24.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سه روش مهم محبت ورزی به همسر یا فرزند
🔻 وقتی بچه پدر مادرش رو دوست نداشته باشد، مرامش را هم دوست ندارد.
وقتی به او میگویی فلان کار را انجام بده،
به خواستههای این چنینی پدر و مادر اصلاً تن نمیدهد. شاید مثلاً برعکس عمل بکند، لجبازی بکند. بچه باید همیشه با پدر و مادر رابطه عاطفی خوب داشته باشد.
♨️ بین زن و شوهر سه شیوه محبت باید وجود داشته باشد.
بین پدر و مادر و بچهها هم این سه شیوه باید وجود داشته باشد.
🔹️ سمعیها چیست؟ مکرر از پدر و مادر کلمات محبت آمیز بشنود. به آنها القا بشود، یعنی وقتی که بیرون از بچه سوال میکنند پدر مادر چقدر تورا دوست دارند بچه باید بگوید: خیلی من را دوست دارند.
از طریق گوش به قلب او برسد.
🔹️ دو لمسی است. ارتباط بدنی بینهایت مهم است. بغل کردن، بوسیدن، نوازش.
🔹️ بصری یعنی اینکه شما آن چیزهایی که چشم بچه را پر میکند برایش تامین و تحصیل بکنید.
چیزهایی که بچه دوست دارد ببیند، هدیههایی که میتوانیم و در توانمان هست، برای بچهها بخریم.
"استاد شجاعی "
⚠️ ما در کرامت، برایتان از اندیشه های مختلف تربیتی می گوییم، چراکه نگاه نقادانه ی شما ارزشمند است. ⚠️
🔸 "کرامت؛ کانون رشد و آموزش مربی تراز انقلاب اسلامی"
🔗 بله / اینستاگرام / ایتا / تلگرام / گپ / سروش / آی گپ / آپارات/ روبیکا
✅ @keraamat_ir
💸💳 آموزش خرج کردن به نوجوانان
۱- به #نوجوانان خود در مورد شیوه کار چکها و کارتهای اعتباری و نحوه عملکرد بانکها توضیح دهید.
به سپردههای دارای سود بانکی و هزینههای مربوط به خدمات اشاره کنید.
۲- به او تا زمان به دست آوردن شغل و #استقلال_مالی ، به صورت هفتگی یا ماهانه پول توجیبی دهید و خرید برخی از اقلام مورد نیازش مثل لوازم التحریر را به استفاده از این پول مشروط کنید.
۳_ درباره مواردی که باید هزینه کند و مواردی که شما بابت آنها پرداخت میکنید، به توافق برسید.
۴- به او درباره موارد مورد توافق #مسئولیت_مالی دهید.
۵- به فرزند #نوجوان خود بیاموزید که چطور در مورد مخارجش #برنامهریزی کند. فهرستی از هزینههای ماهانه او و تاریخ پرداخت آنها تهیه کنید. بنشینید و با او در مورد نحوه #مدیریت درامد و هزینههایش توضیح دهید.
۶- برای او حتما #حساب_بانکی باز کنید. بیشتر نوجوانان شتابزده و نسنجیده عمل میکنند پس نداشتن پول نقد زیاد در دست آنها باعث پایین آمدن مخارج و هزینههایشان میشود.
۷- برای آنها هدف تعیین کنید. درباره رفتن به دانشگاه، خرید ماشین، وسایل سرگرمکننده، تفریحات و خریدهای بزرگ با او صحبت کنید. با فرزند خود در مورد طرحهایی که شما قصد پرداخت آنها را دارید و آن چه از او انتظار دارید، گفتگو کنید.
۸.اگر می توانید حتما کارهای پاره وقت، فصلی و مهارتی برایش درنظر بگیرید تا سختی درآمدزایی را تجربه کند.
✅ ( فرزندان نوجوان به ویژه پسرانمان حتما لازم است که یک #مهارت یاد بگیرند که اگر کار متناسب با رشته تحصیلی دانشگاهی پیدا نکنند ؛ یا نیاز به درآمد بیشتر داشته باشند ؛ از راه مهارت خود کسب درآمد نمایند )
✅ یادگیری مهارت #مدیریت_اقتصادی در خانواده ها هم برای فرزندان پسر و هم فرزندان دخترمان لازم است .
🔺فرزندان پسرمان یاد بگیرند که درست و بجا خرج کنند .
🔺و فرزندان دخترمان یادبگیرند که توقعات خود را متناسب با درآمدهای زندگی تنظیم کنند .
#تربیت_نوجوان
#تربیت_اقتصادی
🔻درسی از قدیمی برای امروز
🔻قدیمی ها در بلا با حداقل هفت ایمان و باور اکسیری، مشقت را نعمت می دیدند.
1⃣🔸اول اینکه وقتی با بلا مواجه می شدند در کنارش پی نعمت بودند. می گفتند گرچه فلان مشقت رسید، اما خدا را شکر سقف به سر دارم و صحت به بدن.
2⃣🔸دوم اینکه بلا را تجربه می دانستند. می گفتند رنج کشیدیم اما سبب شد تجربه کنیم. مثلا اگر گرفتار شریک بد می شدند، مال باختگی را درس آدم شناسی و رفیق گزینی می دانستند.
3⃣🔸سوم اینکه اعتقاد داشتند اقتضای رحمت خدا چنین است که مشقت فزونتر از توان آنها نیست. لذا یقین داشتند راهی هست برای فائق شدن.
4⃣🔸چهارم حکیمانه می دیدند. " تا نباشد میل حق برگی نیافتد از درخت". می گفتند در این بلا خیری است و می گشتند پی حکمتش. حکمت را هم اغلب در هدایت می دانستند. بلا برایشان امتحان بود. آنهم آزمونی برای رشد و رفتن و نه ماندن.
5⃣🔸پنجم اینکه هر که در این بزم مقرب تر است/ جام بلا بیشترش می دهند. روشن است؛ با بلا فخر ایمانی داشتند.
6⃣🔸ششم اینکه مشهور بود "پایان شب سیه سپید است". پیران منبردیده و حکمت چشیده برای نوه هایشان قصه یوسف می گفتند تا انجا که خبر تلخ بنیامین به جناب یعقوب رسید و غم ایشان فزون یافت.اینجا بود که گلو صاف می کردند و از زبان حضرت یعقوب امید می دادند که "ولاتیاسوا من روح الله" و این غم را پایانی است.
7⃣🔸هفتم و آخر اینکه ورد زبان شان این بود: ان الله معنا. اینکه ورای همه چیز قدرت اوست. ایمان داشتند و کمتر از این را شرک می دانستند و از اینکه قدرت او برتر از همه اسباب عالم است آرامش می گرفتند. "چو تیر از شست او باشد خطا نیست..."
بعدها که بزرگتر شدم، فهمیدم همه آن حکیمانه های پدربزرگ و مادربزرگ ها از شریعت است و منشا روائی و عرفانی دارد.
خلاصه اینکه هر حادثه تلخی؛ حکمتها و درسهایی هم با خود دارد ..
خدایا ما را نسبت به مقدراتت صبور و بردبار بنما
📝محسن مهدیان
سلام نظر من همان هست که قبلاً نوشتم هردو امر حجاب و مبارزه با اختلاس مهم است✅
و مقایسه بزرگ و کوچک شمردن گناهان کبیره نمیتواند در جامعه مفید باشد و مقایسه حالت تدافعی ایجاد خواهد کرد باید مراقب بود به ویژه نسل نوجوان و جوان دانش آموز و دانشجو این مقایسه را نمی پذیرد
اما اگر قرار بر مقایسه باشد باید گفت که اختلاس همت مسئولین را می طلبد که جلوی این امر را بگیرند.
اما بدحجابی علاوه بر مسئولین همت همه ی اقشار جامعه را می طلبد همه بایستی احساس مسئولیت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و بی تفاوتی و سکوت اختیار نکنند .
یک فرق دیگر و مهمشان هم این هست که مسئله حجاب یک امر #فرهنگی است و بایستی علاوه بر اجرای قانون در نهادینه سازی آن در باور پذیری و #شناخت نسبت به اهمیت آن کار کرد و این امر با حوصله و بحث و گفتگو و فضای با محبت و صمیمیت در خانواده و جامعه بین اقشار هم جنس امکان پذیر هست
قانون بی حجابی زمان رضاخان را مطالعه کنید ببینید ابتدا چه اقدامات ضدفرهنگی نرم نرم اجرا شد بعدش توانستند به صورت علنی و بگیر و ببند بی حجابی را رواج دهند البته تا حدودی موفق شدند( چون انسانهای متقی همان زمان هم تسلیم زمانه نشدند نمونه اش خانمی بود که ۷ سال به خاطر حفظ حجاب آن زمان از خانه خارج نشده بود که امام زمان عج بر تشییع جنازه اش حاضر شدند)
اما در اختلاس #قانون و مجریان قانون باید به قدری قاطع باشند که سریعا جلوی این امور را بگیرند و مماشات نبایستی صورت گیرد .
باید توجه داشت که مسئله حجاب یک امر #زمان_بر هست .قانون لازم هست اما صرف قانون جواب نمیدهد بایستی اقدامات فرهنگی را با حوصله انجام داد
بایستی ریشه های بدحجابی و بی حجابی در اشخاص را شناسایی کرد و در جهت رفع آن اقدام کرد
چه بسا در یک کلاس درس دلایل بد حجابی افراد مختلف باشد و نمیتوان برای همه نسخه واحد پیچید
یکی مشکل خانوادگی دارد .یکی با نظام مشکل دارد .یکی شبهه اعتقادی دارد .یکی ترس از مسخره شدن دارد .یکی دوستان ناباب دارد و غیره
برای همه ی این موارد فقط بگوییم حجابت رارعایت کن جواب نمیدهد👈 باید با محبت درد را شناسایی کرد و این زمان و حوصله و دلسوزی و محبت لازم دارد ✅
پندانه
🔻حتما بخوانید بی تاثیر نخواهد بود🔻
🔹اتومبیل جلویی خیلی آهسته پیش میرفت و با اینکه مدام بوق میزدم، به من راه نمیداد.
🔸داشتم خونسردیام را از دست میدادم که ناگهان چشمم به نوشته کوچکی روی شیشه عقبش افتاد:
👈راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید!"👉
🔹مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد! بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم اما مشکلی نبود.
🔸ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر
آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به خرج میدادم؟
🔹راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟
🔸اگر مردم، نوشتههایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟ نوشتههایی همچون:
"کارم را از دست دادهام"
"در حال مبارزه با سرطان هستم"
"در مراحل طلاق، گیر افتادهام"
"عزیزی را از دست دادهام"
"احساس بی ارزشی و حقارت میکنم"
"در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم"
“بعد از سالها درس خواندن، هنوز بیکارم”
“مریضی در خانه دارم”
و صدها نوشته دیگر شبیه اینها.
🔸همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آن چیزی نمیدانیم.
🔹بیائیم نوشتههای نامرئی همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم چون همه چیز را نمیشود فریاد زد .
دوستی گلایه میکرد و میگفت:
"من چیزهای زیادی بخشیدم، به همه کس خوبی کردم ولی، جواب مهر و محبت و معرفت من را با توهین، بیاحترامی و بیتوجهی دادند. یا فقط یک نگاه توهین آمیز دریافت کردم."
اینجاست که آدم ها از یکدیگر، ناامید میشوند، دلگیر و دل سرد میشوند.. و از بخشش و نیکی کردن به یکدیگر پشیمان میشوند...
بیایید به فرد نبخشیم.
به شخص نبخشیم.
به کسی نیکی نکنیم،
بلکه آن شخص را به عنوان،
تصویری از خدا بدانیم و آنچه را که،
به او میبخشیم به خدا بدهیم...
آن شخص،
فقط مانند یک صندوق پست است.
وقتیکه نامهای را پست میکنید،
مهم نیست که،
صندوق پست کهنه است یا نو.
فقط نامه را در آن میاندازید،
و اطمینان دارید که،
نامه به مقصد خواهد رسید...
✅ مقصد ما خداست.
با چنین اعتقادی،
ببخشید، بدهید و نیکی کنید،
آنگاه بعد از هر نیکی و بخششی
حالتان خوبه خوب میشود..
دوستی گلایه میکرد و میگفت:
"من چیزهای زیادی بخشیدم، به همه کس خوبی کردم ولی، جواب مهر و محبت و معرفت من را با توهین، بیاحترامی و بیتوجهی دادند. یا فقط یک نگاه توهین آمیز دریافت کردم."
اینجاست که آدم ها از یکدیگر، ناامید میشوند، دلگیر و دل سرد میشوند.. و از بخشش و نیکی کردن به یکدیگر پشیمان میشوند...
بیایید به فرد نبخشیم.
به شخص نبخشیم.
به کسی نیکی نکنیم،
بلکه آن شخص را به عنوان،
تصویری از خدا بدانیم و آنچه را که،
به او میبخشیم به خدا بدهیم...
آن شخص،
فقط مانند یک صندوق پست است.
وقتیکه نامهای را پست میکنید،
مهم نیست که،
صندوق پست کهنه است یا نو.
فقط نامه را در آن میاندازید،
و اطمینان دارید که،
نامه به مقصد خواهد رسید...
✅ مقصد ما خداست.
با چنین اعتقادی،
ببخشید، بدهید و نیکی کنید،
آنگاه بعد از هر نیکی و بخششی
حالتان خوبه خوب میشود..
✅منطق و احساس دو عنصر تأثیرگذار روی عمل انسان است .
اگر مدیریت وجود انسان به دست چشم بیفتد ؛ هم منطق و هم احساس انسان تغییر میکند . منطق و احساس تغییر کرده هم تصمیم های متناسب با خودشان را شکل میدهند . در نتیجه ؛ رفتار انسان در مسیر خواسته هایی شکل میگیرد که مسیر آن را چشم و نگاه مشخص کرده است .
برای همین هست که در اسلام به کنترل چشم و نگاه سفارش شده است
🚨هر چه قدر مراقبت از چشم و نگاه و گوش و دل در انسان بیشتر باشد به همان اندازه شخص #محکم تر است و تصمیم های درست و منطقی تر میگیرد .
1⃣اشخاصی که از لحاظ روانشناسی #دیداری محسوب میشوند
این گونه افراد دو ویژگی عمده دارند
👈(دیداری ها ثبت خاطره
👈و تصویرسازی ذهنی را بیشتر دوست دارند)
معمولا قیافه و ظاهر و عکس و فیلم و سلفی گرفتن و ست کردن لباس هماهنگ بودن رنگ ها چه رنگی برای چی مناسب هست ؛تصاویر طبیعت و منظره های زیبا و .. ..برایشان دارای اهمیت بیشتر هست.
این گونه افراد بایستی بیشتر مراقب چشمان خود باشند که چشمان بر عملکرد شأن تاثیرگذار هست
🔺اشخاص دیداری در یادگیری مطالب معمولا از طریق دیدن متن بهتر یاد میگیرند
2⃣در مقابل اشخاصی هستند که از لحاظ روانشناسی #شنیداری هستند
دیداری ها ثبت خاطره و تصویرسازی ذهنی را دوست دارند
شنیداری ها دو ویژگی عمده دارند :
عاشق گفتگو و دیالوگ هستند
عاشق چت های طولانی
و تن صدا براشون مهم است
هر چه تن صدا کمتر تأثیرگذاری بیشتر هست
در حالت کلی شنیداری ها صحبت کردن و شنیدن و دیدن کلام زیبا برایشان دارای اهمیت بیشتر است . این گونه افراد هم بایستی بیشتر مراقب گوشهای خود باشند که بر عملکردشان تاثیر گذار است .
🔺اشخاص شنیداری معمولا در یادگیری مطالب از طریق گوش کردن بهتر یاد میگیرند
برای همین است که خداوند در قرآن میفرمایند:
✨إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا «اسراء/۳۶»
«همانا گوش و چشم و دل، همهى اينها مورد بازخواست قرار خواهد گرفت»
این سوال و بازخواست بیشتر به خاطر تاثیر ایشان بر عملکرد انسانهاست .
🌹در دعایی منسوب به پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم :
✨أَللّهُمَّ لا تَکِلْنِى إِلى نَفْسِى طَرْفَةَ عَیْن أَبَداً: «خدایا مرا حتى به اندازه یک چشم بر هم زدن به خویشتن وامگذار» منبع بحارالانوار؛ ج ۱۸ ؛ ص ۲۰۴
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅🌹 به تربیت فرزند نگاه زیباتری میشه داشت...
شاهکار ادبی یه مادر...
#تربیت_فرزند
#حکایت ✏️
روزی حضرت سلیمان با لشکریان خود بر مرکب باد می گذشت . کشاورزی را دید که با بیل کار میکند و هیچ به حشمت سلیمان و سپاه او نمی نگرد. سلیمان در شگفت شد و گفت: ما از هر جا که گذشتیم کسی نبود که ما را و حشمت ما را نظاره نکند . و پیش خود گفت این مرد یا خیلی زیرک و دانا و عارف است یا بسیار نادان و جاهل ....
پس فرمان ایست داد. سلیمان فرود آمد و گفت : ای جوانمرد جهانیان را شکوه و هیبت ما در دل است و از سیاست ما ترسند. چون ملک ما را ببینند در شگفت اندر شوند. و تو هیچ بما ننگری و تعجب نکنی؟و این نوعی استخفاف و بی اعتنائی است که همی کنی .
آن مرد گفت : حاشا و کلا که چنان کنم . چگونه در مملکت تو استخفافی از دل کسی گذر کند . لیکن ای سلیمان من در نظاره جلال حق و قدرت او چنان مستغرق هستم که نیروی نظاره دیگران ندارم .ای سلیمان عمر من این یک نفس است که میگذرد اگر به نظاره خلق آنرا ظایع کنم آنگاه عمر من بر من تاوان بود .
سلیمان گفت : اکنون از من حاجتی بخواه اگر حاچتی در دل داری؟ گفت : آری حاجتی در دل دارم و مدتهاست که من در آرزوی آن حاجتمو آن این است که مرا از دوزخ رها کن.سلیمان گفت: این نه کار من است که کار آفریدگار عالم است .گفت: پس تو هم چون من عاجزی و از عاجز حاجت خواستن به چه روی بود ؟؟؟؟
سلیمان دانست که مرد هوشیار و بیدار است . پس او را گفت : مرا پندی ده....مرد گفت : ای سلیمان در ولایت حاظر منگر بلکه در عاقبت بنگر ....ای سلیمان چشم نگاه دار تا نبینی که هر چه چشم نبیند دل نخواهد و سخن باطل مشنو که باطل نور دل را ببرد .......
✍🏻کشف الاسرار: خواجه عبدالله انصاری
چرا می گوییم "بزنم به تخته"،
نمی گوییم "ماشاءالله"
یکی از دوستان نقل میکرد که یک روز با یکی از دوستان انگلیسی خود چت میکردم بهش گفتم: کار تو خیلی عالی بود.
بهم گفت: بزنم به تخته (Touch wood)
سپس گفت: شما مسلمونها حتما به جای این اصطلاح چیزی دارید
من گفتم: ماهم همین را استفاده میکنیم
رفیقم خیلی تعجب کرد وگفت: عجب...!!
بهش گفتم چه چیز عجیبی بود؟!
اون گفت: ما منظورمان از تخته همان تخته صلیب است که شر خون آشامان و پلیدی را از ما دور میکند...!!
تازه فهمیدم که سالهاست که ما به صلیب پناه میبریم از چشم شور
ما نادانسته بجای اینکه با گفتن: ماشاءالله ٬ به خداوند پناه ببریم به چوب وتخته صلیب پناه میبردیم.!
ای کاش اصل هرکلمه را قبل از اینکه به زبان بیاوریم بشناسیم.
تا بحال اگر نادانسته میگفتیم اشکالی نداره چون نمیدونستیم.
اما از این به بعد این کلمه را بکار نبریم.
چون ما مسلمانیم.
✅بسم الله، ماشاءالله، ولا حول ولا قوة الابالله
لطفاً این متن را برای دیگر دوستان هم به اشتراک بگذارید