💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
🔺علامه بحث فلسفه را با اصالت واقعيت و پذيرش «واقعيةما» آغاز كرده است.
گزارة «واقعيتي هست»، پاية فلسفه است، و جزو مبادي فلسفه است نه مسائل فلسفه.
براي اثبات اصل الواقعية، بايد سفسطه نفي شود.
🔺طرح علامه اين است كه نفي سفسطه را در دو جا بايد مطرح كرد؛ يكي در آغاز فلسفه، بهعنوان يك اصل مسلم كه فلسفه را بايد با آن آغاز كرد، و يكي در بحث علم. (نهایه الحکمه،مرحله 11 فصل 9)
🔺اما علامه بحث ديگري دارد كه فلسفه چگونه آغاز ميشود. آغاز فلسفه، قبول واقعيةما است. با تثبيت واقعيةما، فلسفه آغاز ميشود و تثبيت و پذيرش چنين امري، يعني نفي سفسطه.
🔺اين سبك ورود به فلسفه كه علامه مطرح كرده، نو است و پيش از علامه سابقه ندارد. اين سبك، ذهن فلسفي را بهتر سامان ميدهد و راه ورود خوبي در فلسفه است.
تبييني كه علامه در اينجا ارائه داده، شامل هر سه است.
🔹علامه در اصول فلسفه میگوید:
«دعوى فلسفه اين است كه ما واقعيتى خارج از خودمان فى الجمله داريم و خود به خود (فطرتاً) اين واقعيت را اثبات مىكنيم زيرا اگر اثبات نمىكرديم، نسبت به موضوعات ترتيب اثر منظم نمىداديم، پيوسته پس از گرسنگى به خيال خوردن نمىافتاديم، پيوسته پس از احساس خطر فرار نمىكرديم، پيوسته پس از احساس نفع، تمايل نمىنموديم.»
🔅مجموعه آثار شهيد مطهري (اصول فلسفه و روش رئاليسم(1 - 5))، ج6، ص:91
🔺با اين بيانات علامه، واقعيت خود و بيرون از خود را بهراحتي ميتوان اثبات كرد. اثبات مطلق واقعيت هم پرواضح است؛ زيرا با اثبات هريك از واقعيت خود و واقعيت بيرون از خود، مطلق واقعيت هم اثبات شده است.
📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 2️⃣
🌐 سه تحلیل برای تثبیت بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
1️⃣ بديهي فطري بودن واقعيت
🔺برخي از محشيان بزرگوار چنين معتقدند كه واقعيت خارج از خود، بهنحو بديهي فطري معلوم است و در بياني كه علامه مطرح كردهاند، كه تعابير «ربما فعلت فينا او انفعلت منا» تلويحا اشاره بدان دارد، يك قياس مطوي وجود دارد، بدين بيان: ما بالوجدان مييابيم كه در بيرون از خود اثر ميگذاريم و بيرون از ما نيز در ما اثر ميگذارد. مثلا مييابيم كه دردي احساس ميكنيم و يقينا ميدانيم كه علت اين درد، خود نبودهايم. اين مقدمه، وجداني است. مقدمة دومي كه ميافزاييم اين است كه تأثير گذاردن در يا تأثير گرفتن از امر غيرموجود، محال است. نتيجه آن است كه در بيرون از ما واقعياتي وجود دارد.
🔺دعوى فلسفه اين است كه ما واقعيتى خارج از خودمان فى الجمله داريم و خود به خود (فطرتاً) اين واقعيت را اثبات مىكنيم زيرا اگر اثبات نمىكرديم، نسبت به موضوعات ترتيب اثر منظم نمىداديم، پيوسته پس از گرسنگى به خيال خوردن نمىافتاديم، پيوسته پس از احساس خطر فرار نمىكرديم، پيوسته پس از احساس نفع، تمايل نمىنموديم.
🔺واقعا اين طرح، راه درستي را بيان ميكند و تمام است، اما اينكه آيا علامه در مدخل نهايه همين را در نظر دارد، مطلب ديگري است و بنده معتقدم كه چنين نيست، چنانكه خواهد آمد.
2️⃣ علم حصولی و خاصه کشف
🔺هويت علم، صورتي است كه واقعنماست و اگر مطابق با واقع نباشد، اصلا علم نيست، بلكه جهل است.
🔺انطباق علم به معلوم (فى الجمله) از خواص ضرورية علم خواهد بود؛ و به عبارتى واضحتر، واقعيت علم واقعيتى نشان دهنده و بيروننما (كاشف از خارج) است و هم ازاينروى، فرض علمى كه كاشف و بيروننما نباشد فرضى است محال، و همچنين فرض علم بيروننما و كاشف، بى داشتن يك مكشوف بيرون از خود، فرضى است محال.
🔺 سخن علامه اين است كه هرچند ما به محسوسات علم حضوري نداريم، و با خود واقعيات آنها رابطه برقرار نميكنيم، بدانها علمي داريم كه دقيقا ما را به واقع آنها ميرساند. خاصة علم حصولي، كشف است.
🔺اگر چه پيوسته علم دستگير ما مىشود نه معلوم، ولى پيوسته علم با خاصه كاشفيت خود دستگير مىشود نه بىخاصه، وگرنه علم نخواهد بود و كسى نيز مدعى نيست كه ما با علم به خارج، خود واقعيت خارج را واجد مىباشيم نه علم را.
🔺در علم حصولي، علم نصيب ما ميشود، اما خاصيت كاشفيت آن، ما را به خارج ميكشاند. هرچند مفهوم واسطه است، اما واقعنما است و خارج را مينماياند. علامه پس از بيان اين مطالب، اين مسئله را مطرح ميكند كه اگر كاشفيت علم حصولي، صفتي واقعي است، پس وقوع خطا در علم چگونه خواهد بود آيا وقوع خطا بدان معناست كه علم، واقعنما نيست.
3️⃣ حضوري بودن علم به واقعيت
⏳ در پست آینده خواهد آمد.
📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 3️⃣
🌐 سه تحلیل برای تثبیت بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
3️⃣ حضوري بودن علم به واقعيت
🔺 در علم حضوري، واقعيت معلوم را در نزد خود داريم و خود معلوم نزد ما حاضر است نه مفهوم آن. به نظر من نفس انسان راحتتر درك ميكند كه با خارج بهشكل حضوري ارتباط دارد. وقتي با واقع خارجي ارتباط داريم، خود واقع را ديدهايم و اين يعني واقع خارجي موجود است.
🔺 اما واقعيت آن است كه تثبيت اين مسئله تحليلهاي فني ويژهاي ميطلبد. اگر علم ما به عالم خارج مادي از راه حواس ظاهري است، اين علم چگونه ميتواند حضوري باشد
علامه در ديدگاه نهايي خود، كه در اصول فلسفه و روش رئاليسم بيان شده است، ميپذيرد كه ارتباط ما با عالم مادي از طريق حواس ظاهري، بهنحو علم حضوري است. ما در ادامه پس از بيان اين ديدگاه، يك طرح فني براي تثبيت ارتباط حضوري خود با عالم خارج ارائه خواهيم كرد و خواهيم گفت كه تحليل عميقتر علم حضوري ما به عالم ماده، با استفاده از بحث
«#شهود_عقلي»است. 🔺 البته مسئلة حضوري بودن علم به محسوسات، براي خود تبييني دارد كه اكنون مجال پرداختن بدان نيست. فقط اين كليد را بدست ميدهم كه با حل شدن «النفس في وحدتها كل القوي»، بايد گفت نفس در سر انگشتان هم حاضر است و هنگام لمس، گويا خود نفس در موطن سر انگشت آمده و دارد لمس ميكند. البته تمام ضوابط ماديت دست و ماديت خارج هم محفوظ است. 🔺 راهي كه علامه در اينجا طي كرده، اين است:
تمام وجودهاي ذهني كه از حواس خارجي بدست ميآيند، ريشه در ادراك حضوري حسي دارند. همة اينها را ما در مرحلهاي از ارتباط حقيقي نفس با خارج بدست آوردهايم. اگر اين ارتباط لمسي باشد، نفس حاضر در مرتبة لمس، اين ادراك را دارد، و اگر سمعي باشد، نفس حاضر در مرتبة سمع و همينطور.🔺 اين مطلب غير از ارجاع علم حصولي به حضوري است، كه در مبحث علم در كتاب نهايه آمده است. در آنجا معناي ارجاع علم حصولي به آتش، به علم حضوري بدان، اين است كه با ديدن آتش محسوس، صورت خيالي آتش انشاء ميشود و ارتباط حضوري با آن صورت خيالي برقرار ميشود. اما آنچه در اينجا مورد بحث است و علامه در اصول فلسفه و روش رئاليسم بدان نظر دارند، علم حضوري به همين آتش محسوس مادي خارجي است، نه به وجود مثالي آن. 🔺ادراك حسي، حضوري است، با حفظ تمام احكام مادي شيء محسوس و عضو حسگر و تعاملي كه اين دو هنگام اتصال مادي با يكديگر دارند. درواقع، متعلق ادراك حسي حضوري، برآيند تعامل مادي شيء محسوس و عضو حسگر است. 🔺 ميان علم حضوري حسي و ديگر علوم حضوري فرق هست، درواقع، علم حضوري حسي، ضعيفترين مرتبة علم حضوري است. 🔺 ازاينرو كه نفس در ادراك حسي با واقعيت محسوس متصل است، قوة تبديل علوم حضوري به حصولي، ميتواند علوم حصولي را فراهم آورد و اگر اين اتصال وجود نداشت، چنان كاري هم قابل انجام نبود. 🔺 ما غرق در خارج هستيم و اصلا واسطهاي بهنام انديشه در كار نيست. بنابراين بسيار واضح است كه واقعيت، امري بديهي است. بلي، بعد از اين ارتباط مستقيم با خارج، ميتوانيم از آنچه حضورا درك كردهايم، تصوير برداريم. 📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 4️⃣
🌐 سه تحلیل برای تثبیت بداهت واقعیت بیرون از خود (3)
3️⃣ حضوري بودن علم به واقعيت
🏷 در پست قبل این تحلیل بر مبنای بیان علامه توضیح داده شد، اما اینک به تحلیل عمیق تر این بحث تحت عنوان بحث شهود عقلی می پردازیم.
❇️ تحلیل عمیقتر حضوری بودن علم به واقعیت با استفاده از #شهود_عقلي
🔺 بنا بر قاعدة
«النفس في وحدتها كل القوي»، نفس در سر انگشتان هم حضور دارد و به ادراك ميپردازد. نفس در مرحلة تنزل خود، حس است و ميتواند محسوسات را ادراك كند. اما آيا هويت عقلي نفس، او را در اين تنزل همراهي نكرده و در همان بالا مانده است
عقل در تمام مراتب ادراكي نفس انساني حاضر است.وقتي نفس در مرتبة حسي است و به ادراك حسي مشغول، عقل نيز حظ خود را ميبرد و در اين ارتباط مستقيمي كه با خارج برقرار ميكند، ادراكاتي لايق مرتبة خود دارد.
اين ادراك عقل، استدلالي نيست، بلكه شهودي است. از اين كنش عقلي، با عنوان «عقل شهودي» و از آنچه روي داده، با عنوان «شهود عقلي» ياد ميكنيم.براي نمونه، در نظر بگيريد كه به توپ ساكني ضربه ميزنيم و آن توپ به حركت در ميآيد. آنچه حس مييابد، تنها توالي است؛ يعني پا حركت كرد و بعد توپ حركت كرد. اما ما در اين ميان، عليت را نيز درك ميكنيم و حركت پا و برخورد آن با توپ را علت حركت توپ ميدانيم. 🔹 به عقيدة من، يكي از پايههاي مهم فلسفه، عقل شهودي است و دستهاي از اموري كه با آنها فلسفه ميتواند آغاز شود، ادراكات عقل شهودي است. اين بحث در فلسفه بسيار مهم و كارگشاست. بحثهاي معقول ثاني فلسفي را ميتوان با عقل شهودي حل كرد. 🔺عقل ما همواره در كار شهود واقع است. ما غرق در خارج هستيم و هميشه مييابيم كه واقع، هست. 🔺
با شهود عقلي، وجود خود را ميتوان تثبيت كرد؛زيرا عقل شهودي در اين موطن حاضر است و هستي را ادراك ميكند. نيز در مراتب دروني نفس، عقل شهودي حاضر است. دردي را كه در درون دارم، يا احساس گرسنگي را، به شهود مييابد. بنابراين هم در صقع ذات نفس و هم در مراتب قواي نفس، عقل شهودي حاضر است. ازاينرو، هم هستي خود را و هم واقعيت داشتن قواي خود را، و هم واقعيت حالات دروني خود را با عقل شهودي مييابيم. هنگام بهكار گيري حواس بيروني نيز عقل شهودي حاضر است و واقعيت خارج و حتي واقعيت داشتن بدن را تثبيت ميكند. اينكه ميدانيم بدن ما هست، ادراك عقل شهودي است. 🔺 حاصل آنكه
ما واقعيت تمام ساحتهاي دروني و بيروني خود را ميتوانيم با شهود عقلي اثبات كنيم.پس از اين، اثبات مطلق واقعيت ديگر امري روشن است و يقينا از بطن اثبات واقعيتهاي ديگر، بدست ميآيد. اساسا با تثبيت حتي يك واقعيت، واقعيةما تثبيت شده است. 🏷 به نظر ميرسد كه بيان علامه در ابتداي مدخل نهايه، بيشتر بدين سمت، يعني حضوري بودن علم به واقعيت خارجي، سوق يافته است، هرچند اين تحليل در بيان ايشان نيامده است. 🔘 مناط واحد در علم به خود و خارج (شهود) 🔺 مناط علم به خود و مناط علم به خارج، هر دو شهود است. 📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac