شیشه شیر هم دیگه پیشرفته شده ایده جالبیه 👌😍

من وقتی پیتزا میبینم😊😂

#دم_اذانی الـهـــــی، امیـــد و آرزویم تــــــویـــی ، دوستتــــــــــــ دارم.... #حی_علی_الصلاه 🌿⃟❤️؎• @gahe_ashegi❤️

« مجموعه مستند #حالا » خدا منو به دنیا برگردوند! ※ ماجرای تحول "خانم معصومه محمدیان" از ورامین دختری دهه هشتادی که تجربه ای نزدیک به مرگ، زندگی او را زیر و رو کرد! @gahe_ashegi

خاطرات آزادگی قسمت صد و بیست و ششم

#قصه_خاطرات_آزادگی بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری قسمت یکصد و بیست و ششم در پی این دگرگونی ، ناخود آگاه علاوه بر کسانی که در متن زیارتنامه لعن شده بودند نام بسیاری از دشمنان معاصر اسلام که عامل جنایت علیه بشریت ، اضمحلال تمدنهای اسلامی ، عقب افتادگی ملتهای مسلمان و تحمیل جنگ و خونریزی و دمار به ملتهای مستضعف بودند نیز بر زبانم جاری شده و آنها را هم به عنوان استمرار جریان ، تفکر و سیاستهای یزیدی لعن کردم ، در پایان نیز چندین بار از خدا خواستم که دشمنان و بدخواهان بی‌رحم را بر ما مسلط نکند : اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمنا، و سپس با نیت طلب بهبودی از خدا خواستم : یا رب ارحم ضعف بدنی و رقة جلدی و دقة عظمی ..... رب قوّ علی خدمتک جوارحی و ....  و در همان حال چشمانم سنگین شد و دقایقی چند بخواب رفتم ، طولی نکشید که با هیاهو و عربده‌های وحشیانه‌ی خمیس ، صباح ، سربازان عراقی و مترجمین به آنان پیوسته و ضرباتی که با کابل و لگد به در و دیوار میزدند از خواب پریدم ، آنها برای گرفتن آمار ، اسیران را به خروج از ساختمان فرا می‌خواندند! مترجمین که برای اولین بار در این چند روز همگی کابل به دست بودند و گاه به اسیران تعرضی هم کرده و ضربه‌ی کابل یا لگدی به آنان میزدند فریاد کنان اسرای مظلوم را به محوطه میخواندند تا  برای آمارگیری به صف بنشینند ، اسرا در حالی که همچون جماعت گرگ زده سعی میکردند از دست مترجمین خائن گریخته و خود را به محوطه برسانند در ورودی ساختمان اسیر خمیس ، صباح و سربازان عراقی شده و هر کدام چند ضربه‌ی کابل را بر تنهای ضعیف و روحهای آزرده‌ی خود تحمل میکردند! رفتار خمیس و صباح رنگی از مستی داشت چنان که در کنار خنده و قهقهه‌ی مستانه گویی تسلطی بر اعمال خود ندارند ، من برای اینکه توسط اسیرانِ در حال فرار از ساختمان لگد نشوم تا آنجا که ممکن بود به دیوار چسبیده بودم با این حال دوبار لگد شدم که البته بیش از درد خود ، درد  اسیران رمیده از عراقیها و مترجمان گرگ صفت وحشی مرا رنج داد و آزرده کرد! پس از خروج اسیران از ساختمان و نشستن در محل و صفهای منظم ، خمیس به مترجمان گفت : چون مقرر است زود آمارگیری شده و اسرا به داخل ساختمان برگردند ، مجروحان و بیماران باقی مانده در ساختمان را در راهروی ورودی و در صفهای منظم نشانده و همانجا امکان شمارش آنان را فراهم نمایند. مترجمان وقتی در پی جمع کردن اسرای مجروح ، سلولها و راهروها را کاوش میکردند با پیکر شهیدی دیگر مواجه شدند که در راهرو روی زمین مانده و توجه کسی را جلب نکرده بود .... ادامه دارد...

الهی عَظُمَ البَلا.. 🤲💔 برای فرج در مشقت‌های مردم غزه اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌿 @gahe_ashegi

#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی_عج -سلام‌یامهدی یاسَیِدی‌عَجِل‌إنا‌عَلی‌العَهدی..♥️ #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج.. @gahe_ashegi