فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشاپیش روزمادرمبارک❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی از آدما ،
"خاطراتشون" یه جور
عجیبی دوست داشتنیه
گرم، دلنشین ،
و "به یاد موندنی"...
دقیق مثل یه
"آهنگ قدیمی"
که وقتی به اخر می رسه
دوباره میزنی عقب
تا از اول گوش کنی....❤️❤️
گاه عاشقے
#قصه_خاطرات_آزادگی قسمت یکصد و پنجاه و نهم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان ب
#قصه_خاطرات_آزادگی
قسمت یکصد و شصتم
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست
خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری
.... این کار را هرچند سخت و آزار دهنده بود اما سه بار تکرار کردم و پس از آن جرعههای بعدی را به آهستگی و کمکم فرو بردم ، گرچه سیراب نشدم اما رشتهی حیاتِ رو به قطع شدن را دوباره در وجود خود گره زده و استحکام بخشیدم ، سپس نفسی تازه کرده و نجوا کردم : السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و افزودم : (الحمدلله الذی جعل من الماء کل شیئ حی ...) ستایش مخصوص خدایی است که همه چیز را از آب زنده گردانید ، بالاخره توان حرکت پیدا کردم ، کمی جابجا شده و به روی کمر غلطیدم و در نهایت هم کمکم توان خود را جمع کرده و نشستم !! در حالی که سطل آب را با خود میکشیدم توانستم فاصلهی کمتر از یک متر خود با دیوار را خزیده و به قصد تکیه زدن به دیوار خودم را به آن برسانم!! اما دیوار سیمانی ساختمان در اثر تابش مستقیم آفتاب کاملأ داغ شده بود و تکیه زدن بر دیواری که بسان دیوارههای کوره تفتیده بود! آن هم با کمری زخمی و آفتاب سوخته که با رد بجای مانده از ضربات کابل راه راه هم شده بود برایم قابل تحمل نبود ، به محض تماس بدنم با دیوار و با وجود اینکه بدون تکیهگاه در حفظ پایداری خود مشکل داشتم ولی با سوزشی که حس کردم از آن فاصله گرفتم ! نوشیدن از آب سطل در حالت نشسته هم براحتی برایم ممکن نبود ، به دلیل شدت آسیبدیدگی قفسهی سینه، هم برای بلند کردن سطل و هم برای خم شدن بر آن میبایست درد شدیدی را تحمل میکردم ، تشنگی کشنده و فزایندهای که با تابش خورشید و گرمای هوا هر لحظه تشدید میشد صرف نظر کردن از نوشیدن آب را غیر ممکن ساخته بود! با خود فکر کردم نوشیدن آب ارزش تحمل درد را دارد ، از ترس انصراف ، به خود فرصت حلاجی این فکر را ندادم! بلافاصله سطل آب را با دو دست گرفته و تا مقابل صورت بالا آوردم ، هر چند درد شدیدی در تمام وجودم پیچید اما توجهی نکردم لبانم را بر لبهی سطل گذاشته و حدود سه لیوان آب باقی مانده در سطل را با تحمل درد در همهی جوارح تا آخرین قطره نوشیده و سطل را بر زمین گذاشتم ، دو سه ساعتی از ظهر گذشته بود و من تازه جان گرفته بودم! روی به سمت قبله گردانده و پس از تیمم و تأملی برای رسیدن به آرامش و توجه لازم ، با شرمندگی از تأخیر پیش آمده نمازهای ظهر و عصرم را با اشارهی سر و چشم بجا آوردم ، در خلال اجزای نماز چند بار چشمانم سیاهی رفت و نزدیک بود تعادل خود را از دست داده و بر زمین بیفتم اما مقاومت کرده و نمازهایم را کامل کردم! بعد از نماز اما ، دیگر نتوانستم بنشینم ! ....
ادامه دارد.....
🌷 امام کاظم (ع) :
هر کس برادر دینی خود را دعا کند از عرش خدای با عظمت به او ندا می رسد صد هزار برابر آنچه برای برادر خود خواستی به تو عطا گردید .
📚وسائل ، ج ۴ ، ص ۱۱۴
https://eitaa.com/gahe_ashegi
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به گل خانومای کانال و گروه
روزتون مبارک
😍😍😍😍😍😍😍😍
https://eitaa.com/gahe_ashegi
هدایت شده از تفکر نو ( نگرش نو ) ❤️
می شود امشب مرا
مهمانِ چشمانت کنی؟
من هوس کردم که امشب
مــــــ🌙ـــــاهِ چشمانت شوم،
با نگاهی خلوتِ قلبِمرا برهم بزن
من دلم می خواهد امشب،
جانِ جانانت شوم ...
✨ #شبتبخیرماهِقشنگم ✨
@fekreno7 👈
گاه عاشقے
می شود امشب مرا مهمانِ چشمانت کنی؟ من هوس کردم که امشب مــــــ🌙ـــــاهِ چشمانت شوم، با نگاهی خلوتِ ق
اوه اوه چه خفن پست میزاره
بهش نمیخوره 😁😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگی
سالگرد نبودنت ثابت کردی بیشتر از همیشه هستی
یه آدمایی هستن توی این دنیا..😔
https://eitaa.com/gahe_ashegi