گاندو
🔻بازداشت دو اسرائیلی به ظن جاسوسی برای ایران 🔹نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی، دو تن از ساکنان فلسطین
12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻«محرم دل»؛ اولین روایت زنانه از جبهه مقاومت لبنان
📝 مجموعه مستند «محرم دل» به روایتگری راحله امینیان، نخستین نگاه زنانه به جبهه مقاومت لبنان است. در این مستند به حوادث اخیر لبنان پرداخته میشود و سفری عمیق به دل مقاومت در این کشور صورت میگیرد.
🔸شنبه تا چهارشنبه
🔸ساعت ۱۹:۳۰ از شبکه افق سیما
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
گاندو
#فوری 🔥 اعترافات جاسوس اسرائیلی در عراق؛ دنبال اختلاف افکنی میان شیعیان بودم 🔻 در ویدئویی که مقاو
🔻پیشنهاد مقاومت عراق: تبادل تسورکوف با اسرای حزبالله لبنان
🔹بغداد الیوم مدعی شد؛ مقاومت عراق به رژیم صهیونیستی به صورت غیرمستقیم، پیشنهاد جالبی برای آزادی جاسوس موساد ارائه کرده است.
🔹منابع آگاه در رهبری مقاومت از برقراری تماسهای غیرمستقیم بین مقاومت عراق و اسرائیل از طریق میانجیهای منطقهای با هدف توافق برای آزادی اسرای حزبالله در طول جنگ با اسرائیل در ازای آزادی تسورکوف، خبر دادند.
🔹مقاومت عراق اعلام کرده که حاضر است در مقابل آزادی هفت رزمنده حزبالله که بین ۲۷ سپتامبر تا ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ به اسارت گرفته شدهاند، به علاوه عماد امهز کاپیتان و دریانورد غیرنظامی لبنانی، تسورکوف را آزاد کند. اما اسرائیل هنوز موضع قاطع و روشنی در این خصوص به میانجیگران اعلام نکرده است.
🔹الیزابت تسورکوف تبعه رژیم صهیونیستی اعتراف کرده که به عنوان جاسوس موساد و سازمان سیا در تلاش برای ایجاد اختلاف میان شیعیان عراق بوده و ماموریت خود را در قالب پژوهشگری در عراق دنبال میکرد.
#جاسوسی
#موساد
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
هدایت شده از داستان های امنیتی
☑️رمان امنیتی عملیات انتقام
قسمت دوم
پیغام فرمانده از طریق بیسیم توی گوشم رشتهی افکارم را پاره میکند:
-سوژه در چه حاله؟
با لبخند نگاهی دوبارهای از پس دیوار به سرهنگ میاندازم و جواب میدهم:
-عادی نیست، بیش از حد مضطربه و امروز تا به حال چهار بار پیگیر ساعت دقیق به وقت تهران شده. تقریبا هر ده ثانیه یک بار سکسکه میکنه و الان هم داره ششمین نخ از سیگارش رو توی نیم ساعت گذشته روشن میکنه.
فرمانده میگوید:
-حواست باشه تا دستور نیومده کاری انجام ندی.
لبم را از زیر فشار دندانهایی که با حرص بهم ساوویده میشوند، خارج میکنم:
-چشم قربان؛ ولی خیلی فرصت ندارم.
چیزی نمیگوید.
سه ماه پیش و برای اولین بار که فرصت شد تا شخص فرمانده را از نزدیک ببینم، با شکایت پرسیدم:
-ما از طریق سرهنگ تونستیم تا توی اتاق خواب ترامپ هم نفوذ کنیم و حتی بخشی از مو و بزاق دهانش را به عنوان نمونه با خودمون بیاریم. حالا انقدر بهش نزدیک هستیم که حتی میتونیم شیوه و روش از بین بردن اون مردک مو زرد رو از روی کرهی زمین انتخاب کنیم، پس چرا اجازه نمیدید؟!
فرمانده با متانت تعریف کرد:
-جریان حملهی خلیفهی اول و ور دستش به خونهی حضرت مادر رو شنیدی؟ در رو آتیش زدند، همسر امیرالمونین(ع)...
دختر پیغمبر رو به بدترین شکل ممکن بین در و دیوار گیر انداختند، بچهش رو کشتند، دستش رو شکستند و خواستند هر طور شده حضرت علی (ع) رو وارد دعوا کنند. تو بگو، کسی که درب خیبر رو از جا کنده نمیتونست شمشیر بکشه و کار همهشون رو تموم کنه؟ برای کدوم مردی راحته که همسر باردارش رو زیر دست و پای یه عده... لااله الا الله...
مصلحت پسر جون، گاهی اوقات مصلحت اندیشی میتونه ضربهی محکمتری به دشمن بزنه.
نتیجهی مصلحت اندیشی اون روز حضرت، این شده که بعد از هزار و چهارصد سال شیعه برای اولین بار حکومت تشکیل داده... کرانهی باختری تجهیز شده و مجهزترین پایگاه پرتاب موشک ما رسیده به زیر گوش رژیم صهیونیستی.
آن روز به حرفهای فرمانده مطمئن نبودم و برای همین پرسیدم:
-درسته، اون روز نیاز بود برای حفظ اسلام امام سکوت کنه و چشم روی تموم اون قضایا ببنده؛ ولی امروز... امروز ما میتونیم در کسری از ثانیه...
فرمانده حرفم را قطع کرد:
-من میدونم که کشتن اون میتونه دل خیلی از خانوادهها رو خوشحال کنه؛ ولی باید ببینیم به سوزوندن مهرهی ارزشمندی مثل تو میارزه.
من دوست ندارم با وزیرم، سرباز بزنم... تو برای من درست مثل مهرهی وزیر روی صفحهی شطرنجی... به لطف امام زمان (عج) و تلاشهای خودت تونستی به جایگاهی برسی که با یک تلفن از آمریکا، برای خونهی وزیر جنگ رژیم صهیونیستی خدمتکار استخدام کنی...
از یادآوردن خاطرات آن دیدار ارزشمند با فرمانده لبخند به روی لبهایم مینشیند. حیف که آن مستخدم نتوانست در خانهی آقای وزیر دفاع دوام بیاورد و بعد از ده سال حضور و فعالیتهای چشم گیر، لو رفت. هر چند او در این مدت اطلاعاتی از وزیر دفاع اسرائیل به ما داد که آنها تا مدتها باید نگران زیر ساختهای هستهای خود و ابَر موشکهای انصارالله و حزب الله باشند.
فرمانده درست میگفت. من در طول مدتی که به سایهی سوژهام تبدیل شدهام، کارهای بزرگی انجام دادم که الحق و الانصاف گرههای زیادی را از پروندههای مختلف باز کرده؛ اما دل است دیگر...
کاری هم نمیشود کرد، دلم میخواهد همین حالا دستور شلیک به او صادر شود تا خون کثیف ترامپ را با شلیکی دقیق به روی دیوار اتاق خوابش بپاشم.
نه! راستش دلم میخواهد وقتی چشمهایش خمار مستی است، پیش رویش حاضر شوم و با او فارسی صحبت کنم... از توییتهایش مشخص است که تا حدی به فارسی تسلط پیدا کرده است... دست کم انقدر میداند که وقتی لبهایم تکان میخورد و میگویم:
-فکرش هم نمیکردی اینجوری با انتقام سخت ما رو به رو بشی.
بفهمد که فرصتی برای زندگی ندارد.
دوست دارم انگشتان دستم را انقدر به روی گلویش فشار دهم تا خفه شود... ما ایرانیها دو سالی میشود که با او پدر کشتگی داریم... دو سالی میشود که برای چنین ساعت و دقیقهای لحظه شماری میکنیم...
نفس کوتاهی میکشم، نباید تمرکزم را از دست بدهم. شیشهی کوچکی که در جیبم دارم را بیرون میآوردم و میخواهم محتویات داخلش را درون بطری آب ویتامینهی سرهنگ شارون آس مان بریزم که ناگهان صدایش بلند میشود... با شنیدن صدایش ساختمان دلم به یک باره فرو میریزد.
در حالی که هنوز جرئت برگشتن به طرفش را ندارم شیشهام را درون جیبم فرو میکنم و به طرف صدا برمیگردم.
نویسنده: علیرضاسکاکی @RomanAmniyati
کپی با ذکر نام نویسنده و قید آیدی کانال مجاز است
هدایت شده از گاندو
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭
روز آنهایی که با وجود شنیدن تمام نیش و کنایهها، بازهم پاسدار مملکت میمانند، مبارک!
#روز_پاسدار
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo