eitaa logo
خودسازے و تࢪڪ گناھ
1.8هزار دنبال‌کننده
688 عکس
813 ویدیو
46 فایل
https://eitaa.com/joinchat/2173240167C847a1cc6ec گروه پاسخ به سؤالات شرعی خانمها‌ ⚘💙 ﷽ ✍پیامبر اڪرم صلی الله علیه و آله و سلم: گنهڪارے ڪه به رحمتِ خدا اميدوار است از عابدِ مأيوس، به درگاهِ خدا نزديڪتر است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
خودسازے و تࢪڪ گناھ
☀️ ☀️ ☀️ ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_صدو_شصتم تابستان شصت و یک راوی:مرتضی پارسائیان ا
🍃🌼 🍃🌼 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ بعد گفت آدم هر کاری که می‌تواند باید برای بنده‌های خدا بکند مخصوصاً این مردم خوبی که داریم هر کاری که از ما ساخته است باید برای ایشان انجام دهیم نشنیدی که حضرت امام فرمودند: مردم ولی نعمت ما هستند. ابراهیم را در محل همه می‌شناختند هر کسی در اولین برخورد عاشق مرام و رفتارش می‌شد. همیشه خانه ابراهیم پر از رفقا بود. بچه‌هایی که از جبهه می‌آمدن قبل از اینکه به خانه خودشان بروند به ابراهیم سر می‌زدند یک روز صبح امام جماعت مسجد محمدیه نیامده بود مردم به اصرار ابراهیم را فرستادند جلو و پشت سر او نماز خواندن وقتی حاج آقا مطلع شد خیلی خوشحال شد. و گفت بنده هم اگر بودم افتخار می‌کردم پشت سر آقای هادی نماز بخوانم. ابراهیم را دیدم که با عصای زیر بغل در کوچه راه می‌رفت چند دفعه‌ای به آسمان نگاه کرد و سرش را پایین انداخت رفتم جلو و پرسیدم آقا ابراهیم چیزی شده؟ ابراهیم اول جواب نداد اما با اصرار به من گفت‌ هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خدا به ما مراجعه می‌کرد و هر طور شده بود مشکلش را حل می‌کردیم. اما امروز از صبح تا الان کسی به من مراجعه نکرده! می‌ترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشد. ✍ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🍃🌼 🍃🌼 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_صدو_شصت‌ویکم بعد گفت آدم هر کاری که می‌تواند بای
✨🌱✨🌱✨🌱✨ روش تربیت راوی: جواد مجلسی راد، مهدی حسن قمی منزل ما نزدیک خانه ابراهیم بود آن زمان من ۱۶ سال سن داشتم هر روز با بچه‌ها داخل کوچه والیبال بازی می‌کردیم بعد هم روی پشت بام مشغول کفتر بازی بودم! آن زمان حدود ۱۷۰ تا کبوتر داشتم موقع اذان که می‌شد برادرم به مسجد می‌رفت. اما من اهل مسجد نبودم. عصر بود و مشغول والیبال بودیم ابراهیم جلوی درب منزلشان ایستاده بود. با عصای زیر بغل بازی ما را نگاه می‌کرد. در حین بازی توپ به سمت آقا ابراهیم رفت. من رفتم که توپ رابیاورم، ابراهیم توپ را در دستش گرفت بعد توپ را روی انگشت شست به زیبایی چرخاند و گفت بفرمایید آقا جواد! از اینکه اسم مرا می‌دانست خیلی تعجب کردم تا آخر بازی نیم نگاهی به آقای ابراهیم داشتم همش در این فکر بودم که اسم مرا از کجا می‌داند!؟ چند روز بعد دوباره مشغول بازی بودیم. آقای ابراهیم جلو آمد و گفت: رفقا ما را بازی می‌دید؟ گفتیم: اختیار دارید مگه والیبال هم بازی می‌کنید؟! گفت: خب اگر بلد نباشم از شما یاد می‌گیرم عصا را کنار گذاشت و در حالی که لنگان لنگان راه می‌رفت شروع به بازی کرد. تا آن زمان ندیده بودم کسی انقدر قشنگ بازی کند... ✍ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
الـسلامُ‌عـلَیـــڪ‌یاابٰـاصٰالِـحَ‌الــمَھـــــدے³¹³ ♥️
📣 امیرالمؤمنین‌على عليه‌السلام: 🔸قُلوبُ العِبادِ الطّاهِرَةُ مَواضِعُ نَظَرِ اللّهِ سبحانَهُ، فمَن طَهَّرَ قَلبَهُ نَظَرَ إلَيهِ 🔸دل هاے پاكِ بندگان، نظرگاه خداے سبحان است. پس هر ڪه دل خويش را پاك گرداند خداوند به آن نظر افڪند 🔸 حدیث6777