eitaa logo
آگاهی نامه|مقدمات ظهور🌍
374 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
29.6هزار ویدیو
596 فایل
آگاهی نامه مقالات کوتاهی است از استاد رسولی در ضرورتهای جامعه (علمی ،سیاسی، اجتماعی ، دینی ) بدانیم...! ملکوت اسمان...ظهور بسیار نزدیک است... غالب مقالات صرفا جهت اطلاع میباشد نه تایید! و نقش اگاهی دادن و تلنگر خواهد داشت انشاالله! gahinameh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🎥 دوربین مخفی ایتا 🎥
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داماد آقای شمخانی خیلی راحت می‌گه “خلاف می‌کنیم، پولشم می‌دیم” روایت شهرک نشینان لاکچری باستی هیلز لواسان که با پول قانون را میخرند. Join 🔜 @secretcam 🏃♀
هدایت شده از سپاه سایبری
⭕️ شهرک‌نشین صهیونیست کودک 6 ساله فلسطینی را زیر گرفت 🔺منابع فلسطینی بامداد امروز (سه شنبه) اعلام کردند، یک شهرک‌نشین صهیونیست، «طارق ذبانیه» کودک شش ساله فلسطینی را در نزدیکی شهر «ترقومیا» در غرب «الخلیل» کرانه باختری زیر گرفت و به شهادت رساند. #رژیم_کودک_کش ✅#آنتی_آمد_نیوز 👉 http://eitaa.com/joinchat/2654732298C5cf9e46afa
هدایت شده از بیداری ملت
🔴 اقدام قابل تأمل دولت در برخورد با فساد: برکناری مسئول ضدفساد! 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از بیداری ملت
🌄 تو غرب خانم‌ها با استفاده از «جعبه‌ حریم شخصی» سعی کردن مانع لمس یا اذیت و آزار مردان در مترو شوند شما که تو "کشور در حال توسعه اسلامی" زندگی می‌کنید چه راهکاری برای زنان این "کشورهای توسعه یافته" دارید؟ حجت فقیه 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از بیداری ملت
#طارقه_ذبانیه، کودک معصوم و روستایی #فلسطین ی امروز زیر خودروی یک شهرک نشین صهیونیست «لِه» شد! او فقط 6 سال داشت و احتمالا از هیچ چیز خبر نداشت؛ مطمئنم اگر زنده می ماند، از پدر یا مادرش می پرسید، "چرا به من حمله کرد؟" 💬 جعفر بلوری 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
من کاپ اخلاق گرفتم...جونمی جون...!!
خوش به حال ما میان این همه کشور فقط ما کاپ اخلاق گرفتیم...اما اقتصاد خراب شد همشون بی اخلاقن😜
این دستها خون الود است... سال ۸۸ مملکت را این انسانها به خاک و خون کشیدند
ظریف بعد از امتحان اقتصاد! هووووررررا....اخلاقم بیست شد !!🙈🙊
گفت و گوی سلمان فارسی با مرده در روزهایی که سلمان در حال مرگ بود،اصبغ بن نباته به دیدارش رفت. سلمان رو به اصبغ کرد وگفت:«رسول خدا(ص) به من فرموده بود که وقتی مرگت نزدیک شود،هر مرده ای با تو صحبت خواهد کرد.اکنون دوست دارم بدانم،زمان مرگم رسیده است،یا نه». برو تختی بیاور، رویش آنچه برای مردگان میاندازند،بینداز و همراه چهار تن مرا به قبرستان ببر. اصبغ شتابان رفت به همراه چند نفر تختی آورد. آنها سلمان را روی آن گذاشته،به سوی قبرستان مدائن بردند. در آن لحظه سلمان با صدای بلند به مرده هاسلام کرد،ولی پاسخی نشنید. او دوباره با الفاظ ویژه ای سلام کرد و سپس گفت:شما را به خداوند عزیز و پیامبریش سوگند میدهم که یک نفر پاسخ دهد!من سلمان فارسی،آزاد کرده رسول خدا (ص) هستم.ایشان به من فرمودند که وقت مردنت هر مرده ای با تو سخن میگوید، حال میخواهم بدانم وقت مرگم رسیده است یا نه. ناگهان از قبری صدایی برخاست که به سلمان سلام میکرد.سلمان پرسید:ایا با گذشت خداوند از اهل بهشت شدهای یا با عدل او از اهل دوزخ؟مرده پاسخ داد:ای سلمان،من از کسانی هستم که با رحمت خداوند به بهشت داخل شدهام. سلمان گفت:ای بنده خدا،مرگ را برای من توصیف کن. مرده گفت:به خدا سوگند ،بریده شدن با قیچی و پاره شدن با ارّه برای من از سختی و شدتی که زمان مرگ به من وارد شد،آسانتر است .من از کسانی بودم که در دنیا کارهای خوب و واجبات الهی را انجام میدادم،قرآن را میخواندم،به پدر و مادرم بسیار نیکی واز کارهای حرام دوری میکردم،هرگز به کسی ظلم نمیکردم و شب و روز در طلب حلال بودم،یک باره برای چند روز ناخوش شدم تا آن که مهلتم در دنیا به پایان رسید.شخصی درشت هیکل و بد قیافه به کنارم آمد و چشم و گوش و زبانم را ناتوان کرد. به آن شخص گفتم:تو کیستی؟پاسخ داد:من فرشته مرگ هستم. در همان حال دو نفر زیبارو چپ و راست من نشستند و پس ازسلام گفتند: ما همان دو فرشته ای هستیم که با تو در دنیا بودیم و اعمال خوب و بدت را مینوشتیم.این نامه عمل توست!از دیدن نامه خوبیها شادمان شدم و با نگریستن به نامه; بدیهایم گریستم. آنها مرا به خیر و نیکی بشارت دادند. سپس فرشته مرگ روح را از بدنم جداکرد. چه جذبههایی که در شدت و سختی مانند این بود که در هر دفعه از آسمان به زمین افکنده میشوم!همین گونه ادامه داد تا آن که روح به سینهام رسید.سپس به من اشارهای کردکه اگر آن را به کوههای دنیا کرده بود،نابود میشدند.به این طریق،روح را از بینیم خارج ساخت.در آن زمان ناله و فریاد اهل و عیال و دوستان بلند شد.وقتی فریاد و ناله آنان در مرگ من زیاد شد،فرشته مرگ با خشم رو به آنان کرد و گفت: ای مردم،گریه شما برای چیست؟به خدا سوگند ما به او ظلم نکردهایم تا شما از آن شکایت کنید و به او تعدی ننمودهایم که شما بر او گریه کنید.ما و شما بندگان خدای یگانهایم.شما هم اگر چنین دستوری نسبت به ما داشتید،آن را انجام میدادید.ما جان او را نگرفتیم تا آن که روزی و مدت ماندنش در دنیا به پایان رسید و به سوی خداوند کریمی که نسبت به او هر چه بخواهد،حکم می کند،بازگشت نمود .او بر هر کاری قادر و تواناست.اگر صبر پیشه کنید،پاداش داده می شوید و اگر جزع کنید،دچار معصیت شده اید. سپس ملک الموت رفت و من هم با او بودم.فرشتهای آمد و من را از او گرفت،با لباسی از حریر پوشاند و در کمتر از چشم بر هم زدنی به محضر ربوبی برد. حضرت حق از نماز و روزه در ماه رمضان ،حج بیت الله الحرام ،قرا ئت قرآن، زکات و صدقات و سایر اوقات و ایام،اطاعت از والدین ،قتل نفس محترمه به غیر حق و خوردن مال یتیم و مظالم بندگان و تهجّد (در وقت خواب مردم) و امثال آن سؤال فرمود. بعد از آ ن ،امر فرمود روح مرا به زمین باز گردانند.غسّال نزد من آمد و مرا غسل داد.روح من به او گفت:ای بنده خدا، این بدن ضعیف است،با آن مدارا کن. ولی او حرفهایم را نمی شنید. به خدا قسم،اگر غسّال ناله مرده را هنگام غسل میشنید، دیگر کسی را غسل نمیداد. پس از غسل ،خانواده و همسایگان و دوستانم را صدا زد و گفت: بیایید با او وداع کنید. آنها پس از وداع،مرا بر تختی چوبین گذاشته، از روی زمین برداشتند.روحم به آنانگفت:ای اهل و عیال من، دنیا شما را فریب ندهد،چنانکه مرا فریب داد.همت من مالی بود که از حلال و غیر حلال جمع کردم و آن را برای شما گذاشتم تا آن را به گوارایی و سلامت بخورید،پس بترسید و از من عبرت بگیرید! سرانجام جسدم را روی زمین گذاشتند و پس از خواندن «نماز میت» به سوی قبر بردند و در آن نهادند. ای سلمان،ای بنده خدا،بدان که در آن لحظه دیدم از آسمان به زمین در لحد خویش سقوط کردم.وقتی با خاک گور را پوشاندند و همگی مرا تنها گذاشته،از قبرستان خارج شدند،گریستم و از سختی قبر و تنگی و فشارِ آن صدمهها دیدم.گفتم: ای کاش به دنیا باز میگشتم وعمل صالحی برای امروز خود انجام میدادم .در آن حال ،شنیدم از گوشه قبر کسی این گونه به من پاسخم