🔴نسل جدید حوزه از دستهبندیهای سنتی و متعصبانهی فلسفی، تفکیکی، فقهی و غیره عبور کرده است
🔺امروز مدلی پیروز است که مثل مدل امام خمینی، جامع معقول و منقول باشد
🔻آیت الله #سید_صمصام_الدین_قوامی
🔸تاریخ حوزههای علمیهی شیعه در هزارهی اول سه جریان اصلی و رویش (فکری) داشته است.
رویش «کلامی» در «بغداد» با محوریت امثال شیخ مفید و شیخ طوسی،
رویش «حدیثی و فقهی» در «قم» با محوریت شیخ صدوق
و رویش «فلسفی و حکمی» در «اصفهان» با محوریت جناب ابنسینا، میرداماد و ملاصدرا.
🔸هزارهی اول تاریخ اسلام (از کلینی تا خمینی) هزارهی تشتت بود. اصفهان، عراق، مشهد و ... هر یک به یک مشربی رفت. هزارهی دوم اما هزارهی انتظام، نظام و انسجام است. از این به بعد ما باید مثبتها را بگیریم و منفیها را رد کنیم.
🔸این رویشها هر سه ویتامین حوزه است و تمدن اسلام به هر سه نیاز دارد (کلام و فقه و فلسفه). اما نه جدا از هم و متقابل، بلکه همافزا با هم و در یک راستا. در این راستا بنبستها، تعارضها باید فسیل شوند و بمیرند.
🔸ما باید از همهی تجارب هزارهی اول در حوزهی نجف، قم، اصفهان، خراسان و ... استفاده کنیم. این رویشهای طبیعی همه بر اساس تعالیم دینی بوده است، اما فیلسوفان، متکلمان، فقها و ... هر یک به سویی رفتهاند و مشربی پیدا کردهاند.
🔸ما امروز باید پرورش اندام حوزه را درست کنیم. حوزهی علم باید پرورش اندام داشته باشد، کله بزرگ نشود و دست کوچک، این کاریکاتور میشود. وقتی این طور شد بهدردخورها جدا و بقیه رها میشوند. هزارهی دوم هزارهای است که حوزهی علمیه حاکم است. وقتی شما حاکم نیستید، پارادایم حاکم ندارید، وقت اضافی زیاد دارید، در نتیجه دانشهایتان باد میکند؛ اصول متورم میشود و آنچه مورد نیاز نیست انباشته میشود. مثلاً در اصول فقه، صاحب جواهر اصولی کاربردی پیدا کرد. باقی این اصولی که اضافه شد کو؟ کجا به درد خورد؟ بیکار بودید، اصول را متورم کردید. باید بگوییم آقای فلان، انصافاً وقتی شما مرجع تقلید شدید، آن همه اصول گفتید، کدامش به درد خورد؟ میگوید مثلاً اینها به کار آمد. بعد میگوییم بسیار خب، همان اصول کاربردی میماند و مابقی کنار میروند.
🔸دعواهای فقهی، فلسفی، تفکیکی و ... مال نسل قدیم بود. آن نسل دیگر فسیل شده است. نسل نوی حوزه همخوان است. امروز ما از قم که به خراسان-فضای تفکیکی-میرویم، نظریات ما را میپذیرند. معلوم میشود آن تعصبات تفکیکی و ... کنار گذاشته شده است. ما بلوغ پیدا کردهایم. فهمیدهایم که سرمایههایمان را باید روی هم بریزیم و زوائد را کنار بگذاریم. زوائدی که ناشی از وقت زیادی داشتن بوده است. باید از خراسانیها، قمیها، اصفهانیها، نجفیها و ... گزینش کنیم.
🔸دنیای مجازی، عصر اطلاعات و ... باعث تحولات شده است. مثلاً الآن در قم به دنبال احیای مکتب شهید صدر هستند. نجف کجا قم کجا! امروز نسلی دارد وارد حوزه میشود که قبل از حوزه، بیست سال درس خوانده. این فرق دارد با آن کسی که از چهارده سالگی به حوزه میآمد و در برابر گرایشهای فکری متعبد بار میآمد. متعصبها دارند میمیرند.
🔸نماد بلوغ فکری نسل جدید خود مرحوم امام هستند. امام انقلاب کرد و پیروز شد. خود این پیروزی نشان میدهد که از این به بعد مدل فکری امام برنده است. کدام مدل؟ جامع معقول و منقول، فیلسوف الفقها و فقیه الفلاسفه. در عصر ما این نماد شد و بقیه به حاشیه رفتند. پس امروز حوزهی علمیه باید امامساز باشد، نمادش خود امام است. امام هم آثار عقائدی دارد، هم آثار اخلاقی و هم آثار فقهی (به معنی فقه اخص دارد). پس ایشان نمونهی کامل است. ایشان وارد عرفان و فلسفه و نظریهپردازی فقهی شد. در هر سه اوج گرفت. در میدان عمل هم انقلاب کرد و توان اجتماعی داشت.
🔸فقه اکبر سه شاخهی عقائد، اخلاق و رفتار دارد. مدیریت دانش حوزههای علمیه باید از تمامی فعالیتهای گذشته، از تجربیات یک به یک آنها استفاده کند. اینکه اینها با هم تعارض و تناقض نداشته باشند؛ ممکن است. ما فارغ از اینکه اصفهان و خراسان و قم و نجف چه میگوید، باید حوزهی صادق آل محمد درست کنیم، حوزهی علم؛ علمی که دارای سه معرفت طولی است: عقائد، اخلاق و رفتار. مبانی همهی اینها هم در فقه، فلسفه، عرفان و ... موجود است. روش اصول فقه نیز روش هماهنگکننده و حجیتبخش است و قاطعیت میآورد.
آیت الله#سید_صمصام_الدین_قوامی
#گام۲انقلاب
#جامعه_سازی