eitaa logo
دفترچه مداحی
50 دنبال‌کننده
162 عکس
26 ویدیو
2 فایل
💠کپی مطلقا جایز
مشاهده در ایتا
دانلود
1.قرآن ها را مقابل خود باز کنیم و همه با هم تکرار کنیم : اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِكِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْماؤُكَ الْحُسْنى وَ مَا يُخافُ وَ يُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِى مِنْ عُتَقائِكَ مِنَ النّارِ . 2.سپس هر حاجت که دارد بخواهد 3.قرآن ها را روی سر بگذارید و با هم تکرار کنید: اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ و َبِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ و َبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ 4.عطا کردی خطا کردم، خطا کردم عطا کردی وفا کردی جفا کردم، جفا کدردم وفا کردی تو بی شرمی ز من دیدی و بر رویم نیاوردی ز عبد بی حیای خود حیا کردی حیا کردی ده مرتبه همه با هم بِكَ يَا اللّهُ..... 5.برویم درخانه پیامبر ص مهربانی ده مرتبه همه با هم بِمُحَمَّدٍ..... خدایا به حق پیغمبرت که این شب قدر ما را با پیامبرو اهلبیتش محشور بگردان. 6.رسول خدا ص در آخرین جمعه ماه شعبان وقتی داشتند خطبه شعبانیه را برای مردم بیان می کردند و از آثار وبرکات ماه رمضان می گفتند در فقرات پایانی خطبه، مردم دیدند پیامبر ص دارند اشگ می ریزند امیرالمومنین ع سوال کردن یارسول الله چرا داریید اشک می ریزید علت اشکتان چیست؟ پیامبر ص فرمودند: علی جان برای تو گریه می کنم، برای حادثه ای که در این ماه برای تو اتفاق می افتد، علی جان در این ماه شقی ترین اولین وآخرین محاسن تو را در محراب عبادت با خون سرت خضاب می کند. ده مرتبه همه باهم بِعَلِیٍّ...... 7.دست مو رها نکنی ، به علی به علی به علی !! سفرمو جدا نکنیا ، به علی به علی به علی − ♮ * تنها سر پناه منیا مادر ، ما رو کربلا ببریا مادر مادر مادر !! دست رد به من نزنیا ، مادر مادر امام حسنیا مادر مادر − ♮ * میشنوی صدا حسنتو مادر ، میدیدم که میزدنتو مادر مادر !! هیچکی نیستش عین من و تو مادر ، این یه راز بین من و تو مادر − ♮ * چادرت رو خاک کشیده شد مادر ، رنگ و روم چقدر پریده شد مادر !! من شدم عصای مادرم ، کوچه کاش نیفته دیگه گذرم کوچه − ♮ * انتهای کوچه میرسه گودال ، بین قتلگاه بدنیه پامال !! قتلگاه و دور و بر تو ای وای ای ، دست به دست میگرده سر تو ای وای − ♮ *** ای خدا ببین چه خبره گودال ، نیزه ها برا یه نفره گودال !! بین مقتله یه مادره بی حال پیر مردا با عصا میرن گودال − ♮ حسین حسین … ده مرتبه همه با هم بِفَاطِمَةَ...... 8. ده مرتبه همه باهم بِالْحَسَنِ بن علی.....
9. ده مرتبه همه با هم بِالحسین بن علی.... قسم به روزای روزه داری قسم به تشنگی تو آقا قسم به لحظه‌های اذون و به خشکی لب روزه دار تا جرعه آبی می‌نوشم آقا جون لبای خشکتون یادم میاد گرمای آفتاب که حس می‌کنم تن بی سایه بون یادم میاد خورشیدُ رو قله تا می‌بینم رو نیزه‌ها سرت یادم میاد تلظی که معنی می‌کنم علی اصغرت یادم میاد السلام علیک یا سلطان یا سیدالعطشان سوسوز دوداقلاره حسین جانم قربان السلام علیک یا سلطان یا سیدالعطشان سوسوز دوداقلاره حسین جانم قربان قسم به بغضی که تو گلومه قسم به عکسی که روبرومه قسم به اسمی که رو لبامه قسم به صحنی که آرزومه تا بغض خواهری رو می‌بینم غروب قتلگاه یادم میاد تا ترس کودکی رو می‌بینم سیاهی سپاه یادم میاد تا مادر شهیدی می‌بینم چشای بارونی یادم میاد اشکام که روی گونه جاریه محاسن خونی یادم میاد السلام علیک یا سلطان یا سیدالعطشان 10. ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ....... 11. ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ....... 12. ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ....... 13. ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ....... 14.ای کاش الان همه تو حرم امام رضا ع بودیم اما اشکالی نداره بعد منزل نبود در سفر روحانی ازهمین جا دلها را بفرستیم حرم امام رضا ع با آقا درد و دل کنیم. ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت غالم و نوکرت مران از در مرا به جان مادرت علی موسی الرضا غیر تو یاری ندارم با کسی کاری ندارم گر مرا از در بران ی جای دیگر من ندارم تو خوبی من بدم به این در آمدم به جان فاطمه مکن موال ردم علی موسی الرضا ده مرتبه همه با هم بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى....... 15. ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ...... 16. ده مرتبه بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ..... 17. ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ...... 18.همه جا بروم به بهانه تو که مگر برسم در خانه تو همه جا دنبال تو می گردم که تویی درمان همه دردم یا ابا صالح مددی موال همه درد و غمم، تو دوای منی تو صفای صفا، تو منای منی تو گل زیبای منی مهدی تو مه شبهای منی مهدی یا ابا صالح مددی موال ده مرتبه بِالْحُجَّةِ..... 18. خدایا امسال را سال ظهور با برکت امام زمان عج قرار بده خدایا اعمال و رفتار ما مورد رضایت امام زمان عج قرار بده خدایا به امام زمان بهترین تقدیر و مصلحت را برای ما در این شب قدر بنویس خدایا توفیق زیارت اربعین را امسال نصیب ما برگردان خدایا این رهبر مظلوم ما امام خامنه ای که دلسوز مردم است سلامت بدار خدایا یک لحظه وکمتر از لحظه ای ما را به خودمان وامگذار خدایا امام و شهدا مخصوصا شهدا، اموات، گذشتگان را غریق رحمت بگردان خدایا هرچه مریض است مریض های سفارش شده به حق این شب قدر شفا عنایت بفرما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
هدایت شده از شادمانه •﷽• من سخت نمیگیرم اما؛ واقعا زندگی بدون تو سخت است...! #یا_صاحب_الزمان(عج)🌱 🌙
متن نماهنگ «سلام فرمانده» عشق جانم امام زمانم دنیا بدون تو معنایی نداره عشق روزگارم وقتی که تو باشی دنیامون بهاره ✿  ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ سلام فرمانده سلام از این نسل غیور جامانده سلام فرمانده سید علی دهه ی،  نودی هاشو فراخوانده سلام فرمانده ✿  ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ بیا جون من بیا بیا یارت میشم هوادارت میشم گرفتارت میشم علی بن مهزیارت میشم با همین قد کوچیکم خودم سردارت میشم ✿  ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ سلام فرمانده سلام از این نسل غیور جامانده سلام فرمانده سید علی دهه ی،  نودی هاشو فراخوانده سلام فرمانده ✿  ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ نبین قدم کوچیکه، پاش بیفته من برات قیاااااااااام می کنم نبین قدم کوچیکه، مثل میرزا کوچک، کار را تمااااااااام می‌کنم نبین قدم کوچیکه، از صف 313 تا بهت سلاااااااااااام می‌کنم نبین کمه سنّم، تو فقط صدا بزن ببین چیکار برااااات می‌کنم نبین کمه سنّم، با این دستای کوچیکم همش دعااااات می کنم نبین کمه سنّم، بأبی انت و أمی، همه رو فدااااااات می‌کنم ✿  ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ سلام فرمانده سلام از این نسل غیور جامانده سلام فرمانده سید علی دهه ی،  نودی هاشو فراخوانده سلام فرمانده ✿  ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ عهد می‌بندم روزی لازمت بشم، عهد می‌بندم حاج قاسمت بشم عهد می‌بندم مثل بهجت و مثل سربازای گمناااااام، خادمت بشم عهد می‌بندم که می‌مونم پای کار این نظام کاشکی مثل حاج قاسم به چشم تو بیام هزار و صد و اندی ساله، همه عالم دنبال مهدی اند غصّه سربازو نخور آقا، سربازات هزار و چهارصدی اند ✿  ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ سلام فرمانده سلام از این نسل غیور جامانده سلام فرمانده سید علی دهه ی،  نودی هاشو فراخوانده سلام فرمانده
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سلام بر تو اي عموي رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَدَاءِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللَّهِ وَ أَسَدَ رَسُولِهِ سلام بر تو اي بهترين شهيدان، سلام بر تو اي شير خدا و شير رسول خدا، تويي كه شير رسول خدايي اي حمزه تو نيروي سپه مصطفايي اي حمزه اگر چه سنبل اسلام ذوالفقار علي است تو هم به تيغ خودت فخر مايي اي حمزه كمان و تير تو پشت و پناه اسلام است سپر به پيكر دين خدايي اي حمزه به حفظ جان پيمبر هميشه كوشيدي به پيروان ولا مقتدايي اي حمزه ز پا نشست ابوجهل پاي هيبت تو نداشت از غضب تو رهايي اي حمزه دشمنان اسلام از امیرالمومنین ع و جناب حمزه کینه داشتند گفتند این بار دیگه کارشون میسازیم جنگ احد نتونستند با علی در بیفتند هند به وحشی دستور قتل حمزه رو داد حمزه رو شهیدش کردند به پیکرشم رحم نکردند هند سینه را شکافت جگر را به دندان گرفت با خنجرى گوش‌ها، بینى و... آن حضرت را جدا کرد و به گردن انداخت. ###### پیامبر (ص) هنگامى که حمزه را با آن وضع دیدند، گریستند و عباى مبارک را روى او کشیدند که خواهرش صفیه او را به آن حال نبیند صفیه آمد.... شاید زبان حال صفیه خواهر حمزه سیدالشهداء حمزه این بوده گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکّه های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟ اگر خدای نکرده برادرم باشد ...! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیده ی ترم باشد؟ ###### اینجا یه خواهر با بدن برادر مواجه شد اینجا پیامبر عبا کشید رو پیکر خونی برادر خواهر ندید اگر صفیه حمزه رو میدید سری بود بر بدن.... اما لایوم کیومک یا اباعبدالله.... فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشته ی گودال مو پریشان گفت: گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟ بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟ شاعر: علی اکبر لطیفیان
4 - Vahed - Hajmahdirasuli - 990322 - Sarallahzanjan.mp3
23.82M
با مداحی: حاج مهدی رسولی سالروز از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا واحَمْزَتاه هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کشته شد خون شد از غم قلب ختم‌الانبیا واحَمْزَتاه قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها واحَمْزَتاه دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحَمْزَتاه تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحَمْزَتاه خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت شد احد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه ...... فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش در کنار قبر او میزد صدا واحَمْزَتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحَمْزَتاه تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند تو نبودی سوختم در شعله ها واحَمْزَتاه کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب بین دشمن از دو دست مرتضی واحَمْزَتاه در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا واحَمْزَتاه نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر ناله میزد واعلیا وااَخا واحَمْزَتاه کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه
آه و صد واویلتا واحمزتاه
خشکی لبات زده آتیشم با داغت حسین دارم آب میشم آب میشم با غم تو عذاب میشم دارم خونه خراب میشم حسین جانم یادم نمیره که سرت جدا شد از قفا رو خاک داغ صحرا میزدی تو دست و پا غریبونه مادرمونو میزدی صدا فدای غربتت بشم غریب کربلا به یاد داغ تو خونه چشم ترم ازم گرفتنت غریب مادرم غریب مادرم غریب مادرم ریختن رو سرت میون گودال یادم نمیره که شدی پا مال گریونم رسیده به لبم جونم روز و شب ز تو میخونم حسین جانم دیدی چه جوری آخرش ازم گرفتنت من و واسه سله تو رو نیزه بردنت یادم نمیره طعنه ها و اون جسارتا حرومیا رحمی نکردن به پیراهنت به یاد داغ تو خونه چشم ترم ازم گرفتنت غریب مادرم غریب مادرم غریب مادرم
جواب سلام واجبه... مخصوصا اگه اون سلام از زبون یه عالمه نوگل بی. گناه باشه... شاید جواب سلامی که امام زمان عج میده حس خوب سرود سلام فرماندس....
هدایت شده از کانال طب الزهرا (س)
‌∞♥∞ ❣ ❣ اگر دلهایمان تاریک و ظلمانی نمی گردید امام ما عیان می‌گشت و پنهانی نمی‌ گردید به قدر تشنگی گر طالب امر فرج بودیم خدا داند فرج اینگونه طولانی نمی‌گردید. 💔 ❣
روضه ی ظهر تاسوعا اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اللهم کن لولیک.... یا صاحب الزمان عج... به شوق دیدنت نجوا گرفتیم میان مجلس تو جا گرفتیم شما فرموده ای آقا می آیی بیا که روضه ی سقا گرفتیم مرحوم فشندی یکی از خوبای تهرانه میگه قصد کردم به قدری حج برم تا بالاخره امام زمانمو ملاقات کنم تو یکی از سالها توی عرفات خیمه زده بودیم آقایی وارد خیمه شد نشناختم که خود آقاست سوالاتی کردم یکی این فرداشب که شب عرفه هست امام زمان عج به خیمه های حجاج تشریف میاورند. فرمودند: به خیمه شما میاید چون در خیمه شما به عمویم حضرت عباس ع متوسل میشوید. فردا منتظر ماندم تا بالاخره روحانی کاروان روضه ی علمدار کربلا رو خواند هرچی گشتم آقاداخل خیمه نبود رفتم بیرون دیدم آقاایستاده برا مصائب عموجانشون گریه میکنند.... چه خوب میشه صدای ما ناله های ما با ناله ها و گریه های مهدی فاطمه س آمیخته بشه ها امروز همه ناله بزنند... صاحب عزای محرم خوب میخره این گریه ها رو... فـلأندُبَنَّك صباحاً ومساءً ، ولأبكينَّ عليك بدلَ الدموع دماً  آماده ای همنوا بشی با امام زمان عج... السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند در دل هر عاشقی عباس ماوا می کند هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین ثبت نامش را فقط عباس امضا می کند امام حسین ع یه وقت دید از پشت سر صدایی میاد یه نفر میگه يا أخي هل من رخصة؟...داداش اجازه میدی جونم رو فدا بکنم امام حسین ع فرمود عباس جان تویی فبكى الحسين ع بكاء شديدا يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي...تو صاحب لشکر منی تو بری لشکر می پاشه. عرضه داشت حسین جان قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ سینم سنگینی میکنه دیگه بدم میاد از این زندگی امام حسین گفت بیا بردش کنار اون خیمه ای توش مشکا رو نگه میذاشتند مشکا همه خشک بود ولی خاک اون خیمه هنوز مرطوب بود. عباس ع دید این بچه دامنای عربی رو بالا زدند شکماشون رو رو خاک میمالند یه مقدار از آتش عطششون کم بشه... بس که سوز تشنگی در کودکان افتاده است اصغر شیرین زبانم از زبان افتاده است از کنار خیمه ها آید صدای آب آب مشک خشک خالی از آب در میان افتاده است کن ثوابی با شتابی جرعه ی آبی بیار ای ز نامت لرزه برجان یلان افتاده است فرمود عباسم میخوای بری برو اما اول برو برا بچه ها آب بیار عباس وقتی این ها رو دید رفت سمت دشمن خطبه ای خوند موعظه ای کرد جوابی نشنید فایده ای نکرد برگشت به ارباب اطلاع داد این موقع صدای العطش بچه ها رو شنید... نوشتند حضرت عباس عليه السلام بر اسب سوار شد. نيزه و مشك را برداشت و رفت به سمت فرات.  دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد !!..!!چشم حرامی با حرم روبرو شد!!..!! بیا برگرد خیمه ای کس و کارم ♫♪… منو تنها نگذار ای علمدارم !!..!!آب به خیمه نرسید فدای سرت!!..!! حسین قامتش خمید فدای سرت عباس جان ظهر تاسوعاست هوا گرمه آفتاب داره سرو صورتو میسوزونه اما قربون عاشقات بشم یا ابالفضل اومدن نشستن بگن عباس جان فدای سرت یه ساعت چیه تو برا حسین همه چیتو دادی ما هرچی هم تقدیمت کنیم کم کردیم رفت سمت فرات سقا تشنه لب از دم آب با مشکش بر گشت... یا امام زمان عج ببخشید اگه تاسوعا نبود شاید جا نداشت این خونده بشه رفقا ببخشند... علقمه موج شد، عکسِ قمرش ریخت به هم دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم دست راستشو زدند دست چپشو زدند انقدر به پهلو و کمرش تیر و نیزه زدند که هر کی از دور عباسو میدید فکر میکرد خارپشته تیر به مشکش زدند آب ریخت آی حرمله یه تیر زد صاف خورد به صورت قمربنی هاشم... تیـر را با سـرِ زانـوش کشیـد از چشـمش حیف از آن چشم، که مژگانِ ترش ریخت به هم اومد تیر رو در بیاره عباس دست در بدن نداره که مجبور شد خم بشه تیر رو بین زانو بزاره دربیاره که ناگهان کلاه خود افتاد... سر عباس برهنه شد ااب شهر آشوب نوشته فقتله الملعون بعمود من حدید نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید نیزه از سینه که ردّ شد، جگرش ریخت به هم قبـل از آنیـکه بـرادر بـرسـد بـالیـنش پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم کِتـف ها را کـه تکان داد، حسیـن افتـاد و دست بگذاشت به رویِ کمـرش، ریخت به هم الان انکسر ظهری.... حسین... بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم
روضه ی ظهر عاشورا بسم الله الرحمن الرحیم السلام عليك يا ابا عبدالله وعلی الأرواح التي حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم تسلای قلب امام زمان همه باهم السلام علی الحسین.... من و جدایی خون خدا، خدا نکند من و ندیدن کرب و بلا خدا نکند گناه کارم و مهر تو را به دل دارم من و محبت غیر شما خدا نکند بهار زندگیم مجلس محرم توست به جز این تکیه ها هرکجا خدا نکند همه رو خوندم برسم این بیت... برای اشک محرم دعا کنم یک سال من و نبودن حال بکاء خدا نکند شبای محرم یکی یکی طی شد الان رسیدم روز عاشورا به چشمات التماس کن بگو ازت تنها یه قطره اشک میخوام روز عاشورا به خدا همین یه قطره میتونه دریاهای آتش جهنم رو خاموش کنه... هرجای مجلس نشستی از سویدای دل بگو حسین... انگار اومد بر قلب من فرود بی مقدمه ببرم قتلگاه.... انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود اونی که سر از تنت برید فکری به حال دل زینب نکرده بود گلوتو می بوسم رگاتو می بوسم، تو رو خدا دست و پا نزن نذار که ببینه، اینقده مادرو صدا نزن… غریب مادر قلبمو از جا داره می کنه انگاری چکمه هاش روی سینه ی منه سر از قفا می برید ولی کسی نبود بگه چه طرز بریدنه کدوم بی مروت، سر تو رو رو نیزه زده لال بشه اونی که، حرفی ز نعل تازه زده غریب مادر داد بزن کار دارم باهات آقا بعد مدتی جنگ و پیکار خسته شد کمی توقف کرد ناگهان سنگی به پیشانی زدند خون جاری شد آقا دامن عربی رو بالا زد که خون رو از صورت پاک کنه یه تیر سه شعبه مسموم زدند به سینه ی حسین ع تیر رو با هر زحمتی بیرون کشید خون فوران کرد با این خون صورتش رو خضاب کرد از مناجاتای آقاست... صَبْراً عَلى‏ قَضائِکَ یا رَبِّ لا إِلهَ سِواکَ، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ.... حالت ضعف بر امام حاکم شد هرکس با هر وسیله ای که داشت به حضرت ضربه میزد لقد قتل بالسیف و السنان و بالحجاره و بالخشب و بالعصا.... مالک بن نمیر باشمیر به سر حسین زد زرعه بن شریک ضربه ای به دست چپ سنان اومد جلو لا إله إلا الله با شمشیر کرد تو گلوی حضرت شمر اومد روی سینه آقا نشست محاسن آقا رو گرفت... آخ قربونت آقا... حسین یه لبخندی زد گفت شمر منو میکشی درحالی که میدونی من کیم؟... شمر گفت آره خوب میشناسمت سر از بدن حسین جدا کرد... سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند... حسین....