eitaa logo
گاه نوشت | مجید تقی زاده
135 دنبال‌کننده
627 عکس
580 ویدیو
3 فایل
💥گاهی جرقه هایی درذهنت زده می شود که دوست داری آنهارابادیگران شریک شوی 👌یامطلبی می بینی که باخودت می گویی کاش بقیه هم این را می دیدند #گاه_نوشت جای اینجور چيزهاست! اما ایام اربعین، کانال می شود #اربعین_نوشت! ارتباط با ادمین: @Majid_Taghizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
این دو روزی که کربلا بودیم، به رسم عهد سال‌های قبل، و بعد از درخواست صمیمانه این خادم بی ادعا و خستگی ناپذیر موکب احباب الرضا و ستاد راهنمای زائر، فقط یک بار فرصت شد بروم حرم و بقیه وقت آزادم را در ستاد گمشدگان گذراندم... نمی دانید چه لذتی داشت وقتی بعد از یک روز سخت و خستگی کشنده، تازه با پسری که هیچ نام و نشانی از موکبش یادش نیست، و با آن غرور نوجوانی، اصرار دارد که گم نشده و اجازه نمی دهد اسمش را در لیست گمشدگان ثبت کنی! حالا شروع کنی به گشتن و گشتن و گشتن... دیوارش چه رنگی بود؟! درخت داشت؟! و... و لذت پایانی، آن لحظه طلایی که مادری بعد از چهار ساعت بی قراری، خودش را در آغوش پسر شانزده ساله اش رها می کند و فقط صدای ضجه... حیف که اینقدر ناگهانی شد که نشد فیلم بگیرم! یا آن نیمه شبی که مادر چهار فرزند، در راه برگشت از حرم، موکبش را گم کرده و با آن حیای خاص شهرستانی و اظطراب محسوس در چهره، مرتب تاکید می کند که من توی عمرم این وقت از شب را تنها بیرون نبوده ام! و برق نگاهش، وقتی بعد از یک ساعت گشتن و گشتن و گشتن، آخرسر هم اش به دادش می رسد: همینجا بود که نصف اسم موکب روبرو را درخت پوشانده بود! و تشکری که با آن حیایش اصلا نمی تواند آن را ابراز کند! خلاصه ماجرا داشت این شبگردی های کربلایی این چند ساله ما که الحمدلله امسال هم توفیق شد! من که دو روزه و با چشمی اشکبار با امیرحسین نعمتی وداع کردم، اما آیا کسی از این گمنام ترین خادمان اربعین یاد می کند؟ @arbaeen_nevesht