شات از فصل اول😍✨
داوود بزرک بود😂😍
💕🌸_____
⇨⛓💛⇦
📓✨ #گاندو
█⇦جوانانگاندو💛✨
حروف اول اسمتون چیه؟
آ🔘13صلوات
ب🔘15صلوات
پ🔘5صلوات
ت🔘17صلوات
ث🔘20صلوات
ج🔘22صلوات
ح🔘25صلوات
خ🔘9صلوات
د🔘30صلوات
ر🔘31صلوات
ز🔘19صلوات
س🔘13صلوات
ش🔘32صلوات
ص🔘18صلوات
ط🔘9صلوات
ظ🔘4صلوات
ع🔘13صلوات
غ🔘8صلوات
ف🔘3صلوات
ق🔘32صلوات
ک🔘12صلوات
گ🔘23صلوات
ل🔘5صلوات
م🔘22صلوات
ن🔘26صلوات
و🔘21صلوات
ه🔘31صلوات
ی🔘14صلوات
میدونی اگه اینو بفرستی تو کانال ها چقدر صلوات فرستاده میشه؟😍
ثوابش رو تقدیم کن به نیت ظهور مولامون صاحب الزمان و شفای تمام بیماران❤️
#گاندو
خب اعضا و مدیران، اگر بدی از من دیدید حلال کنید.
اگر حرفی زدم، ناراحتتون کردم و یا..... حلال کنید.
مدارس باز شده و منم نمیتونم هر درس بخونم و هم همراه با شما باشم.
یا علی مدد
خدانگهدار
#داش_رسول
قهرمانان گمنام
پارت پنجاه و هفتم 🧡🕊
《داوود 》
. میگم رسول بیا بریم سایت اقا محمد گفته جلسه هست
رسول : باشه منتظر چی هستی بدو تا بریم
. بزن بریم
رسیدیم سایت بعد احوال پرسی با بچه ها اقا محمد صدامون زد رفتیم اتاقش برا جلسه
. سلام اقا
تک تک بچه ها بعد از سلام روی صندلی هاشون نشستن
اقا محمد:ما بعد این همه بازجویی از افرادی که دستگیر کردیم که داوود رو شکنجه کرده بودن به این پی بردیم که سر دسته اونا فردی به اسم ابراهیم شریفه امشب میخوایم برای دستگیریش اقدام کنیم بچه ها برین استراحت کنید که سر حال باشین
همه : چشم اقا
اقا محمد : بفرمایید پایان جلسه
موقعی که از اتاق اقا محمد اومدیم بیرون زنگ زدم نگار
. سلام به ابجی گلم چطوری عزیز دلم ؟
نگار : سلام داداشی
. ابجی پدر فاطمه قبول کرد تا بریم خواستگاری شمارش رو برات میفرستم بده به مامان تا واسه زمانش هماهنگ کنه
نگار : چشم داداش
. کاری نداری
نگار : نه داداش فقط مراقب خودت باش یه ذره دلم برات شور میزنه
. چشم ابجی مراقب خودم هستم ولی بلند شو برو بیمارستان قضیه رو که برات گفتم چرا نرفتی بیمارستان الان فاطمه خانوم به خاطر من رو تخت بیمارستانه ها
نگار : چشم داداش الان میرم کار نداری
. نه سلام به مامان و بابا برسون
گوشی رو قطع کردم و به اتفاقات این مدت فکر کردم به اون زمانی که تا پای شهادت پیش رفتم تا الانی که عاشق دختری بسیار متشخص شدم خدایا ازت ممنونم بابت همه چیز دراز کشیدم و چشام رو بستم و خوابم برد
بعد چند ساعت بیدار شدم دیگه وقت عملیات بود باید میرفتیم اماده عملیات میشدیم
اقا محمد: خب بچه ها اماده عملیاتین ؟
همه : بله اقا
اقا محمد : پس حرکت میکنیم .
《فاطمه》
خیلی دلشوره داشتم نمیدونم برای چی بود خیلی میترسیدم .....
#گمنام