گفتم : خستم .
گفت : از رحمت خدا ناامید نشوید (زمر۵۳)
گفتم : هیشکی نمیدونه توی دلم چی میگذره . .
گفت : خدا حائل است بین انسان و قلبش ( انفال۲۴)
گفتم : غیر از تو کسی رو ندارم(:
گفت : ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق۱۶)
گفتم : ولی انگار اصلا منو فراموش کردی . .!
گفت : مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم (بقره۱۵۲)
گفتم : تا کی باید صبر کنم ؟!
گفت : شما چه میدانید، شاید موعدش
( رستاخیز ) نزدیک باشد .. (احزاب۶۳) .
•|💔|•
؛؛
آدمے ..
گاه مے گیرد
و
گاه مےخندد.
عجب ٺر آنڪہ ،
در پس
اشڪ و لبخندش
رازهایے نهفٺه مے شود ڪه
ٺنها
خود از آن آگاهسٺ!^