Mahmood.karimi.Sad.Bar.Agar(128).mp3
4.07M
•| #رادیو_نوحه |•
•کس پیشِ تو دَم زِ زورِ بازو نَزَند!•
-به رسمِ وفاداری بهعموعباس{ع}
مدحخوانیِ #حاجمحمودکریمی
ـــــــــــــــــــــــــ✨🖤ــــــــــــــــــــــــ
#خط_مقدم 🇮🇷
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
📆 روزشمار عاشورایی
🖌روز دهم محرّمالحرام سال ۶۱ هجری قمری
▫️ در این روز،
یاران امام حسین(ع)، سی و دو سواره و چهل پیاده بودند، در برابر هزاران جنگجوی لشگر عمر بن سعد
از میان همین لشگر انبوه، حر بن یزید ریاحی به لشگر امام(ع) پیوست.
امام(ع) پیش از شروع نبرد، برای دفاع از خیمهها شروع به حفر گودالی پر از نی و هیزم کردند.
ظهر عاشورا، بعد از اقامه نماز توسط سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایشان، بزرگترین مصیبت عالمین رقم خورد...
▫️باز این چه شورش است که در خلق عالم است...
🤍 #ما_ملت_امام_حسینیم
🖤 #خط_مقدم 🇮🇷
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴سلام های سوزناک وعاشقانه #امام_زمان (عج)به #امام_حسین(ع) در زیارت #ناحیه_مقدسه🔘
🌹أَلسَّلامُ-عَلَى-الْمُحامي-بِلا-مُعين،
▪سلام بر آن مدافعِ بى ياور▪
🌹أَلسَّلامُ-عَلَ-الشَّيْبِ-الْخَضيبِ،
▪سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده▪
🌹أَلسَّلامُ-عَلَى-الْخَدِّ-التَّريبِ،
▪سلام بر آن گونه خاك آلوده▪
🌹أَلسَّلامُ-عَلَى-الْبَدَنِ-السَّليبِ،
▪سلام بر آن بدنِ جامه به غنیمت رفته▪
🌹أَلسَّلامُ-عَلَى-الثَّغْرِ-الْمَقْرُوعِ-بِالْقَضيبِ،
▪سلام بر آن دندان هایی که با چوب خیزران زده شده▪
🌹أَلسَّلامُ-عَلَى-الرَّأْسِ-الْمَرْفُوعِ😭
▪سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته▪
🖤 تسلی دل داغدار مولا #صاحب_الزمان #صلوات
#خط_مقدم 🇮🇷
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشتهاید، چه جوابی میدهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی زینب، این گونه روایت میکند:
زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سورههای قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کمخوردن صبحانه، ناهار و شام.
دخترم جلوی این موارد ستونهایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت میزد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزههای مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شبهای طولانی و بیصدایش، به یاد گریههای او در سجدههایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.
زینب در عمل، تکتک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت میکرد.
فعالیتهای مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود چونکه با آن سن کم کتابهای شهید مطهری را میخوانده و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیستها و منافقین بحث میکرده و رسوایشان میساخته .
کوردلان منافق در آخرین نماز مغرب اسفند ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و مظلومانه به شهادت رساندند.
پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید عملیات «فتحالمبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
خط مقدم رسانه دفاع مقدس
کتاب راز درخت کاج, خاطرات شهید زینب(میترا) کمایی
شروع کتاب با خاطره زیبایی از راوی اصلی یعنی کبری آغاز میشود: «هرسال که به فصل بهار نزدیک میشدیم، خانه ما حال و هوای دیگری پیدا میکرد. از اول اسفند ماه در فکر مقدمات سال تحویل بودیم. من انواع و اقسام سبزهها مثل گندم، عدس، ماش و رشاد(شاهی) را میکاشتم. وقتی سبزهها بلند میشدند، دور آنها را با روبانهای رنگی تزئین میکردم و روی تاقچه میگذاشتم. به کمک بچهها همه خانه را تمیز میکردیم....». بعد از آن، کبری گمشدن این خاطرات زیبا را در لابلای جنگ با آمدن آن، به خواننده خبر میدهد و این یعنی اینکه خواننده خودش را باید برای شنیدن تلخیهای برآمده از جنگ آماده کند.....
#معرفی_کتاب
#راز_درخت_کاج
#زینب_کمایی