6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺❤️
اصلا خوابش نمیبرد
فقط یه هفته مونده بود تا ازدواج
دخترک خیلی خوشحال بود
هم برای ماشین عروس هم تدارک میهمان ها و هم لباس ها و فکر همه چیز را کرده بودند ...
رازی هم در دلش بود که نمی توانست به کسی بگوید، محمد به او گفته بود روزی ممکن است برود که برود
برای وطن...
او البته با این جمله ی محمد کنار آمده بود و محمد را جوانی میدانست فداکار که حاضر است برایش جان بدهد
با هم که حرف میزدند میگفت تا آخر پای تو میمانم وقتی این جمله را میگفت تصورش را نمیکرد شاید همین یک هفته بعد باید صداقت خود را به قضاوت بگذارد
فقط 6 روز مانده بود تا عروسی
خیلی روز عجیبی بود
خبر دار شد که هم چشمش و هم دستش رو از دست داده
پسری که دخترک به همه پزش را داده بود
کلی عکس یادگاری با هم گرفته بودند
فک و فامیل را صدا کرده بودند
حالا چشم نداشت،
دست هم نداشت
چه باید میکردند؟
محمد از همه چیز گذشته بود
میخواست خوشبختش کند پس از او هم گذشته بود تا خوشبخت شود
روی تخت بیمارستان
آخرین سخنرانی سید حسن نصرالله در حال پخش شدن بود.
محمد درحالی که روی تخت دراز کشیده بود با چشمی که نداشت به سید نگاه میکرد و دستی مجروح را بالاگرفته بود.
سخنرانی که تمام شد آمدند داخل
برای عروسی آماده ای ؟
آقا داماد وقت آرایشگاه گرفته ایم ها !
این داستان بقیه ندارد.
بقیه اش داخل فیلم است.
خودتان ببینید...
#حزب_الله
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻امید، تنها چیزی که در غزه نمیمیرد!
🔹فلسطینیها در حال بازسازی خانههایی هستند که توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی ویران شده بود
#طوفان_الاقصی
#غزه
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا