1_59711888.mp3
522.9K
*------**---**------*
👌 قرائت بسیار زیبا
♦️نهج البلاغه ،نامه 53 ♦️
👈مبادا هرگز...
مبادا هرکز....
مبادا هرگز...
تلاش کن تا هرکاری را در جای خود و در زمان مخصوص به خود انجام دهی.
❇️پیشنهاد دانلود😊
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
حکمت ۱۰۴ #نهج_البلاغه
و از نوف بكالى روايت است كه شبى اميرالمومنين (ع) را ديدم
از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت
و فرمود:اى نوف، خواب هستى يا بيدار؟
گفتم : بیدارم
اى نوف خوشا بحال زاهدان در دنيا
و مشتاقان در آخرت
آنان قومی هستند که زمین را فرش خود قرار دادند
و خاك آنرا بستر
و آب آن را عطر میپندارند
قرآن را پوشش زیرین قرار داده اند
و دعا را لباس رویین
پس آنگاه دنيا را بر روش مسيح دور ریختند
اى نوف، داود (ع) در چنين ساعتى از شب، برخاست و گفت :
اين ساعتى است كه بندهاى در آن دعا نكند
جز اینكه از او پذيرفته شود
مگر باجگير يا كسى كه كارهاى مردم را به حكومت گزارش می كند
و يا صاحب «طنبور» باشد ويا صاحب «طبل»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله تبریزیان پدر طب اسلامی
اگر می خواهید مبتلا به #آنفلوانزا نشوید این دارو را مصرف کنید
جایگزین واکسن در طب اسلامی
#داروی_امام_کاظم ، با مصرف این دارو دیگه مریض نمیشین ، فقط یکبار امتحان کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما شما هم شنیدید که در آخرالزمان دجال سوار بر یه خری میاد که از هر تار موی دُمش صدای یه آهنگی میاد و...
آیا اطلاع دارید که #دجال با خرش اومده؟
#یادمون_نره
حتما ببینید و نشر دهید
🔴 نگران فتنه ها نباشید فقط منافقین هلاک میشوند
🔷🔹 حضرت امام مهدی(عج):
ستمکاران پنداشتند که حجت خدا نابود شدنی است؛ در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده شود؛ شک و تردید از میان برداشته میشود.
من صاحب حقم ؛ علامت ظهورم زیاد شدن آشوبها و فتنه هاست.
📜 بحارالانوار جلد ۵۱ صفحات ۴ و ۳۲۰
🔷🔹 حضرت رسول (ص) میفرمایند :
«چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولی خونها مباح می شود، در دومی خون ها و ثروتها مباح می گردد، در سومی خون ها و ثروت ها و ناموسها مباح می شود و در چهارمی آشوبی کور و کر جهان را مضطرب می سازد؛ آن چنان که کشتی غول پیکر آب های مجاور را مضطرب کند»
📜 (روزگار رهایی ص 896.)
#داستان_آموزنده
✍️ آیه های آتش افزا♨️
🔷🔹احمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی که از دنیا رفت از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند. روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست که به کجا رفته است پس از جست و جوی فراوان او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ جرأت نمی کرد جواب دهد. فقط می گفت: من دیگر قرآن نخواهم خواند. گفتند: اگر حقوق دریافتی تو کم است دو برابر این مبلغ را می دهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید نمی پذیرم. گفتند: دست از تو برنمی داریم تا دلیل این مسأله روشن شود. گفت: چند شب قبل صاحب قبر به من اعتراض کرد که چرا بر سر قبرم قرآن می خوانی؟ من گفتم: مرا اینجا آورده اند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد.
🔷🔹گفت: نه تنها ثوابی از قرائت قرآن به من نمی رسد بلکه هر آیه ای که می خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می شود، به من می گویند: می شنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟ بنابراین مرا از خواندن قرآن برای آن پادشاه بی تقوا معاف کنید.
📚روایت ها و حکایت ها / ۱۳۱
📚 به نقل از: داستان های پراکنده