eitaa logo
️گنج نهفته
408 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
218 فایل
کانال گنج نهفته، محفلی برای ترویج #سبک_زندگی_اسلامی که شامل مباحث مربوط به حجاب و عفاف ،خانواده و همسرداری و تربیت فرزند و جمعیت ‌میباشد. تاسیس کانال گنج نهفته در تلگرام سال ۹۵ تاسیس کانال گنج نهفته در ایتا ۲۲ تیر ۹۷ به مدیریت محمدلو
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 حاج آقا دولابی رحمت الله علیه : صاحب مال، قیمت مال را می داند. خدا یک موي سر مؤمن را به همـه ي عـالم‌ نمی فروشـد. شـما قیمـت خودتـان را نمـی دانیـد، لـذا گـاهی اوقـات خودتـان را ارزان می فروشید. بهلول الاغ لنگی داشت. آن را به حراجی داد تا بفروشد. حراجی شـروع بـه تبلیغات کرد که این الاغ نیست، بلکه بـراق اسـت و همـان مرکبـی اسـت کـه پیـامبر اکرم (ص) با آن به معراج رفتند. آنقدر از آن الاغ تعریف کرد که خود بهلول بـاورش شد و دید حیف است آن را بفروشد؛ لذا فریاد زد نمی فروشم، نمی فروشم و حقّ الزّحمه ي حراجی را داد و الاغ را پس گرفت. بدن مؤمن به راسـتی بـراق اسـت و بـا آن عبـادت می کند و به معراج می رود. هر چه خدا و اولیاي خدا می گویند تو خوبی و با ارزشـی، تـو باور نمی کنی و خودت را بد و کم ارزش می دانی. مشکل در باور خودت است. شخـصی که خود را فقیر و بد می پندارد و لذا خود را ارزان می فروشد، اگر کـسی پیـدا شـود کـه بتواند براي او حقّ مطلب را در توصیف ارزش و بزرگی یک دوست اهـل بیـت ادا کند و آن شخص هم آن را باور کند ، دیگـر حاضـر نخواهـد شـد آن را در قبـال متـاع کم ارزش دنیا بفروشد. ✍مصباح الهدی ص ۴۰۰ 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فریب زندگی اسلایسی را نخوریم ! یک نفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته : اگر می خوایید گاز بگیرید برید ته صف .. صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفته‌اند چند نفر نوشته‌اند : همین فردا میرم «شوور»! می‌کنم ، دوسه نفر نوشته‌اند : اصلاً من به عشق همین پاها می‌خوام بچه‌دار شم و .. مردی روی نوک کوهی ایستاده و دست‌هایش را باز کرده و نوشته : زندگی یعنی فتح قله‌ها ! زنی در اینستاگرام عکسی از قورمه‌سبزی که پخته منتشر کرده و نوشته : هرکی هرچی دلش می‌خواد بگه من عاشق اینم برای همسرم قورمه‌سبزی بپزم ، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه .. دهها نفر نوشته‌اند : آره خوشبختی یعنی همین ! خوشبختید شما .. حسودیم شد .. خوش به حال جفت‌تون .. دلم برای خودم سوخت و .. مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته : «بالاخره خریدمش» جماعتی لایک کرده‌اند که خوش به حالت و مبارکه و .. اینها همه بُرش هایی از زندگی هستند نه تمام آن ! زندگی_اسلایسی ! آن بخش از زندگی که دست چین می‌کنیم و به واسطه شبکه‌های مجازی به دیگران اجازه می‌دهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین «اسلایس» ما را قضاوت می‌کنند .. بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوست‌داشتنی غش و ضعف می‌روند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفه شب بیدار می‌شود ، زار می‌زند ، نمی‌خوابد ، پوشک‌اش نیاز به تعویض دارد ، شیر می‌خواهد ، خواب را از آدم می‌گیرد و .. بعید است هنوز فقط به خاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند ! کودک فقط گازگرفتن نمی‌خواهد ، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم می‌خواهد می‌توانید ؟ این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمه‌سبزی در فضای خانه می‌پیچد یا مرد می‌نشیند به بافتن گیسوی زن ، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمی‌شود بسیاری از همسران احساس ناکامی می‌کنند که پس چرا زن من قورمه‌سبزی نمی‌پزد ؟ یا چون همسرم موهام رو نمی‌بافه پس دوستم نداره ! مردی که خسته از جدال در یک زندگی بی‌رحمانه به خانه می‌آید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بی‌ثباتی بازار و .. است دل و دماغی برایش نمی‌ماند که شب هنگام وقتی می‌رسد بنشیند به بافتن گیسو ! البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکوییست اما اگر هم حال و حوصله‌اش را نداشته‌باشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست ! آن یک عکس که دیده‌اید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست فقط یک بُرش دست چین‌شده از یک زندگی است یک اسلایس ! فتح قله ها لذت‌بخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوک‌کوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد ، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد عرق‌ریختن ، زمین‌خوردن ، تحمل سرما و گرما ، تاول زدن پا و .. آن عکس فقط یک بُرش است فقط یک اسلایس لذتبخش ! مردی که عکسی از سوئیچ ماشین اش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده ! غبطه‌خوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را می‌دانستیم هرگز غبطه نمی‌خوردیم این تنها یک بُرش از زندگی مرد است یک اسلایس نه تمام آن ! • خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوست‌دارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را «تمام» زندگی‌شان فرض کنیم ، دست به مقایسه‌اش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم ! • زندگی_اسلایسی می‌تواند آفت آرامش مان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکس‌هایی که می‌بینیم و حرف‌هایی که می‌شنویم تنها بُرش‌هایی گزینش شده‌اند، نه تمام آن .. !
⚡️تلنگر⚡️ عالمی مشغول نوشتن با مداد بود.کودکی پرسید:"چه می‌نویسی؟"عالم لبخندی زد و گفت:"مهم‌تر از نوشته‌هایم، مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!" پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن‌ها را به دست آوری. اول: می‌توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند و آن دست خداست! دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می‌شود، ولی نوک آن را تیز می‌کند. پس بدان رنجی که می‌برى از تو انسان بهتری می‌سازد! سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می‌آید! پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می‌گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی‌ات مى كنى، ردی از آن به جا مى‌ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
فرق انسان‌های بزرگ، متوسط و کوچک با هم چیه؟ 🔹 درس ١ انسان‌های بزرگ زودتر از دیگران سلام می‌دهند. انسان‌های متوسط در سلام کردن عجله‌ای ندارند. انسان‌های کوچک اما منتظرند دیگران به آن‌ها سلام کنند. 🔹 درس ٢ انسان‌های بزرگ اول فکر می‌کنند، بعد حرف می‌زنند. انسان‌های متوسط اول حرف می‌زنند، بعد فکر می کنند. انسان‌های کوچک اصلا فکر نمی‌کنند. 🔹 درس ٣ انسان‌های بزرگ بدی‌های دیگران را فراموش می‌کنند. انسان‌های متوسط خوبی‌های دیگران را فراموش می‌کنند. انسان‌های کوچک قبول ندارند که چیزی را فراموش می‌کنند. 🔹 درس ۴ انسان‌های بزرگ انتقادپذیرند. انسان‌های متوسط انتقاد گریزند. انسان‌های کوچک انتقاد ستیزند. 🔹درس ۵ انسان‌های بزرگ اشتباهات خود را جبران می‌کنند. انسان‌های متوسط اشتباهات خود را تکرار می‌کنند. انسان‌های کوچک اصلا قبول ندارند که در زندگی اشتباه می‌کنند. 🔹درس ۶ انسان‌های بزرگ به فکر حفظ جایگاه دیگران هستند. انسان‌های متوسط فقط به فکر حفظ جایگاه خود هستند. انسان‌های کوچک به فکر نابودی جایگاه دیگران هستند. 🔹درس ۷ انسان‌های بزرگ دیگران رو تمجید می‌کنند. انسان‌های متوسط دیگران رو نظاره می کنند. انسان‌های کوچک دیگران رو مسخره می کنند. 🔹درس ۸ انسان‌های بزرگ دایره رفاقت رو بزرگ می کنند. انسان‌های متوسط دایره رفاقت رو حفظ می‌کنند. انسان‌های کوچک دایره رفاقت رو نابود می‌کنند. 🔹درس ۹ انسان‌های بزرگ پول را خرج دیگران می‌کند. انسان‌های متوسط پول را خرج خود می‌کنند. انسان‌های کوچک اما خود را خرج پول می‌کنند. 🔹درس ۱۰ انسان‌های بزرگ وحدت ایجاد می کنند. انسان‌های متوسط وحدت رو حفاظت می کنند. انسان‌های کوچک نفاق ایجاد می کنند.
❌اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است، پیش داوری مکن، خانواده‌اش را مسخره و متهم به بد تربيت کردن فرزندانشان مکن!! 👈چرا که نوح علیه‌السلام با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور به بود... ❌ کسی را که از قومش اخراج کرده‌اند مسخره مکن و نگو بی‌ارزش و بی‌جایگاه است!! 👈 چرا که ابراهیم علیه‌السلام را راندند درحالیکه مشهور به بود... ❌ زندان رفته و زندانی را مسخره مکن!! چرا که يوسف علیه‌السلام سال‌ها زندان بود در حالیکه مشهور به بود... ❌ ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن!! 👈چرا که ايوب علیه‌السلام بعد از غنا، مفلس و بی چیز گرديد در حالیکه مشهور به بود... ❌ شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن!! 👈چرا که لقمان علیه‌السلام نجار، خیاط و چوپان بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید به بودن او اذعان دارد.‌‌.. ❌ کسی را که همه به او ناسزا می‌گویند و از او به بدی یاد می‌کنند مسخره مکن و مگو که وضعيت شبهه برانگیزی دارد!! 👈 چرا که به حضرت محمد ساحر، مجنون و دیوانه می‌گفتند در حالیکه خدا بود... پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشی
📚 حکایتی‌ بسیار زیبا و خواندنی روزی کشاورزی متوجه شد ساعت طلای ميراث خانوادگی اش را در انبار علوفه گم کرده بعد از آنکه در ميان علوفه بسيار جستجو کرد و آن را نيافت از گروهی کودک که بيرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پيدا کند جايزه ميگيرد. به محض اينکه اسم جايزه برده شد کودکان به درون انبار هجوم بردند و تمام کپه های علوفه را گشتند اما باز هم ساعت پيدا نشد. همينکه کودکان نااميد از انبار خارج شدند پسرکی نزد کشاورز آمد و از او خواست فرصتی ديگر به او بدهد. کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود انديشيد:چرا که نه؟ کودک مصممی به نظر ميرسد، پس کودک به تنهايی درون انبار رفت و پس از مدتی به همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز شادمان و متحير از او پرسيد چگونه موفق شدی درحالی که بقيه کودکان نتوانستند؟ کودک پاسخ داد: من کار زيادی نکردم، روی زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تيک تاک ساعت را شنيدم و در همان جهت حرکت کردم و آنرا يافتم... "ذهن وقتی در آرامش است، بهتر از ذهن پرمشغله، کار ميکند. هر روز اجازه دهيد ذهن شما اندکی آرامش يابد تا ببينيد چطور بايد زندگی خود را آنگونه که می خواهيد سروسامان دهيد👌