eitaa logo
قدم قدم تا بندگی
599 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
25 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعلنی من لدنک سلطانا نصیرا این کانال در جهت لبیک به فرمان#جهاد_تبیین مقام معظم#رهبری تشکیل شده است. مباحث کانا( سیاسی،مذهبی،فرهنگی) لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
مشاهده در ایتا
دانلود
قدم قدم تا بندگی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #رمضان #با_شهدا 📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_دهــــم ✍از ترس اینڪه نگذاریم ب
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 📙 ✍حتی در لحظه شهادتش از روی شوخی فحش می داد پای مجید به سوریه ڪه می‌رسد بی‌قراری‌های مادرش آغاز می‌شود. طوری ڪه چند بار به گردان می‌رود و همه‌جوره اعتراض می‌ڪند ڪه ما رضایت نداشتیم و باید مجید برگردد. همه هم قول می‌دهند هر طور ڪه شده مجید را برگردانند. مجید برای بی‌قراری‌های مادرش هرروز چندین بار تماس می‌گیرد و شوخی‌هایش حتی از پشت تلفن ادامه دارد خواهر ڪوچڪ‌تر مجید می‌گوید: «روزی چند بار تماس می‌گرفت و تا آمار ریز خانه را می‌گرفت. اینڪه شام و ناهار چه خورده‌ایم. اینڪه ڪجا رفته‌ایم و چه کسی به خانه آمده است. همه‌چیز را موبه‌مو می‌پرسید. آن‌قدر ڪه خواهرش می‌گفت: «مجید تهران ڪه بودی روزی یڪ‌بار حرف می‌زدیم» اما حالا روزی پنج شش بار تماس می‌گیری. ازآنجا به همه هم زنگ می‌زد. مثلاً با پسردایی پدرم و فامیل‌های دورمان هم تماس می‌گرفت. هرڪسی ما را می‌دید می‌گفت راستی مجید دیروز تماس گرفت و فلان سفارش را ڪرد. تا لحظه آخر هم پای تلفن شوخی می‌ڪرد. آخر هر تماس هم با مادرم دعوایش می‌شد؛ اما دوباره چند ساعت بعد زنگ می‌زد. شنیده‌ایم همان‌جا را هم با شوخی‌هایش روی سرش گذاشته است. مجید به خاطر هایش طوری در سوریه وضو می گرفته ڪه معلوم نباشد. اما شب آخر بی خیال می شود و راحت وضو می گیرد. وقتی جوراب یڪی از رزمندها را می شست. یڪی از بچه ها که تازه مجید را در سوریه شناخته بود به او می گوید:مجیدجان تو این همه خوبی حیف نیست داری؟ مجید هم جواب می دهد: این یا فردا پاک می شود، یا خاڪ می شود. مجید حتی لحظه شهادتش بااینڪه چند تیر به شڪمش خورده باز شوخی می‌ڪرده و فحش می داده است. حتی به یڪی از هم‌رزم‌هایش گفته بیا یڪ تیر بزن خلاصم کن. وقتی بقیه می گفتند مجید داری شهید می شوی فحش نده. می گفت من همینطوری هستم. آنجا هم بروم همین شڪلی حرف می زنم.  یڪی از دوستانش می‌گوید  هرڪسی تیر می‌خورد بعد از یڪ مدت بی‌هوش می‌شود. مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یک‌بند شوخی می‌ڪرد و حرف می‌زد تا اینڪه شهید شد.» 👈شهید مجید قربانخانی 💐 ⏪ ... @gadamgadamtabandegi
1_6609800.mp3
زمان: حجم: 3.81M
👆👆 ✅ حکایت شنیدنی ملاقات نظافتچی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه 👌استاد عالی ❤️تشرف امام زمان 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌹تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند🌹 رجبعلی خیاط عارف مشهور می گوید : در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: 🌸 «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: 💐«خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!» ❤️آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود 🗞کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم @gadamgadamtabandegi
🌷🍃🌷🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸 گرداب 🔸 شیطان وقتی‌که می‌خواهد کسی را در گرداب تهمتی بیندازد، یکی دو سال یا بیشتر روی او کار می‌کند؛ به‌این‌ترتیب که همواره به او تلقین و تزریق می‌کند که ؛ تو می‌توانی با نگاه و از روی قیافه، خائن را از خادم تشخیص دهی! می‌توانی از وضع ظاهر بفهمی که چه کسی راست می‌گوید و چه کسی دروغ! ممکن است که چند مورد از این حدس‌ها نیز برای اطمینان شما درست دربیاید. شیطان از این چند مورد، فیلم تهیه می‌کند و به‌طور مرتب در حافظۀ شما به نمایش می‌گذارد. اشکال بزرگ کار زمانی است که شیطان دفتردار و مسئول حافظۀ انسان شود. آن‌وقت به‌گونه‌ای در درون انسان نفوذ می‌کند که انسان به او اعتماد کند. پس از آن هر عملی هم که انسان انجام دهد، آیا دیگر می‌داند که از فکر شیطان است یا نه؟ باید دانست که اگر شیطان در درون انسان رخنه کند، مثل آن است که انسان، شیطان باشد. شیطان هرکدام از پرونده‌ها را که بخواهد، جلو می‌آورد و هرکدام را که نخواهد، عقب می‌برد. ممکن است بعضی از اوراق درون پرونده‌ها را نیز سرقت کند یا به برخی از پرونده‌ها کلماتی را بیفزاید. خلاصه، او کارگردان می‌شود و انسان هنرپیشه! ببینید که شیطان چقدر به انسان صدمه می‌زند! @gadamgadamtabandegi
قدم قدم تا بندگی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #امتحانات_الهی جلسه_ شانزدهم خدا رو ببینید! خدا میگه من دارم 24ساعته با تو کار میکنم!!
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 جلسه_ هفدهم در روایتی امام رضا علیه السلام میفرمایند که: «خدا موت و حیات ،زندگی رو آفریده تا شما رو امتحان کنه! نه برای اینکه خودش متوجه بشه !!!!» مثلا بگه :ببینم این بچه ی خوبی شده یا نه!!!! @gadamgadamtabandegi
شما بگید پس مقصود خدا از امتحان گرفتن چیه؟ خب خدا همینجوری بگه قبولی یا ردی!!! نمره بده بره دیگه!!!! چرا داره امتحان میگیره؟ 👇یه دقت !!!! یه دقت!👇 میخواد دو چیز رو بهت نشون بده: 💠 ۱) : « خودت رو نشون خودت بده! » دیدی تو اینکاره ای!!!!! دیدی اینکاره نیستی!!!! دیدی پاش بیفته،هستی!!! دیدی اینجا ضعف داری!!! دیدی اینجا نقطه ضعفته!!! دیدی کمبود محبت داری!!!! دیدی یک کمی غد بازی در میاری!!! دیدی!!!! خودتو دیدی!!!! @gadamgadamtabandegi
💠 ۲) : « خودش! رو بهت نشون بده!!!» ببین من از چیا خوشم میاد!!!! ببین من از چیا بدم میاد!!! ببین من میخوام چجوری بشی!!! برای همتون آرزو میکنم ،ان شاءالله مهدی فاطمه شما رو یک روزی دعوت کنه یک نیمه شبی برید تو خیمه اش!!! ولی میدونی کیا میرن؟؟؟؟ 👈👈👈اونایی که بلدن دو روز با خدا زندگی کنن!!! خدا می فرماید : « مهدی من ،عزیز دل منه!!! مگه من میذارم دست کسی بهش برسه!!!! اینه که باید بلد باشیم با خداا زندگی کنیم یعنی چی باز فردا میگیم ... ان شاءالله 🔰..... @gadamgadamtabandegi
مثل ساحل باش... @gadamgadamtabandegi
قدم قدم تا بندگی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #با_شهدا 📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_یازدهـــم ✍حتی در لحظه شهادتش از ر
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 📙 ✍وقتی شهید شد، پلاکاردهایش را جمع می‌کردند ڪه نفهمیم مجید شهید شده است. بی‌آنڪه کسی بتواند پیڪر بی‌جانش را برای خانواده‌اش برگرداند. ڪنار دیگر دوستان شهیدش زیر آسمان غم گرفته خانطومان آرام خوابیده است؛ اما چه ڪسی می‌خواهد این خبر را به مادرش برساند؟ «همه می‌دانستند من و مجید رابطه‌مان به چه شڪل است. رابطه ما مادر فرزندی نبود. مجید مرا «مریم خانم» و پدرش را «آقا افضل» صدا می‌ڪرد. ما هم همیشه به او داداش مجید می‌گفتیم. آن‌قدر به هم نزدیڪ بودیم که وقتی رفت همه برای آنڪه آرام و قرار داشته باشیم در خانه‌مان جمع می‌شدند. وقتی خبر شهادتش پخش شد اطرافیان نمی‌گذاشتند من بفهمم. لحظه‌ای مرا تنها نمی‌گذاشتند. با اجبار مرا به خانه برادرم بردند ڪه ڪسی برای گفتن خبر شهادت به خانه آمد، من متوجه نشوم. حتی یڪ روز عموها و برادرهایم تا ۴ صبح تمام پلاڪاردهای دورتادور یافت‌آباد را جمع ڪرده بودند ڪه من متوجه شهادت پسرم نشوم. این ڪار تا ۷ روز ادامه پیدا ڪرد و من چیزی نفهمیدم ولی چون تماس نمی‌گرفت بی‌قرار بودم. یڪی از دخترهایم درگوشی همسرش خبر شهادت را دیده بود و حسابی حالش خراب‌شده بود. او هم از ترس اینڪه من بفهمم خانه ما نمی‌آمد. آخر از تناقضات حرف‌هایشان و شهید شدن دوستان نزدیڪ مجید، فهمیدم مجید من هم شهید شده است. ولی باور نمی‌ڪردم. هنوز هم ڪه هنوز است ساعت ۲ و ۳ نصفه‌شب بی‌هوا بیدار می‌شوم و آیفون را چک می‌ڪنم و می‌گویم همیشه این موقع می‌آید. تا دوباره ڪنار هم بنشینیم و تا ۵ صبح حرف بزنیم و بخندیم؛ اما نمی‌آید! ۷ ماهه است ڪه نیامده است.» 👈شهید مجید قربانخانی 💐 ⏪ ... 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 @gadamgadamtabandegi
🍃 یه وقتایی که سرگرم کانال هاهستی یه لحظه به یاد کسانی باش که یه روزایی تو کانال‌های جبهه برای امروز تو جنگیدن و شدن... مراقب باشید👇👇 ازکانال لفت ندین🌸🍃 @gadamgadamtabandegi
🌸سلام ✨صبحتون پُر از عطر خدا 🌸یک سـلامِ بی حسرت ✨بی نگــــرانی 🌸سلامی سرشار از آرامش ✨روزتــــوڹ بخیـر و شاد شاد 🌸عاقبتتوڹ بخیـــر ✨مهرتوڹ مستـدام 🌸محبتِ خــدا ✨در دلتوڹ پیوسته جاری 🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @gadamgadamtabandegi