eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
185هزار عکس
128هزار ویدیو
1.4هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐🔏بعد از انتشار گزارشی مبنی بر استفاده عربستان از یوان بجای دلار برای تبادل نفتی با چین ارزش یوآن افزایش پیدا کرد. یکی از قطعات پازل مرگ امپراطوری دلار جناب آقای استیون 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
4_5870643299135524243.mp3
13.13M
📢 شماره ۳۸۷ 💠پایگاه قدرت 💠بررسی ترافیک دیپلماتیک در تهران 💠دولت سیزدهم و کارکردهای آن دیپلماسی و سیاست خارجی در کشور‌ها ابزار تأمین منافع ملی تعریف می‌شوند که در دنیای کنونی از دو حال خارج نیستند. یا این دیپلماسی و سیاست خارجی مستقل و متکی به قواعد و ارزش‌ها و رویکردهای ملی است یا تابع و پیرو بازیگران دیگر خواهد بود. ... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
202030_1769974871.mp3
7.6M
📢 💠داستان هفته 💠دل‌نوشته‌ای برای آرمان علی‌وردی ✍نفیسه محمدی 💠خداکند که مادرش تاب بیاورد 🎙تاریکی شب همه‌جا را فرا گرفته و چراغ‌های کوچه‌ها و خیابان‌ها نور خود را به سیاهی شب بخشیده است. وارد خیابان اصلی می‌شوم. همان ابتدا روی تابلوهای کنار خیابان نام آرمان را می‌بینیم که با رنگ سرخ و ناشیانه نوشته شده، کم‌کم حضور جمعیت و جوان‌هایی که به سمت میعادگاه آرمان می‌روند، پررنگ‌تر می‌شود.... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
داستان 1074.mp3
4.9M
📢 شماره 💠داستان 💠شادی اصیل 🎙وقتی به خانه رسیدم، آرش مشغول بازی بود. با دیدن من انگار یادش آمد که از صبح چیزی نخورده، مهدیه هم پتو را روی سرش کشیده بود و مثلاً خواب بود. نگرانش بودم، مدت‌ها بود که دیگر آن دختر شاداب قبل نبود و کمتر با من و پدرش حرف می‌زد. این‌ همه امکانات در اختیارش گذاشته بودیم، اما انگار نه انگار. پیتزای نیمه آماده‌ای را در مایکروفر جدیدمان گذاشتم و از اینکه چنین امکاناتی در اختیار داشتم لذت بردم؛ ولی بچه‌ها قدرنشناس بودند، این ‌همه زحمت و تلاش ما را برای رفاه‌شان نمی‌دیدند.... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
Sedaye_enghelab..mp3
6.45M
💠داستان 💠دست‌های مهربان 🎙هنوز هوا تاریک‌ بود. تاکسی جلوی در توقف کرد و سوار شد. تا ایستگاه مترو راهی نبود، اما ترجیح می‌داد با این خستگی اسیر تاریکی خیابان و همهمه مسافران صبحگاهی نشود، اگرچه توی مترو حتماً تلافی‌اش در می‌آمد و سر و صدا سردردش را زیاد می‌کرد. چشم‌هایش می‌سوخت. بدنش کوفته بود. انگار ساعت‌های طولانی توی معدن کار کرده باشد، همه عضلاتش درد داشت. یک هفته بود که خواب به چشمش نیامده بود، به همین سادگی...! خوابش نمی‌برد و تا صبح روی تخت جان می‌داد. دکتر می‌گفت از عوارض عمل جراحی است؛ اما حس می‌کرد دکتر هم مثل مادر دلداری‌اش می‌دهد. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
2_144138278152234882.mp3
6.2M
💠داستان 💠رسم عاشقی ✍نفیسه محمدی 🎙همدیگر را بغل کردند. پسر جوان چیزهایی در گوش پدر پیرش گفت و سوار قطار شد. باز هم خنده‌ام گرفت. این چه نارضایتی بود مثلاً؟ گفت: «می‌خندی؟» گفتم: «آره! نخندم؟ خب خنده داره...» و باز هم خندیدم. نگاهم کرد و با چشمان مغمومش ردّ جاده را دنبال کرد. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff