#شهید_چمران #شهید چمران ⊰᯽⊱┈──🌺❊╌──⊰᯽⊱

شوخی های پرتکرار مناظره دوم: 🔺میزهای مناظره شکل سنگر شده برای مناظره‌ی دوم، ظاهرا میز ضد هاش اف سفارش دادن😂 🔺میگن صدا و سیما کارت ملی کاندیداها رو گرو نگه داشته که هاش اف ها رو سالم بیارن تحویل بدن😂😂 🔺مناظرات این دوره یک نفر رو که برامون شعر بخونه، کم داره. 🔺پزشکیان: رشد را باید اصلاح کنیم! کمر استدلال شکست!😂😂 🔺کاش از نامزدا بپرسن علاوه بر اونایی که امکان کار کردن ندارن، برای اونایی که حس کار کردن ندارن هم برنامه داره یا نه؟ 🔺جلیلی هم تیکه انداختن رو یاد گرفته چیکار کردین با این مرد😭😃😂 🔺پورمحمدی نشسته سر صندلی قبلی زاکانی، تنظیماتش به هم خورده! 🔺چرا از نامزدها نمیپرسن که چرا تو دستشویی‌های بین راهی باید پول بدیم؟😂 🔺قاضی زاده میگه در بحث سلامت ما کاری میکنیم شما اصلا بیمار نشید! فکر کنم‌میخواد چای نبات پخش کنه بین مردم😂 🔺پورمحمدی رو می‌بینم یاد اون آدمایی میفتم که اول وقت میذارن برای قانع کردن طرف مقابلش ولی بعد که قبول نمی‌کنه اسلحه رو درمیاره یه تیر میزنه توسرش میگه من تلاشم رو کردم 🔺من خودم صبح جمعه فهمیدم #شهید شدم😐 🔺‏الان یه عده توییت میزنن که شهید حسن روحانی از حسن روحانی خطرناکتره..!😂😂😐 🔺تایم استراحت مناظره رو یه زمانی گذاشتن که نامزدها برن کد مورس همسترشون رو وارد کنن برگردن 🔺پزشکیان یه جمله میگه و دو بار آب دهن قورت میده. حس میکنم خودشم مشکل قلب و عروق داره. کاش یه جراح واقعی قلب بیاد ویزیتش کنه. برای هزینه جراحیش هم donate میذاریم، مردم تبریز کم نمیذارن 🔺اگه چشاتونو ببندید و حرفای پورمحمدی رو گوش بدید حس میکنید یارو لیدر اعتراضات زن زندگی آزادی بوده #طنز #انتخابات

🔸آزادی ۱۰ زندانی غیرعمد توسط خانواده شهید آل‌هاشم 🔹خانواده شهید آیت‌الله سیدمحمدعلی آل‌هاشم با اهدای هزینه‌های مراسم یادبود این #شهید والامقام به ستاد دیه آذربایجان شرقی، تعداد ۱۰ نفر از زندانیان جرایم غیرعمد استان را آزاد کردند.

🎥 بدون تعارف با خانواده سرباز #شهید فرهاد جلیل پیران؛ شهید انتخابات 🔹جمعه گذشته پس از پایان رأی‌گیری در جنوب سیستان‌و‌بلوچستان، اشرار مسلح به خودروی حامل صندوق اخذ رأی حمله کردند که دو مامور پلیس برای صیانت از آرای مردم به #شهادت رسیدند.

رونمایی از تندیس #شهید امیرعبداللهیان در صداوسیما

💠 امروز ۲۲ تیرماه سالگرد رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر شهید محمد صفایی حائری نصیحت پدر به فرزند شهیدش : بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو (عین-صاد) #شهید

🔴 بعد از نماز ظهر و عصر پرچم قرمز یالثارات الحسین به مناسبت شهادت ناجوانمردانه #شهید #اسماعیل_هنیه بر فراز گنبد مسجد جمکران به نشانه انتقام خواهی خون این مهمان جمهوری اسلامی ایران به فراز درخواهد آمد

📷تصویری از فرزند #شهید میلاد بیدی در کنار پیکر پدرش

📢 عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد 🔻رهبر انقلاب: سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این #جوان_حزب‌اللهی سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی #بنی‌صدر فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. 🔹 خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم #شهید شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام #ناسازگاری داشت. 🔹 شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و #محبت کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🔹 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! #دعا_کن_من_شهید_بشوم! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ 🌷 سالگرد شهادت #شهید_عباس_بابایی

🔴 بخشی از وصیت‌نامه #شهید میلاد بیدی خطاب به همسرش: 🔹دلتنگم [...]، لکن این دلتنگی را خودخواسته به جان خریده‌ایم زیرا میدانیم که این عاشقانه‌ای میان ما و خداست. از آن عاشقانه‌های احلی من العسل و ما رأیت الا جمیلا...

🔹سالروز شهادت اولین شهید مدافع حرم علوی ، شهید داود اسماعیلی صبح روز 23 مرداد 83 بلندگوهای حرم اعلام کردند که تانک­ های آمریکایی از سمت وادی السلام در حال پیشروی هستند! با دوستان ایرانی حرکت کردیم به سمت وادی السلام؛ به داود گفتم: تو که سلاح نداری، برای چی میایی جلو؟! جواب داد: اگر سلاح از دست شما افتاد، من بر می دارم! با جمع دوستان ایرانی، خود را به وادی السلام رساندیم؛ ولی قبل از هر اقدامی، مورد اصابت گلوله­ ی تانک قرار گرفتیم و من در دم بیهوش شدم و زمانی که داشتند زخم­های من را پانسمان می کردند، در حرم امیرالمؤمنین(ع) به هوش آمدم؛ ابوالقاسم بالای سرم آمد؛ پرسیدم چی شد ابوالقاسم؟ گفت: داود شهید شده و از سرش هیچی پیدا نکردیم! گفتم این چیزی بود که خودش می­ خواست... 🌷محل دفن : قطعه شهدای جیش المهدی وادی السلام #شهید