eitaa logo
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
59 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
 وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاًبَلْ أَحْياءٌعِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‌ ✨ارتباط با ادمین کانال: @shohada_zene_hastnd ✨کپی باذکرصلوات✨
مشاهده در ایتا
دانلود
..! هنرعمل‌به‌وصیت‌نامه‌شهداروُبایدداشتہ‌باشیم:)..'! خَلاص! 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا 🌹🥀 خوش به حالِ شهدایی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجامِ اباعبدالله الحسین علیه السلام ... سنجرانی در حال آوردن پیکر رضا سخندان🕊🌷 ┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅ الّلهُمَّ   صَلِّ‌عَلَی          ‌  مُحَمَّدٍ              وَآلِ‌مُحَمَّدٍ                    وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
حرم...🕊 🌷 شهید محمود نریمانی 🌷 تاریخ تولد: ۱۲ / ۱۰ / ۱۳۶۶ تاریخ شهادت: ۱۰ / ۵ / ۱۳۹۵ محل تولد: کرج محل شهادت: سوریه 🌹همسرش← چند وقتی بود که از شهادت امام هادی (ع) میگذشت🌙که آقا محمود به خواستگاری من آمد💕 و در همین حالت بحرانی بودم که یادم افتاد، من شب شهادت امام هادی به ایشان متوسل شده بودم💫 و از ایشان مدد خواستم و گفتم هرکسی را که شما برای من مصلحت می‌دانید شریک زندگیم قرار دهید.💕 با یاد این جمله دلم آرام گرفت و نسبت به تصمیمم مصمم شدم.🍃چند ماه بعد از عقدمان به کربلا رفتیم🌙و با یک ولیمه ساده به اقوام،🍛زندگی مشترکمان را آغاز کردیم.💕بعد ازمدتی خداوند به ما فرزندی داد🍃و با وجود علاقه خاصی که به امام هادی داشتم اسم پسرمان را محمّد هادی گذاشتیم.🌙آقا محمود بار اولی که به سوریه رفت، طبق معمول نگفت که مأموریت کجا می‌رود.🍂بعد از ۵۶ روز به منزل برگشت، وقتی ساکش را باز کرد،💫گفتم: می‌دانی چه بویی احساس می‌کنم؟🌷بوی حرم حضرت زینب (س) می‌آید! آقا محمود تعجب کرد.‼️گفتم قبلاً به سوریه رفته بودم و وقتی ساک را باز کردی بوی حرم را استشمام کردم.🌷در آن هنگام آقا محمود لبخند زد(: و دستش را به علامت تسلیم بالا برد و گفت: بله سوریه بودم !💫عاقبت او در سوریه بر اثر انفجار مهمات💥شربت شهادت را نوشید. 🕊️🕋 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
که نشانی مزارش را برای مادرش نوشت🕊 🌷 شھید اردشیر رحمانی🌷 📝 شهید : چند روز مانده بود که برود جبهه، گفتم: پسرم بیا ازدواج کن، خواهرات ازدواج کردند، برادرت ازدواج کرده، من می خواهم که نشانی خانه ات را داشته باشم، خندید و گفت: آدرس می خوای مادر؟ گفتم: بله که آدرس می خوام پسرگلم. یک برگه کاغذ گرفت، نوشت. گفت بخوان. خواندم: #«اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه ۲۵۵» 📎فرمانده گردان زرهی لشکر ۲۵ کربلا 🌷 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
✍️ نوشته شهید سردار حاج مجتبی ضیائی از یادمان نرود که اینجا به بچه های خمینی و سربازان امام زمان چه گذشت. از یادمان نرود که اینجا ترین نقطه عالم به کربلاست. از یادمان نرود که سوغاتی شهدا برای سالارشان پاره های بدنشان بود. از یادمان نرود که بهای وصل بسیاری از شهدا سر بود. حاج مجتبی ضیایی 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
جای شهید سیرت نیا خالی ڪه😔 همسرش میگفت من تنها نیومدم خواستگاری با مادرم حضرت زهرا اومدم منم نامردی نکردم گفتم: منم به شما بله نگفتم😐 من به مادرتون حضرت زهرا بله گفتم🙄😍😅 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا