✡ استراتژی امنیتی جنگهای علم (٢)
1⃣ #یهودیان حاكم بر آمریکا، برای «نابودی الگوهای رایج اعتقادی در دنیا» ساخت و ساز یک #طبقه_جهانی بهنام «گروه نخبهٔ روشنفکران» را آغاز کرده و کوشیدند زمینهای مناسب را برای تولّد جنسی جدید از روشنفکران فراهم سازند:
2⃣ #گروه_نخبه_روشنفکران شامل معدودی از افراد هستند که در کنترل مباحث اعتقادی، مهارت و انگیزهٔ خاصی دارند و #اربابان_اندیشه شناخته میشوند. این اربابان اندیشه با آلتِ دست قراردادنِ موضوعات اعتقادی در تلاش هستند تا بینشها و عقایدِ #رهبران_افکار_عمومی را شکل دهند یا دستکم به آنها سمتوسو بخشند.
3⃣ اولویت عملیاتی آمریکا، #جذب_نخبگان_بومی در کشورهای هدف بود تا از این رهگذر «منشأ آمریکایی عملیات» را پنهان سازد، اما به روایت دونالد جیمسون، نمایندهٔ CIA در شورای برنامهریزی روانی «آنان با بهکارگیری قدرت فکر و استدلال خویش، همواره باید برتمامی اعمال ایالات متحده -چه صحیح و چه غلط- صحّه بگذارند.»
4⃣ طبقهٔ #اربابان_اندیشه منزلتی فراتر از «رهبران افکار عمومی» داشتند و به عقاید آنها جهت میدادند. آنان از #وابستگی خود به #سرویسهای_جاسوسی_لیبرال کاملاً آگاهی داشتند، اما گزارشهای بهجا مانده از سازمان سیا نشان میدهد پس از این طبقه، روشنفکران دیگری نیز در خدمت عملیات بودند؛ روشنفکرانی که به قول ریچارد المن در کتاب شگفتانگیز هنرنمایی سازمان سیا «این سازمان آنان را سگی با قلادهٔ بسیار بلند میپنداشت.»
5⃣ این #سگهای_درجه_3 که خود را وقف پاسبانی از #آزادی_لیبرالی و نابودی مکاتب ناسازگار با #جهان_آزاد نمودند، نزد CIA روشنفکرانی بودند که «از افکار طبقهٔ نخبه تغذیه میکردند»، «موافقت اصولی» خود را در قبال سیاستهای #جنگ_روانی آمریکا به نمایش گذاشتند و پروژهٔ سیا در سرزمینهایشان را تعقیب کردند.
6⃣ چون مطابق منطق عملیات مخفی سیاسی: بهترین روش «تبلیغات» (پروپاگاندا) روشی است که طبق آن، «سوژهٔ» شما در جهتی حرکت کند که مقاصد شما پیش برده شود. در حالیکه سوژه، پیش خود تصور میکند که دارد هدفهای خودش را دنبال میکند!!
7⃣ بنابراین «آنان نمیدانستند که قلادهشان به کجا وصل است و از چه جایی کنترل میشود.»
✍ پیام فضلینژاد