eitaa logo
قدم قدم تا بندگی
586 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعلنی من لدنک سلطانا نصیرا این کانال در جهت لبیک به فرمان#جهاد_تبیین مقام معظم#رهبری تشکیل شده است. مباحث کانا( سیاسی،مذهبی،فرهنگی) لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ بال جبرائیل را فرش محرم میکند، دست سردار حسین(ع)... 🔹مداحی حاج محمود کریمی در سال ۹۸ در حضور رهبر انقلاب و در آخرین حضور شهید سلیمانی
معرفت حسینی: به بچه هاتون یاد بدهید: 🔻حسین از بے یارے سر بریده شد، نه از بے آبی.. 🔻عباس از معرفت و مرام بے دست شد، نه به خاطر مشک آب..😔 اونجا ڪه امام حسین(ع) فریاد زد: "هل من ناصر ینصرنی"؛ 🔅یار میخواست نه آب..!! به بچه هاتون از آزادگے حسین بگویید نه فقط از لبهاے تشنه.. خیلے ها لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین نشدن. حسین یعنے مردانگی آزادگی غیرت شجاعت و شهامت.. عباس یعنے جوانمردے، معرفت، حیا، غیرت.. عباس یعنے پشت برادر حتے بدون دست... حسین یعنے آزادگے حتے لحظه اے ڪه گلوے نوزادت دریده شد...😔 🔸به بچه هاتون راه اصلے ڪربلا را نشان بدهید! ✅ یڪے از مهترین پیامهاے فراموش شده عاشورا: امام حسین(ع) شب عاشورا به یارانش فرمود: هر ڪس از شما حق الناسے به گردن دارد برود! او به جهانیان فهماند ڪه حتے ڪشته شدن در ڪربلا هم از بین برنده "حق الناس" نیست..
روزی و روزگاری درسرزمینی، زنى بود بسیار حسود، همسایه اى داشت به نام خواجه سلمان که مردى ثروتمند و بسیار شریف و محترم بود، زن بر خواجه رشک مى برد و مى کوشید که اندکى از نعمت هاى آن مرد شریف را کم کند و نیک نامى او را از میان ببرد؛ ولى کارى از پیش نمى برد و خواجه به حال خود باقى بود. عاقبت روزى تصمیم گرفت، که خواجه را مسموم کند: حلوایى پخت و در آن زهرى بسیار ریخت و صبحگاهان بر سر راه خواجه ایستاد؛ هنگامى که خواجه از خانه خارج شد، حلوا را در نانى نهاده، نزد خواجه آورد و گفت: خیراتى است. خواجه، حلوا را بستاند و چون عجله داشت، از آن نخورده به راه افتاد و به سوى مقصدى از شهر خارج شد. در راه به دو جوان برخورد که خسته و مانده و گرسنه بودند. خواجه را بر آن دو، شفقت آمد. نان وحلوا را بدیشان داد؛ آن دو آن را با خشنودى فراوان، از خواجه گرفتند و خوردند و فى الحال در جا مردند. خبر به حاکم شهر رسید، و خواجه را دستگیر کرد، هنگامى که از وى بازجویى شد، خواجه داستان را گفت. حاکم کسى را به سراغ زن فرستاد، زن را حاضر کردند، چون چشم زن به آن دو جنازه افتاد، شیون و زارى آغاز کرد و فریاد و فغان راه انداخت؛ معلوم شد که آن دو تن، یکى فرزند او، و دیگرى برادر او بوده است. خود آن زن هم از شدت تأثر و جزع پس از یکى دو روز مرد. آرى خودم کردم که لعنت بر خودم باد. این حسود بدبخت، گور خود را با دست خود کند و دو جوان رعنایش را فداى حسد خویش کرد؛ تا زنده بود، پیوسته در عذاب بود و سرانجام جان خود را در راه حسد از دست داد و در جهان دیگر به آتش غضب الهى خواهد سوخت ! 🗞 @Ancients
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهترین ذکر لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین تکرار کن حتمان حاجت میگیرین به لطف و کرم الله
▪️السلام علیک یا اباعبدالحسین(ع)▪️ ♥️با عرض سلام و عرض تسلیت به مناسبت عاشورای حسینی و سالروز شهادت مظلومانه آقا امام حسین علیه السلام و اصحاب ‌‌و یاران باوفایش 🖤عزاداری هاتون قبول🖤 ♠️یکی از بزرگان می فرمود ، سعی کنید حداقل سالی یکبار ،زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوانید امروز ، بهترین روزشه اگر توفیق داشتید حتما این حقیر را از دعای خیرتون فراموش نفرمایید. ♣️باتشکروسپاس التماس دعای فراوان از همه ی شما خوبان https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است از مردم گمراه جهان راه نجویید نزدیک ترین راه به الله حسین است تاسوعا و عاشورای حسینی بر شما تسلیت 🖤 https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبین حماسه کربلا امام مجاهد سید علی حسینی خامنه ای کربلا درحال تکرار ماترکنا یابن الحسین @gadamgadamtabandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فقُتِلَ الْحُسين... ☝️ مرثیه‌خوانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به زبان ترکی درباره سيدالشهدا (ع) 😭😭 @gadamgadamtabandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭امسال شهادت نامه کیا امضا شد؟! امسال کیا رو می نویسن فدایی زینب سلام الله امسال کیا دل زینب سلام الله رو بردن؟😭😭! @gadamgadamtabandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه غوغایی بوده تو برنامه معلی 😭 شهید آوردن بعد از ۴۰ سال با پدر و مادرش رو در رو کردن... ای وای @gadamgadamtabandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️به مادر میگه میخوای شهیدت رو بغل کنی؟ 😭 اما این شهید دیگه اون قد و قامت رو نداره😭 هر چقدر فعال باشیم و بدوئیم بازم بدهکار این خانواده هستیم بخدا @gadamgadamtabandegi
نصراله سیچونی یکی از خیرین و مومنین و مغازه داران کاروانسرای کل مسجدسلیمان ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود تا خدا را زیارت کند، تمام روزها روزه بود و در حال اعتکاف. از خلق الله بریده بود،صبح به صیام و شب به قیام. زاری و تضرع به درگاه او شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶بعد ازظهر، بازار شوشتری ها (مسگران)، دکان رضا زاده مسگر برو خدا را زیارت خواهی کرد. نصراله سیچونی از ساعت ۵ در بازار شوشتری ها (مسگران) حاضر شد و در کوچه های بازار شوشتری ها از پی دکان می گشت... می‌گوید: پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد، قصد فروش آنرا داشت... به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی پیرزن می گفت: نمیشه ۶ ریال بخرید؟ مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفه. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه هم همین قیمت را می دادند. بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود. مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم، خریدارید؟ مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟ پیرزن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود! مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی، امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال می خرم! پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!! مسگر گفت: ابدا" دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!! پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد. نصراله سیچونی گفت : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم: عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند آنگاه تو به ۲۵ ریال می خری؟!!! مسگر پیر گفت: من دیگ نخریدم!!! من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، من دیگ نخریدم... از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که ندایی با صدای بلند گفت: با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!! دست افتاده ای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم آمد...... https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفرین به این مداح قابل توجه مداحین عزیز گوش کنید و یاد بگیرید مداح بودن رو ولایی بودن رو حسینی بودن رو https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
💌 متن قشنگیه، ارزش تا آخر خوندنو داره : ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﻴﭻ آدمى ﻧﺸﻮ ﻭ ﺯﻳﺮ ﻭ ﺭﻭﺵ نکن ،حتى ﻋﺰﻳﺰﺗﺮﻳﻨﺖ ! ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﻫﻢ که ﺑﻴﻞ ﺑﺰنى ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻳﻪ کرم ﺗﻮﺵ ﭘﻴﺪﺍ میکنی ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ کسی ﺣﺴﺎﺩﺕ نکن ﺑﺨﺎﻃﺮ نعمتی که خدا به ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ... زیرا ﺗﻮ نمیدانی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ چیزی ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ... ﻭ غمگین ﻣﺒﺎﺵ ﻭقتی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ چیزی ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ ... ﺯيرا ﺗﻮ نمى دانى ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ چيزى ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ... " همیشه شاکر ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﮕﻮ : خدایا ﺷﻜﺮ ❤️" https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
🔴 قالیچه سوخته چقدر بها دارد؟ ♻️ مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود، يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. مجبور بود، همون رو برداشت برد بازار برای فروش. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺍﯼ كه می‌رﻓﺖ، می‌گفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمی‌خریم. ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ می‌رفت. داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﻫﺎ، حاج جواد فرش‌چی ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺩﺍﺭ، از منصف‌های بازار و از ارادتمندان اهل بیت(ع) پرﺳﯿﺪ: قالی خوبیه، چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟😭 ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰل‌مون ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎل‌ها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.🌻😭 حاج جواد یک تکونی به خودش داد: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟ گفت: بله.😭 گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽ‌ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ ١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ می‌خرﻡ.🌻😭 قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش روی قسمت سوخته قالیچه که به اندازه کف دست بود گل محمدی پرپر می‌کرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته تو چایی‌شون می‌ریختند. ✳️ اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت، کاش دل‌مون تو روضه‌ها بسوزه. اونوقت بگیم: یا امام حسین(ع) دل سوخته رو چند می‌خری ؟ ماه محرم شد و مرغ دل‌م هوای روضه و کرببلا گرفت. التماس دعا 🏴 https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
هدایت شده از بیداری ملت
🔺رضاخان که به قدرت رسید سال۱۳۱۲ تعزیه را ممنوع کرد سال۱۳۱۴ دسته عزاداری را هم همراه حجاب ممنوع کرد، سال۱۳۱۶ کلا روضه‌خوانی و پوشیدن لباس مشکی برای امام حسین را ممنوع کرد سال۱۳۱۸ گفت حتی در مراسم تدفین هم نباید مصیبت بخوانید، سال۱۳۱۹ شب تاسوعا کارناوال شادی راه انداخت. 🔹سال۱۳۲۰ رضاشاه خائن به وطن، دین و امام‌حسین از ایران تبعید شد؛ انگلیس که او را به روی کار اورده بود احساس کرد اگر این رضا پهلوی بماند دیگر خاندان دستنشانده او هم نابود خواهد شد ! این ماجرا وقتی بهتر احساس شد که با سرنگونی رضاشاه برخی مردم برای شادی به خیابان امدند و دیگران اصلا ناراحت نبودند! 🔴 👇 @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨ماشین زمان ⁉️ اگر سال ۶۱ بودی، کنار بودی یا در مقابل ایشان؟ ⚫️در این کلیپ سؤالی مطرح میشود که مثل ماشین زمان عمل کرده و ما را به سال ۶۱ ه. ق می برد. ‼️ بی تعارف با خودت، به این سوال جواب بده😭😭 @gadamgadamtabandegi
✍دکتر شریعتی می گوید: در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم. : حسین (علیه السلام ) حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود. تا آخر می‌‌ایستد. خودش و فرزندانش شهید می‌شوند. هزینه انتخابش را می‌‌دهد و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد. از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌ : یزید همه را تسلیم می‌خواهد. مخالف را تحمل نمی‌‌کند. سرِ حرفش می‌‌ایستد. نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد. بی‌ آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد : عمرِ سعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است. هم خدا را می‌خواهد هم خرما، هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت. هم می‌خواهد حسین (علیه السلام )را راضی‌ کند هم یزید را. هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را. نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی. هم آب می‌خواهد هم آبرو. دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد. نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (علیه السلام ) شدن را داریم، نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست! من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم... 📚(دکتر علی شریعتي)