فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفرین به مدیر این مدرسه
وقتی می خواهید دانش آموز های مملکت را تحلیل کنیند فقط ساسی مانکن و آقامون جنتلمنه را نبینید. این همه دانشآموز عاشقی که رفتند اربعین ، این سرودهای جمعی، اینها را هم ببینید، اینها خیلی بیشتر از دسته اول هستند، هرچند مسیح علینژاد و شاخ های مجازی ندارند که پوشش بدهند .
فیلم یک دبیرستان دخترانه در زنجان .
#الحسین_یجمعنا
#فرزندان_ولایت
#دختران_انقلاب
🌸
🔺عکس سمت راست دغدغهی اصلی که دختران جامعه ما دارن
‼️عکس سمت چپ هم دغدغهی پوچیه که اصلاحطلبا میخوان به ما نشون بدن! تا ناکارآمدی خودشون برای دغدغه اصلی رو به حاشیه ببرند!
#سرطان_اصلاحات
🔸سال اول جنگ به همراه چند نفر از بچه های گروه اندرزگو به یکی از ارتفاعات شمال منطقه گیلان غرب رفتیم.
پاسگاه مرزی در دست عراقیها بود و خودروهای عراقیها راحت در جادههای اطراف آن تردد میکردند.
🔸ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد و به همراه بچهها زیارت عاشورا خواندیم.
بعد از آن با حسرت گفتم: «ابرام جون این جاده رو ببین که به سمت مرز میره، یعنی میشه یک روزی مردم ما راحت از این جادهها رد بشن و به شهرهای خودشون برن؟!»
🔸ابراهیم که با نگاهش داشت دوردست ها رو میدید لبخندی زد و گفت:
«چی میگی؟! یک روز میاد که از همین جاده مردم خودمون دسته دسته میرن #کربلا رو زیارت میکنن.»
🔸بیست سال بعد به سمت کربلا میرفتیم. نگاهم به همان ارتفاعی افتاد که ابراهیم بر فراز آن #زیارت_عاشورا خوانده بود.
گویی ابراهیم را میدیدم که ما را بدرقه میکرد. آن ارتفاعات درست روبه روی منطقه مرزی خسروی قرار داشت. از همان جاده دسته دسته مردم ما به #زیارت کربلا می رفتند
#شهید_ابراهیم_هادی
منبع: کتاب #سلام_بر_ابراهیم
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌺
💠مادر بزرگوار شهید مهدی عزیزی؛
🍃🌸مهدی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیت الله حق شناس رفته بودند که آیتالله از بین دوستانش، فقط به #مهدی یک دستمال داد و گفتند #اشکهایی که برای #امام_حسین (ع) میریزی را با این دستمال پاک کن و آن را نگه دار تا در کفنت بگذارند!
به دوستانش نیز گفته بود احترام این آقا را خیلی داشته باشید...
بار دیگر هم که به دیدن ایشان رفته بودند، آیت الله به محض اینکه مهدی را میبیند گریه میکند!
🍃🌸 مهدی همیشه به جز روزهای عید لباس مشکی به تن داشت و معتقد بود که بعد از مصیبت #حضرت_زینب (سلام الله علیها) باید همیشه عزادار بود.
در آخر نیز به توصیه خودش تربت کربلا و دستمال اشکش را در کفنش گذاشتند.
این هم یک داستان کوتاه برای زیباتر شدن شب شما که ازطرف یکی از اعضا ارسال شده لطفا قبل از خواندن برای سلامتیشون صلوات بفرستین
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺩﻩ ﺑﻪ اسم مش مراد به
ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﺐ ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ
ﺳﺨﺖ، ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ
ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ
ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺩﻩ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ
ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ،
ﻣﺶ مراد ﯾﮏ ﺷﯿﺮ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ !
ﻣﺶ مراد با ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ! ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ!
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ
ﺳﮓ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻣﺶ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭﮔﺮﻧﻪ
ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ
ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ "ﻣﺸﮑﻞ" ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ
ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ...تو زندگی مشكل وجود نداره
همه چيز مسئله است و قابل حل، فقط
نباید ترسید
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌺ﻋﺎﺷﻖ که ﺷﺪے ﺧﻄﺎ🚷 ﻧﺒﺎﯾﺪ بکنے
🌱حتے به #ﺧﻮدت, ﺟﻔﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ بکنے..
🌺حالاکه ﺷﺪےﭼﺸﻢ به راه #ﻣﻬﺪی(ع)
🌱ﺟﺰ ﺑﺮ #ﻓﺮﺟﺶ, دﻋﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ بکنے...!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
امروزچهارشنبه ی آخر ماه صفر است سوره های انشراح ،تین،نصر وتوحید هرکدام را(7) مرتبه بخوانید ان شاالله تا سال آینده محتاج کسی نمیشوید ورزق وروزیتان زیاد میشود حاضرین به غایبین خبر دهند سپاس🌻