزدیک مدینه رسید امام چهارم فرمود : پیاده شوید ، خیمه ها را بر پا کنید.
همه بانوان پیاده شدند فرمود : بشیر وارد مدینه شو ، خبر شهادت حسین ورود ما را به مردم اعلام کن ، بشیر با وضع عزا آمد وارد شهر مدینه شد ، مردم مرتب می گفتند : بشیر چه خبر است ؟گفت بیاییدسر قبر پیغمبر ، رمدم جمع شدند ، وقتی اجتماع کردند ، گفت :
(یا اهل یَثرِب لا مقامَ لَکُم بِها: مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید) گفتند : چرا؟ (قَتل الحسین : حسین را کشتند )سرش را بالای نیزه زدند 1 ، الان زن و بچه اش بیرون دروازة مدینه هستند همین که این خبر رسید غوغایی شد در مدینه ، همه به سر و سینه می زدند ، با پای برهنه به استقبال آمدند همه فریاد میزدند : وامحمداه ، واحسینا همه صدا بزنید حسین"
https://roozaneh.net/fun/sms/%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d8%b1%d9%88%d8%b6%d9%87-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86/#:~:text=%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87%20%D8%B3%D9%88%D8%B2,%D8%B5%D8%AF%D8%A7%20%D8%A8%D8%B2%D9%86%DB%8C%D8%AF%20%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86
"مادر ببین جونم به لب اومده
مادر چرا مدینه با ما بده؟
تو این کوچه دوباره یه خونه رو سوزوندن
منو با دست بسته رو خاکا میکشوندن
یه اباعبداللّه پی مرکب یه اباعبداللّه زیر مرکب
وای از دل زهرا وای از دل زینب
مادر تو حجره دست و پا میزنم
مادر دارم تو رو صدا میزنم
یه روز خوش ندیدم میدونی تو مدینه
به داد غربت من رسیده زهر کینه
یه اباعبداللّه رفته از حال یه اباعبداللّه ته گودال
وای از دل زهرا وای از دل زینب"
https://navaapp.com/nava/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%88%D9%86%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%84%D8%A8-%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AF%D9%87#:~:text=%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%20%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86%20%D8%AC%D9%88%D9%86%D9%85%20%D8%A8%D9%87%20%D9%84%D8%A8%20%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AF%D9%87%0A%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%20%DA%86%D8%B1%D8%A7%20%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87,%DA%AF%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%84%0A%D9%88%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AF%D9%84%20%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7%20%D9%88%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AF%D9%84%20%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8
روضه امام صادق ع
السلام علیک
يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَيُّهَا الصَّادِقُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِهِ يَا سَيِّدَنَا وَ مَوْلاَنَا
إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إلَي اللَّهِ
وَ قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ
سلام ای مصحفِ توحیدِ سرمد
سلام ای صادقِ آلِ محمد (ص)
سلام ای آنکه نورِ راستینی
به جانها قبله ی اهل یقینی
لسانِ حکمتت موجی خروشان
زلالِ چشمه ات جاری و جوشان
لبت مملوِ تسبیحِ خداوند
دلت با مهرِ شیعه خورد پیوند
طنینِ عشقِ تو پیچیده در جان
به اوجِ عزت آمد عقل و عرفان
تویی پایه گذارِ مکتبِ عشق
شکوه و اقتدارِ مکتبِ عشق
حضورت جلوه ی تفسیرِ روشن
نگاهت عطرِ نابِ باغ و گلشن
طلوعِ صبحِ زیبای جهانی
مباهاتِ تمامِ شیعیانی
منصور دوانیقى شخصى را فرستاد پیش فرماندار خود... به او پیغام داد که خانه امام صادق ع را آتش بزند.
خانه امام را آتش زدند. آتش بر در خانه و اطاق ها رسید.
حضرت صادق(ع) پاى بر روى آتش گذاشت و از روى آتش می رفت و می گفت « أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَى أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ ع.»
اما تنها این خانه نبود که تو مدینه به آتش کشیده شد
مسعودى مورخ مشهور مىنويسد: «فهجموا عليه و احرقوا بابه و استخرجوه منه كرها و ضغطوا سيدة النساء بالباب حتى اسقطت (محسنا)؛ به خانه على حمله كردند و در خانه او را آتش زدند و او را به زور از خانه بيرون كرده و سرور زنان را با در فشار دادند به گونه اى كه محسن را سقط كرد.»
مادر ببین جونم به لب اومده
مادر چرا مدینه با ما بده؟
تو این کوچه دوباره یه خونه رو سوزوندن
منو با دست بسته رو خاکا میکشوندن
یه اباعبداللّه پی مرکب یه اباعبداللّه زیر مرکب
وای از دل زهرا وای از دل زینب
مادر تو حجره دست و پا میزنم
مادر دارم تو رو صدا میزنم
یه روز خوش ندیدم میدونی تو مدینه
به داد غربت من رسیده زهر کینه
یه اباعبداللّه رفته از حال یه اباعبداللّه ته گودال
وای از دل زهرا وای از دل زینب"
ارباب ازت فقط اینه خواهشم
ای کاش دوباره کربلایی شم
خبر میده به عالم، نسیم پرچم تو
گواه میده از راه میاد محرم تو
به اباعبداللّه بشه قسمت به اباعبداللّه یه زیارت
جان بی بی زهرا جان عمه زینب
دود بود و دود بود و دود بود
گل ميان آتش نمرود بود
شعله مي پيچيد برگرد بهار
خون دل مي خورد تيغ ذوالفقار
يك طرف گلبرگ اما بي سپر
يك طرف ديوار بود و ميخ در
ميخ ياد صحبت جبريل بود
شاهد هر رخصت جبريل بود
قلب آهن را محبت نرم كرد
ميخ از چشمان زينب شرم كرد
شعله تا از داغ غربت سرخ شد
ميخ كم كم از خجالت سرخ شد
گفت با در رحم كن سويش مرو
غنچه دارد سوي پهلويش مرو
حمله طوفان سوي دود شمع كرد
هرچه قوت داشت دشمن جمع كرد
روز رنگ تيره ي شب را گرفت
مجتبي چشمان زينب را گرفت
پاي ليلي چشم مجنون مي گريست
ميخ بر سر مي زد و خون مي گريست
جوي خون نه تا به مسجد، رود بود
دود بود ودود بود و دود بود
منظومه ی كرم ،بی بی بی حرم
كاش سید بودم و بودی تو مادرم
ولی ،شنیدم هر كی ،كه دوست داره
می تونه بهت بگه مادر
مادر، نوكرت محشر، اگه گرفتاره
می تونه بهت بگه مادر
مادر، یا اُم الشهدا
ای درد و غم چشان
بانوی بی نشان
در یاری علی، رفتی كشان كشان
حیف كه، دیدنت بی یار
زدنت سیلی، تو ی كوچه های نامردی
صد بار، مردی و زنده ،شدی تا وقتی
با حسن به خونه برگردی
مادر، در بین كوچه ها
مادر ،بی كس بودی چرا
مادر، یا اُم الشهدا
هر دم تو در تبی
زار و جون به لبی
بیشتر از همه كس، در فكر زینبی
فكره، سفرش هستی
سفری كه با، سالارش می ره كربلا
یاد، عطش حسین ،توی گودالی
لحظه ی غروب عاشورا
مادر گریان كربلا
"کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده؛ که منم امام رضایی شدم
♪♪♫
پنجره فولاد تو دوای هرچی درده
کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
♪♪♫
چه جوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها آقا دلسوز منی
♪♪♫
آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام
بهونه اشکای هر روز منی
♪♪♫
بی تو میمیرم آقا یه فقیرم آقا که تو حج فقرایی"
https://musicsweb.ir/content/27170/#:~:text=%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA%D8%B1%D9%85%20%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%B4%D8%AF%D9%85%20%D8%A8%D8%A8%DB%8C%D9%86,%DA%A9%D9%87%20%D8%AA%D9%88%20%D8%AD%D8%AC%20%D9%81%D9%82%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C
به خدا حرم شما مثل، حرم ابالفضل و حسینه
خیابون امام رضا مثل، خیابون بین الحرمینه
مشهد،خاک پای سلطانه
مشهد،کربلای ایرانه
دلم تو حرمت دوباره شاده
باب الحسین عین باب الجواده
(رضاجان، رضا رضا رضا رضا)
ندیدم اگه روزای حج رو، نه یه شب جمعه کربلا رو
همیشه می خونم آقا ازمن، خدا نگیره امام رضا رو
دست خادمات رو می بوسم
خاک زائرات رو می بوسم
داره سقاخونت بوی گل یاس
که پر میشه از آب مشک عباس
(رضاجان، رضا رضا رضا رضا)
دوباره دم پنجره فولاد، چه شور ولادتی می گیریم
برای مریضامون از اونجا،غذای حضرتی می گیریم
امشب عشقمو نشون میدم
روی دامن تو جون میدم
قسم به فاطمه بی تو می میرم
تو حرمت ذکر علی می گیرم
(رضاجان، رضا رضا رضا رضا)
یازده بگذشته از ذیقعده جانان آمده
بر تن موسای کاظم گوییا جان آمده
شهر پیغمبر مدینه نور افشانی شده
در شب تاریک شیعه مهر رخشان آمده
آمده زیبا پسر از نسل پاک مرتضی
جانشین حضرت کاظم به میدان آمده
درزمین وآسمان جشن وطرب بر پا شده
نجمه را در گهر باری به دامان آمده
شیعیان را آمده مولای هشتم در وجود
عالم آل پیمبر روح ایمان آمده
نام او باشد علی وکنیه اش باشد رضا
در خزان شیعه امید بهاران آمده
از مدینه آفتاب شرق ایران سرزده
افتخاری در جهان ازبهر ایران آمده
بر کریمان آمده مولا وارباب کرم
ای گدایان مژده سلطان خراسان آمده
آمده سکنی گزیند در دژ توحید او
اصل آغازین دین را شرط ومیزان آمده
آهوان را نیست باکی دیگر از صیادها
ضامن پرمهر آهوی بیابان آمده
جمله بیماران دخیل آن پر قنداقه اش
چون مسیح فاطمه از بهر درمان آمده
زایرینش را دهد پاسخ به وقت مقتضی
ضامن هر شیعه در درگاه یزدان آمده
خشکسالی خراسان هم به پایان می رسد
آنکه آید با دعایش سخت باران آمده
البشاره برکسی که حج بر او مقدور نیست
آنکه آسان می کند حج فقیران آمده
مشهد او روز میلادش تماشایی بود
اهل عالم بهرتبریکش فراوان آمده
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ
وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
خدا حافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
برادر جان بی تو در دل صحرا
شده تنها خواهرت گل زهرا
ز زخم تنت روی ریگ بیابان
به اشک دل و سوز و آه یتیمان
تنت بی سر مانده در دل صحرا
سرت هر دم روی نیزه اعدا
سرت بر نی خون چکد به بیابان
------
کند گریه خواهر تو به هر شب
شده محمل جای روضه ی زینب
تو ای سوره ی پاره ، در بر زینب
مزن دست و پا در برابر زینب
------
به شهر شام در هجوم نظر ها
کند خنده دشمنت به غم ما
زند سیلی دشمنت به رخ من
دلم خون است از جسارت دشمن
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقیه خاتم
متن شعر حسین جان ای آبروی دو عالم :: منبرهای معنوی
http://manabeir.blog.ir/1397/06/28-4