6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️دلم جز هوایت
هوایی ندارد ...🍃
🌸لبم غیر نامت
نوایی ندارد ...💬
#امام_زمان (عج)
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2
💕 #یا_صاحب_الزمان_عج💕
خودت گفتے وعده در بهاراسٺ
بهار آمد دلم در انتـــظار اسٺ
بهار هرڪسے عید اسٺ ونوروز
بهار عاشقان دیدار یــــاراسٺ
🌷 #جمعه_های_دلتنگی
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2
مداحی آنلاین - تنها راه پاک شدن - حجت الاسلام عالی.mp3
3.16M
♨️تنها راه پاک شدن
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙حجت الاسلام عالی
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2
گ1.mp3
6.09M
👌مناجات با امام زمان(عج)
🎤#کربلایی_حسین_طاهری
🎵 #مناجات
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2
کتاب صوتی ” مدیر مدرسه” اثر جلال آل احمد
تهیه شده در ایران صدا
با صدای استاد #بهروز_رضوی
#جلال_آل_احمد
#مدیر_مدرسه
#داستان_ایرانی
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2
📗#معرفی_کتاب📗
«مدیرمدرسه» شاید به جرأت بهترین اثر داستانی «جلال آل احمد» باشد. نویسندهای ظلمستیز که واقعیتهای زندگی و زمانه خود را را با نظری انتقادی ارائه میکرد.
مدیر مدرسه آیینه تمام نمای جامعه ای است که جلال آل احمد در آن زیسته است جامعه ای سراسر از رسوایی ها و ناملایمات اجتماعی که در این اثر نشان داده شده است.
راوی داستان که از پس از ده سال تدریس از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت...
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2
part1m.mp3
15.73M
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2
💐دوستان و همراهان گرامی‼️
🌟در این روزهای اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، از شنیدن رمان زیبای مدیر مدرسه 👆 با صدای دل انگیز آقای بهروز رضوی غافل نشویم.🌟
🔰 ان شاالله بخشهای بعدی، به مرور خدمت دوستان ارائه خواهد شد.
💐 با عرض ارادت مجدد: مدیر گالری یاس💐
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
💕داستان کوتاه
"هیچوقت نان کسی را آجر نکنیم👌"
سالها پیش مردی به نام مسلم در شهر خوی نانوا بود...
او مردی پرهیزگار، قانع و شاکر بود.
جعفر پسر مسلم در محلهای زندگی میکرد که یک مغازهی مرغفروشی بود که فروش خوبی هم داشت.
روزی جعفر به پدرش گفت: «دوست دارم مالکِ آن مغازه را ببینم و به قیمت بالایی آن را اجاره کنم، مغازهی پرفروشی است.»
مسلم گفت: «پسرم هرگز با "آجرکردن" نانِ کسی به دنبال نان برای "خودت" نباش، بدان! دنیا بزرگ است و خدا را قابلیّت روزی رساندن زیاد است.»
اما وسوسه درون جعفر را پر کرده بود.!
مسلم روزی او را کنار خود به نانوایی برد، خمیر لواشی را به تنور چسباند و سریع خمیر لواش دیگری را دوباره به روی همان لواش که در حالِ پختن بود زد. هر دو خمیر لواش، سنگین شدند و از دیوارهی داغ تنور رها شده و داخل تنور افتادند و سوختند.
* مسلم گفت: «پسرم! دیدی یک لواش در حال پختن بود، لواش دیگر روی آن چسبید، باعث شد نه خودش بپزد و تبدیل به نان شود و نه گذاشت لواش دیگر نان شود، هرگز نان خود را روی نان کس دیگری نزن که برای تو هم نانی نخواهد شد.
بدان! اگر اجارهی بالا به آن مغازه بزنی و او را از نان و نوا بیندازی، خودت نیز به نان و نوایی نخواهی رسید و این قانون زندگی است.» *
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌺👈 گالری یاس👇
🌺👉 https://eitaa.com/joinchat/2895708180Cb7101cd0c2