eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
75 ویدیو
52 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
0️⃣1️⃣ خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺نسبت فلسفه با دین 1️⃣نگاه دین به روش فلسفی 2️⃣نگاه دین به محتویاتی که در فلسفه هست، چگونه است و تقارب این ها به چه شکل است. 3️⃣تعامل فلسفه و دین است. آیا این ها تعاملی می توانند با همدیگر داشته باشند؟ تعامل فلسفه با دین، قبل از اثبات دین چگونه است؟ بعد از اثبات دین چگونه است؟ 4️⃣فلسفه از منظر روایات و اهل بیت معصومین علیهم السلام است. 🔸ما اگر بخواهیم نگاه آموزه های دینی را به فلسفه از منظر روشی مورد مطالعه و بررسی قرار بدهیم، حداقل از چهار زاویه می توانیم نگاه بکنیم. ➖منظر اول: فلسفه ی اسلامی به لحاظ مبانی معرفت شناختی، هماهنگی کاملی با مبانی معرفت شناختی اسلام و دین دارد. ▫️مثلا واقع گرایی و رئالیسمی که در فلسفه ی ما مطرح است، در هماهنگی بسیار جدی با مبانی معرفت شناختی دین است. ➖منظر ثانی: تأیید روش عقلانی آزاد از سوی دین. ▫️در فلسفه ای که الآن میان مسلمان ها هست، مهم ترین روش پیش برد مسائل، استفاده از تعقل آزاد و تفکر آزاد است. ▪️مراد از تفکر آزاد بهره گیری از مرحله ای از قوه ی درونی انسان، بدون اعمال نفوذ گزاره های دینی است، یعنی فرض کنید که ما الان بخواهیم آزادانه درباره ی معاد فکر کنیم. اصلا کاری نداشته باشیم که دین در ارتباط با معاد چه می گوید. در فلسفه ی اسلامی هم این روش عمده به کار رفته است. ⚠️اساسا دین نمی تواند نظر منفی نسبت به تفکر و تعقل آزاد داشته باشد. چون تعقل و تفکر آزاد، راجع به خود دین مطالعه می کند. ▫️گزاره های دینی، انسان را مخاطب قرار می دهد و می گوید: زمانی که فکر بکنید به من خواهید رسید و من حرف حق را می زنم. آن تفکر و تعقلی که مخاطب دین هست در این دست گزاره ها، چه نوع تعقلی است؟ آیا دین می تواند برای آن حد و مرز تعیین بکند؟ مثلا بگوید تا زمانی اجازه دارید تفکر بکنید که به دین برسید! اصلا دین نمی تواند چنین حرفی را بزند. 👈روش اصلی و بنیادین در فلسفه این است و دین نمی تواند نسبت به آن نگاه منفی داشته باشد. ▪️افزون بر این ما گزاره هایی از فضاهای دینی داریم که این روش را تأیید می کند. اصلا افتخار دین این است که اگر شما تفکر آزاد کردید حتما به مدعیات من می رسید. ▫️شما نگاه کنید، بحث تعارض علم و دین چه زمانی مطرح می شود؟ زمانی که علم برای خودش ارزش فی نفسه داشته باشد. تعارض عقل و دین جه زمانی مطرح می شود؟ زمانی که عقل به حسب خودش حجیت ذاتی داشته باشد. وقتی که حجیت ذاتی داشت، آنوقت است که مثلا می گوییم با این گزاره ی دینی هماهنگ است یا با این گزاره ی دینی هماهنگ نیست یا در تعارض قطعی است یا در تعارض نسبی است. این وقتی میسور است که شما تعقل آزاد و عقل آزاد را پذیرفته باشید. ▪️در فضای اندیشمندان اسلامی و در فضای متکلمین همه این معنا را پذیرفته اند. لذا جاهایی که گزاره های دینی با عقل صریح مخالف است، گزاره های دینی را تأویل می بریم، به گونه ای معنا می کنیم که با گزاره های عقل سلیم منافات نداشته باشد. تمام این ها معنایش این است که تفکر آزاد که روش اصلی فلسفی است، از سوی دین مورد تأیید است. ▫️معنا ندارد که دین تفکر آزاد را نفی یا محدود کند، چون تازه می خواهد راجع به اصل دین قضاوت کند. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
1️⃣1️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺نسبت فلسفه با دین 1️⃣نگاه دین به روش فلسفی ➖منظر اول: فلسفه ی اسلامی به لحاظ مبانی معرفت شناختی، هماهنگی کاملی با مبانی معرفت شناختی اسلام و دین دارد. ➖منظر ثانی: تأیید روش عقلانی آزاد از سوی دین ▫️بنابراین این روش مورد تأیید دین است و گزاره های خاص هم داریم. 🔸ابن سکیت، از اصحاب امام هادی علیه السلام. ایشان "اصلاح المنطق" دارد و نشان می دهد که ایشان در این فضاها قلم و قدم می زند. 🔹به امام هادی علیه السلام عرض می کند که: انبیاء گذشته به همراه خودشان معجزات داشته اند و با این معجزات، حقانیت خودشان را اثبات می کردند، الآن که نبوت نیست، حجت برای انسان ها چیست؟ 🔸توجه بکنیدکه پرسش ابن سکیت، مربوط به عقل قبل از دین است. چون نوع سؤالی که مطرح می کند این است که می گوید انبیاء گذشته خودشان را با معجزه اثبات می کردند. دین برای عقلِ مخاطبِ معجزه، نمی تواند حد و مرز تعیین بکند، این عقل آزاد و تفکر آزاد است. 🔹اگر ما در فضاهای متعارف باشیم، باید جواب این باشد که حجت خدا امام معصوم ع است. سؤال او این نیست و امام ع این جواب را نمی دهد. 🔸امام می گوید که امروز حجت خدا بر انسان ها عقل است. همان زمان هم عقل بود. عقل بعلاوه معجزات، الآن معجزات انبیاء نیست ولی چیزهای دیگر هست. معجزه ی خالده ای مانند قرآن هست که بیشتر به عقل ورزی نیاز دارد. ابن سکیت آنقدر به وجد می آید که می گوید هذا والله هو الجواب. 🌸الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 25 ▫️الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّيَّارِيِّ عَنْ أَبِي يَعْقُوبَ الْبَغْدَادِيِّ قَالَ: ▪️قالَ ابْنُ السِّكِّيتِ‏ لِأَبِي الْحَسَنِ ع لِمَا ذَا بَعَثَ اللَّهُ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع بِالْعَصَا وَ يَدِهِ الْبَيْضَاءِ وَ آلَةِ السِّحْرِ وَ بَعَثَ عِيسَى بِآلَةِ الطِّبِّ وَ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ بِالْكَلَامِ وَ الْخُطَبِ ▫️فقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِنَّ اللَّهَ لَمَّا بَعَثَ مُوسَى ع كَانَ الْغَالِبُ عَلَى أَهْلِ عَصْرِهِ السِّحْرَ فَأَتَاهُمْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِمَا لَمْ يَكُنْ فِي وُسْعِهِمْ مِثْلُهُ وَ مَا أَبْطَلَ بِهِ سِحْرَهُمْ وَ أَثْبَتَ بِهِ الْحُجَّةَ عَلَيْهِمْ ▪️و إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ عِيسَى ع فِي وَقْتٍ قَدْ ظَهَرَتْ فِيهِ الزَّمَانَاتُ‏ وَ احْتَاجَ النَّاسُ إِلَى الطِّبِّ فَأَتَاهُمْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِمَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُمْ مِثْلُهُ وَ بِمَا أَحْيَا لَهُمُ الْمَوْتَى وَ أَبْرَأَ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أَثْبَتَ بِهِ الْحُجَّةَ عَلَيْهِمْ ▫️و إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً ص فِي وَقْتٍ كَانَ الْغَالِبُ عَلَى أَهْلِ عَصْرِهِ الْخُطَبَ وَ الْكَلَامَ‏ وَ أَظُنُّهُ قَالَ الشِّعْرَ فَأَتَاهُمْ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مِنْ مَوَاعِظِهِ وَ حِكَمِهِ مَا أَبْطَلَ بِهِ قَوْلَهُمْ وَ أَثْبَتَ بِهِ الْحُجَّةَ عَلَيْهِمْ قَالَ ▪️فقَالَ ابْنُ السِّكِّيتِ تَاللَّهِ مَا رَأَيْتُ مِثْلَكَ قَطُّ فَمَا الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ الْيَوْمَ قَالَ ▫️فقَالَ ع الْعَقْلُ يُعْرَفُ بِهِ الصَّادِقُ عَلَى اللَّهِ فَيُصَدِّقُهُ وَ الْكَاذِبُ عَلَى اللَّهِ فَيُكَذِّبُهُ قَالَ ▪️فقَالَ ابْنُ السِّكِّيتِ هَذَا وَ اللَّهِ‏ هُوَ الْجَوَابُ‏. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
2️⃣1️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺نسبت فلسفه با دین 1️⃣نگاه دین به روش فلسفی ➖منظر اول: فلسفه ی اسلامی به لحاظ مبانی معرفت شناختی، هماهنگی کاملی با مبانی معرفت شناختی اسلام و دین دارد. ➖منظر ثانی: تأیید روش عقلانی آزاد از سوی دین 🔸شاید بگویید که اصلا نیاز به بحث نباشد که دین روش تعقل آزاد را قبول می کند. این راجع به قبل از دین. 🔹در فلسفه ی رایج میان مسلمان ها، فلاسفه ی اسلامی با تأکید و پافشاری روی همین روش با فلسفه ی وارداتی برخورد کردند. 🔰در درجه اول، فلسفه یک محصول وارداتی است ولی فلاسفه ی اسلامی هرگز جنبه ی تقلیدی نسبت به فلسفه ی وارداتی نداشته اند. و لذا فلاسفه ی اسلامی با فلسفه ی وارداتی سه جور برخورد کرده اند: ✅یک برخورد. پذیرش مباحثی که به لحاظ تعقل آزاد، قابل پذیرش بود. تثبیت آن ها، تأیید آن ها، دفاع از آن ها، تقریرهای قوی تر و استدلال های بهتر و قوی تر. 🔸بخش های وسیعی از فلسفه ی وارداتی وقتی در حوزه ی مسلمین آمد، فلاسفه به نحو تعقل آزاد و محققانه با آن برخورد کردند و بخش های فراوانی را قبول کردند، دیدند با تفکر آزاد سازگاری دارد و درست است. ✅برخورد دوم، هجوم گسترده به فلسفه ی وارداتی است. 🔹اولین گام توسط خود ابن سینا برداشته شد. اگر شما مقدمه ی منطق المشرقیین ابن سینا را مطالعه کنید، متوجه می شوید که یک شخصیت عقل گرای بسیار قدرتمند که در فضای دینی نفس کشیده، الآن نگاهش به فلسفه ای که از غرب وارد شد، چیست. ایشان ایده دارد که من حکمت المشرقیین را باید پی ریزی بکنم ولی موفق به این کار نمی شود. 🔸بعد شما نگاه بکنید، ایشان می گوید کسانی که در فلسفه ی مشاء کار می کنند، از دیگران به تعقل نزدیک ترند، ولی آنچه که در ذهن من است، آنقدر با این اندیشه ها فاصله دارد که اگر آن ها را ابراز بکنم، می ترسم این ها در روز روشن شک بکنند. 🔹من واقعا تعجب می کنم، خیلی ها برای نقد فلسفه می گویند که فلان جایش با دین نمی سازد، شما بیایید تعقل کنید و یک گزاره ی دیگری بسازید. اصلا شما بیایید از اول یک فلسفه ی دیگر درست کنید. کسی بخلی ندارد! 🔸از سوی فلاسفه کسی را نمی توانید پیدا بکنید که بگوید این ها وحی منزل است. بله با روش عقلی، اطمینان کامل پیدا می کند. اما استقبال می کند از اینکه کس دیگری بیاید و بخواهد نقد بکند یا بخواهد حرف دیگری داشته باشد، همه ی فضاهای علمی همین است. 🔹ادعای فلاسفه این است که ما با روش تعقل روی این موضوع داریم کار می کنیم و این روش هم مورد تأیید دین است. پس دومین برخورد این بود تازمان شیخ اشراق. ✅برخورد سوم؛ شیخ اشراق به تعبیر عامیانه و عرفی، شمشیر را از رو بسته است به روی فلسفه ی مشاء و فلسفه های وارداتی. ایشان نظام فلسفه را تغییر داده است و سیستم ها را عوض کرده است، بسیاری از بحث ها را تغییر داده است در عین اینکه اصول و امهات و خیلی از بحث ها را قبول کرده است، به منطق دست برده است و... 🔸نمی گویم که همه ی این هجوم ها درست است. خواجه نصیر و دیگران بسیاری از این شبهات را جواب داده اند؛ بحث این است که فلاسفه ی اسلامی، محققانه و مجتهدانه با توجه به ابزار تعقل آزاد، این برخورد را با فلسفه ی آزاد دارند. 🔹نکته ی دیگر مسئله ی اصالت وجود است که در فلسفه ی صدرا پیش آمده است. خود صدرا تصریح می کند که اصالت وجود در واقع جزو کلیدی ترین بحث، برای حل و فصل برای تمام مباحث وجودشناختی و الهیات است. 🔸بحث اصالت وجود و جدی شدن اصالت وجود که اینقدر در تمام مسائل مؤثر است، جزء مباحثی هست که در فلسفه ی اسلامی به وجود آمده است، اصلا سابقه ندارد در فلسفه های غرب؛ ❇️پس معلوم می شود که این فلسفه، یک فلسفه ی تحقیقی است که با روش تعقل آزاد برخورد کرده است با فلسفه ی وارداتی و این هم محصولاتی هست که ما مشاهده می کنیم در فضای دینی. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac