مداحی آنلاین - جرعه جرعه تشنه شهادتم - سید رضا نریمانی.mp3
2.09M
✌️ #بمناسبت_یوم_الله_13_آبان 🇮🇷
⏯ #واحد #حماسی #انقلابی
🍃جرعه جرعه تشنه شهادتمو
🍃تشنه ام به خون خصم آل علی
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌فوق زیبا
✊ #13_آبان_روز_ملی_مبارزه_با_استکبار
♨️ @yaa_hosseine 👈
4_5926898815138268407.mp3
3.4M
شور:دیگه آقا از همه دل بریدم...
از:سید رضا نریمانی
خدایا،اگر #شهید نشم،از غصه
می میرم
🍂🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀
@shahidhojatrahimi
Shab3Moharram1392[07].mp3
6.1M
ماهمان #نسل_جوان یم که ثابت کردیم
مداح:امیرعباسی
#خدا کند ببینیم روی مهدی
تعجیل در فرحش صلوات
#لانه_جاسوسی
مباحثی که دشمن رصد میکنه و دنبالشه مراقب باشیم دوستان......
⭕️ یه روز بحث "حجاب و بی حجابی" رو مطرح میکنن تا بتونن مردم رو به دو دسته موافقی ن و مخالفین حجاب تقسیم کنن و نونش رو در #انتخابات بخورن
⭕️ یه روز بحث دختر آبی و ورود زنان به ورزشگاه ها رو با همین هدف انجام میدن
⭕️ یه روز بحث چند همسری رو مطرح میکنن
باید منتظر باشیم که در ادامه دیگه روی چه مباحثی کار میکنن!
💢 ۹۰ درصد کسانی هم که توی این مباحث می افتن خودشون هم متوجه نیستن توی چه بازی کثیفی افتادن و انواع کانال ها و گروه ها رو میزنن و ساعت ها در مورد این مباحث بحث میکنن و..
در امتحانات آخرالزمان ، دقیق باشیم...
🔴 چند نکته درباره حمله به پایگاه های اسرائیل در جولان
🔸 شلیک دهها موشک از سوریه به شمال سرزمین های اشغالی در جولان هم از نظر زمانی و هم ابعاد راهبردی اقدام مهمی بود که به برخی نکات برجسته آن اشاره می شود:
🔻۱. نفس ِ حمله موشکی یعنی #عبور سوریه از وضعیت دفاعی و اتخاذ آرایش تهاجمی علیه اسرائیل.
🔻۲. از بعد نظامی، اصابت موشک ها به معنی شکست هیمنه سامانه #گنبد_آهنین و کم اثرکردن آن است. حمله موشکی بعد از تحقير توان هوایی #اسرائیل با ساقط شدن اف-16 آن توسط ارتش سوریه، این بار با حمله موشکی به جولان اشغالی، ضربه دیگری به ارتش اسرائیل وارد آمد.
🔻۳. حمله به #مراکز_اطلاعاتی فنی و نظامی ارتش اسرائیل همانند مرکز شنود و ... در جولان؛ اهمیت اطلاعاتی این حمله را مضاعف می کند. حداقل دو نقطه اهمیت کاملا راهبردی دارد.
🔻۴. این حمله تاحدود زیادی نقش #بازدارندگی دارد. هرچند به معنی توقف حمله های اسرائیل به سوریه نخواهد بود اما در کاهش این حملات کاملا موثر است.
🔻۵. تلاش اسراييل برای جلوگیری از حمله بيشتر ، مهم است. لیبرمن، وزیر دفاع اسرائیل در دروغی آشکار مدعی شد: «همه» تاسیسات ایران در سوریه را هدف قرار دادهایم. امیدوارم که جنگ با ایران در سوریه با این حملات برای حال حاضر به پایان رسیده باشد.
گرچه #همه_تاسیسات یک دروغ تبلیغاتی و بلوف بزرگ است اما اینکه ابراز امیدواری کرده جنگ با ایران در سوریه به پایان رسیده باشد، به معنی تلاش برای مدیریت این فضا و جلوگیری از پاسخ های بیشتر است. نتانیاهو نیز پیام حمله را به خوبی دریافت کرده است.
🔻۶. نکته روزنامه صهیونیستی #هاآرتص نیز حائز توجه است. این روزنامه امروز نوشت: #اسرائیل به حمله دیشب خود به سوریه دلخوش نکند؛ زیرا اگر #ایران ماشه سلاح بزرگش یعنی #حزب_الله را بکشد، اوضاع به طور کلی فرق خواهد کرد.
____________________________
💠 #از_شهدا_بیاموزیم
♦️ درسی از زندگی شهید صیادشیرازی
یک روز صیاد از من پرسید: "فلانی! میزان شرکت رزمنده ها در نماز جماعت چطوره؟
گفتم: "اکثر رزمنده ها در نماز جماعت ظهر و مغرب شرکت می کنن، ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کمه."
ایشون گفت: "به همه اعلام کن فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشن." صبح همه در حسینیه حاضر شدن.
صیاد بلند شد و گفت: "برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید، ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان، شما رو به نماز جماعت می خواند، توجه نمی کنید!"
این کار خیلی حاضران رو تحت تاثیر قرارداد
@tarkgonah1
روز عاشورا بود و از قاب تلویزیون شهر عشق را نگاه میکردم و آرام آرام اشک میریختم و دلم بهانه کربلا را گرفته بود.. 😢
آهی از دل کشیدم و گفتم😪 : اگه من کربلا بودم حتمااااااا میرفتم یار امام حسین میشدم و کلی میجنگیدم و دشمن و نابود میکردم.. خدا لعنتشون کنه 😡😒
یکی اون طرف تر گفت یه چیزی بگم؟؟
گفتم:بگو
گفت:چشماتو ببند...
چشمامو بستم😌
گفت شما یک تماس از کربلا دارید!!❤️❣
از فرضیه ای که در ذهنم ساخته شده بود خوشم آمد و گفت :جانم حسین جان؟!
هل من ناصر ینصرونی...؟؟؟
گفتم:اگر در کربلا بودم تا پای جان برای حسین( ع) تلاش میکردم😔
گفت : یک حسین زنده داریم؛ نامش مهدی" عج است! تا حالا برایش چه کردی!!
چشمانم را باز کردم و گفتم وای برمن😟😞
عجیب سکوت کردم😔😭
تا بحال برای او چه کردی؟؟ 💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کمی_به_خودمان_بیاییم
#اقا_شرمنده_ام
@padegan_sarbazi_agha
📚از بچگی خیلی دوست داشت بنشیند و آلبوم های پدرش رو نگاه کند عکسهای جبههرا. میگفت:(( منم دوست دارم بزرگ بشم برم جنگ.))
گاهی تصور میکردم محسن بزرگ شده رفته جنگ و شهید شده دلم میلرزید اشکم درمیآمد؛ اما با خودم میگفتم:(( نه! هیچوقت این اتفاق نمیافته.)) راضی نبودم برای همینبار اولی که رفت سوریه به من نگفت. منِ ساده باورم شد رفته تهران ماموریت چهلوپنج روزه. نمیدانم چطور بود که وقتی زنگ میزد کد تهران میافتاد؛ برای همین دلم قرص بود. ولی به پدرش گفته بود.
وقتی داشت برمیگشت پدرش گفت:(( آقامحسنتون داره از سوریه برمیگرده.)) دهنم باز ماند:(( ازکجا؟ سوریه؟!))
شهیدنشدنش را از چشم من میدید. میگفت:(( خمپاره کنار من خورد و منفجر نشد. چون تو راضی نیستی من شهید نمیشم.))
شبها نور موبایلش را میدیدم که دعا میخواند. میدیدم که نمازشب میخواند. درِ خانه خدا گریهزاری میکند. قبلترها فکر میکردم حاجت دارد میخواهد ازدواج کند. بعد که ازدواج کرد فهمیدم نه حاجتش چیز دیگری است؛ عشق شهادت دارد
.🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
♦️کپی فقط با #ذکر_صلوات مجاز است:
https://eitaa.com/hojaji
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#عاشقانه_شهدا
#مدافع_عشق🌹
اولین غذایی که بعداز عروسیمان درست کردم استانبولے بود👌🌹
از مادرم تلفنی پرسیدم!
شد سوپ..🍲😢😅
آبش زیاد شده بود ...
منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد...☺️❤️
روز دوم گوشت قلقلی درست کردم!
شده بود عین قلوه سنگ...😐🤦🏻♀😅
تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید...😶😂😂🤔
❤️👈🏻و میگفت : چشمم کور دندم نرم
تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ👩🏻🍳😌🌹
همسر شهید منوچهرمدق
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
دوستان همراه سلام امشب کانال ما 200 نفره شد تبریک ویژه به عضو دویستم گالری یاس 🌸امیدوارم این کانال لحظات خوب وخوشی را برای شما به ارمغان آورد با ما در گالری یاس بمانید واز دوستان وآشنایان خود نیز دعوت کنید که به کانال ما بیایند باسپاس فروان از همراهی شما🌸
💖 داستان فداکاری مادر 💖
💖 قدر مادر رو بدونید قبل از اینکه دیر بشه 💖
پسره به مادرش گفت با اين قيافه ترسناكت چرا اومدی مدرسه؟ مادر گفت غذاتو نبرده بودی،نميخواستم گرسنه بمونی. پسر گفت ای كاش نمیومدی تا باعث خجالت و شرمندگی من نشی...
همیشه از چهره مادرش با یک چشم خجالت میکشید.. چندسال بعد پسر در 1شهر ديگه دانشگاه قبول شد و همون جا کار پیدا کرد و ازدواج كرد و بچه دار شد.
خبر به گوش مادر رسيد. مادر گفت بیا تا عروس و نوه هامو ببینم اما پسر میترسید که زنش و بچش از ديدن پیرزن یه چشم بترسن...
چند سال بعد به پسره خبر دادن مادرت مرده ..
وقتی رسید مادر رو دفن کرده بودن و فقط 1 يادداشت از طرف مادرش واسش مونده بود : پسره عزيزم وقتی 6سالت بود تو 1تصادف 1چشمتو از دست دادی، اون موقع من 26سالم بود و در اوج زیبایی بودم و بعنوان 1مادر نميتونستم ببينم پسرم 1چشمشو از دست داده واسه همين 1چشممو به پاره تنم دادم، تا مبادا بعدا با ناراحتی زندگی كنی پسرم
مواظب چشم مادرت باش ..
اشك در چشمهای پسر جمع شد..
ولی چه دیر ...
#خدایا
شب شد
دلها به فردا امیدوار شد
چشم ها پر از خواب شد
همه میگویند که زندگی سر بالایی و سرازیری دارد
اما من میگویم زندگی هر چه که هست،
#جریان_دارد
#شب_بخیر 🌙