eitaa logo
غزه آری کربلا گشته
112 دنبال‌کننده
99 عکس
204 ویدیو
0 فایل
🇵🇸 راه قدس‌ از کربلای غزه واگشته‌ #خبر #نگاره #غزه 📎 @fatherevayat سرای هنر و اندیشه(سُها)
مشاهده در ایتا
دانلود
17.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. غزه آری کربلا گشته "لالایی" زمانی زیباترین آهنگ زندگی بود. اما انگار آهنگها هم تاریخ دارند و خودشان را در یک ایستگاه متوقف نمی کنند. اگر آهنگ، تاریخ دارد پس انسانی چون، من برای تاریخی دیدن خود چرا عزمی نمی کند؟! انگار همان طور که واژه ها عالَم دارند آهنگ ها هم عالَم دارند که اگر بتوانیم در عالَمش حاضر شویم به ساحت دیگری دعوت می شویم‌‌؛ گوش و چشم دیگری برای شنیدن و دیدن برایمان ظهور می کند. آری زمانی، لالایی برای خواباندن فرشته ی کوچکم و فرو بردنش در آغوش خواب بود. اما در غزه لالایی برای بیدار شدن ما خفتگان است که از شهادت فرشته هایی اینگونه زیبا و خردسال، بالی بگشایم و بندهای دست و پایم که سالهاست در خاک ریشه دوانده را رها کنم و آسمانی شدنم را با خون رنگین تو در آمیخته شدن با اشک هایم در یگانگی بیام. طلب و تمنایی رخ دهد و قرب به انسانِ کامل را در شبهای قدر چون شما بطلبیم. شمایی که شاید واژه انسان کامل را نشنیده بودید ولی با طلب به دور توهم، مشاهده اش کردید و به این گرمی در آغوشش آرام گرفتید و ما را به طلب چنین تمنایی متلاطم کردید. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. سال‌های سال است همچون کودکانی احمق این بازی را جدی گرفتیم... زیادی جدی... این‌قدر جدی که اگر کسی یا کسانی از این بازی انصراف دهند، دیگر در بین ما جایی ندارند ... چشمان خواب‌زده و کم‌سوی ما آنها را نه قهرمانان که درماندگان و بیچارگان و آوارگان می‌بیند ... نمی‌دانم تو چه عهدی بسته‌ای و مست کدامین شرابی که چنین ایستاده‌ای تا این بازی را خراب کنی... و انگار تا تهش را نروی و بازی ما را خراب نکنی، دست بردار نیستی ... تو از همه نگران‌تری ... نگران زنان و کودکان و خانه و حیات... تو بهتر از همه ما فهمیدی که باید همه این جهان را در هم بکوبی تا ما بیدار شویم؛ تو فهمیدی که این جهان با تریبون‌ها و صلح‌نامه‌های بشردوستانه راهی به حق نخواهد یافت... تو فهمیدی که باید این زمین شوم را ترک کنیم و در هم بکوبیمش و بنایی دیگر گذاریم ... و چقدر صبوری و نجیب... مثل مادری که هر چقدر این کودکان بازیگوش به او پشت می‌کنند خودش را نمی‌بازد و هی با لطافت سررشته کار را به دست می‌گیرد و کسی نمی‌داند چقدر غمش بزرگ است... خسته‌ای و چهره‌ات را گرد و غبار پوشانده و دستانت زخمی شدند ... چقدر پریشانیِ موهایت خیال‌انگیز شده چقدر با ابهت‌تر شدی... مثل خودِ خودِ قهرمان‌های رؤیایی... همان‌هایی که پیروزیشان قطعیست؛ همان‌هایی که جوانه‌های حیات را بشارت می‌دهند همان‌هایی که امید شب‌نشینان و سالکان و مجنون‌هایند... 🖋 @gharare_andishe 🇵🇸 @gaze_karbala
غزه آری کربلا گشته
. حسبنا الله و نعم الوکیل 🇵🇸 @gaze_karbala
. فنای فی الحق بودن، به دور از ظواهر امروزین ماست که در ذهنمان مانند تار عنکبوتی به دُورِ حقیقت اصیل‌مان پیچانده ایم؛ فنای فی الحق بودن همین بس که در ویرانه باشی اما، چون کوه استوار و چون قلبی زنده و گرم و سرخ بتپی و جان هایی را حیات بخشی. حیاتِ جهان، سرشته از حضور غزه‌ایست که پیش از آن، انقلاب اسلامی و کربلای حسین آن را لبیک گفتند و غزه نیز به تصدیق لبیک تمامی‌شان برخواست چون آن حقیقتی را یافت، حقیقت مشترکی که در تمامی تاریخ با تو زمزمه می‌کند که اگر ابدیت میخواهی، جز این راه و حضورِ این چنین، نخواهی یافت... ؛ حال چگونه میتوان گفت قرآن و کربلا و انقلاب و غزه یکی نیستند، مادامی که تمامیشان صدق بر وحدانیت‌شان دارند! 🎥 ویدیوی مرتبط با متن 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
غزه آری کربلا گشته
. حسبنا الله و نعم الوکیل 🇵🇸 @gaze_karbala
. مادری واژه ایی که گوش نوازیش به هواداری بچه اش بود، از خواب و خوراک خودش می زد تا بچه در آرامش به سر ببرد. جوری عمل می کرد که آسایش بچه از همه جهت تامین شود و مادر یعنی حفظ بچه از خطرات اما چه شده که مادری در غزه رنگ دیگری به خود گرفته و فرزندانش را به وفای عهدی فرا می خواند و تنها بازماندگان را به سینه سپر کردن و مقاومت در برابر استکبار را تنها مسیرش می بیند. آری بسیار شنیده بودم مادری گم شده ی تاریخ است و این غزه است که در حال نشان دادن گم شده است. آری مادر، بچه را به عهدی فرا می خواند که راهی جز شهادت ندارد و اینگونه امتداد می یابد و راه برای گمشدگان چون چراغی فروزان روشن می کند اما برای چنین دعوتی گوش و چشمِ جان است که به استقبالش می رود و اینجاست که بهشت را به بها دهند نه به بهانه. 🎥 ویدیوی مرتبط با متن 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. سردار شهید محمدرضا زاهدی دیشب حرم امام رضا سلام الله علیه بودند و تولیت آستان آقای مروی لحظه خداحافظی انگشتر تبرک حرم رو بهشون هدیه میده و با همان انگشتر به شهادت رسیدند... 🇵🇸 @gaze_karbala
. نامه‌ای که هفتهٔ گذشته سردار شهید محمدرضا زاهدی به خواهرزاده‌ٔ ۱۰ ساله‌اش نوشت. به راستی در نامه نوشتن چه سرّی نهفته است که امامان معصوم "علیهم السلام" ما را به آن دعوت کرده اند مثلا نامه 31 نهج البلاغه نامه به تک به تک شیعیان است که پدری مهربان عبرتهایش را با دلی آرام برای فرزندانش روایت می کند. مانند مادری که با قصه فرزندش را از عالمی به عالم دیگر دعوت می کند. کسی که وارد راه می شود با نشانه ها مسیر را طی می کند. شهید با قلمش ادامه ی مسیر را حتی برای کودکی 10 ساله نشانه گذاری می کند. انگار بذری را در شیار قرار می دهد تا به وقتش میوه آن هم بدست مبارک مولا چیده شود. حاج قاسم شما هم اهل نامه نوشتن بودی برای دخترت نوشتی و همه دختران را دختر خودت کردی. چقدر رفقا در نگاه وجودی شبیه همدیگر می شوند. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. رفق و شهادت چه زیبا به هم تنه زده اند. رفیق راه بودن فقط با تفاهم به ظهور می رسد و تفاهم فقط در هویت قدسی معنا پیدا می کند. گریه های حاج احمد بعد از شهادت مهدی باکری گریه های حاج قاسم بعد از شهادت حاج احمد این مسیر ادامه دارد انگار دانه های تسبیح هستند که به وقتش همدیگر را پیدا می کنند خدایا آیا گریه های ما برای عماد مغنیه، حاج قاسم و شهید زاهدی چتری برای تفاهم قدسی می گشاید؟ به امید شهادت زنده ایم. هر که را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست بی ‌شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. شهادت، یک تیتر است. تیتر لحظه نامه هایی که هرگز قرار نیست بهمان بگویند چه اتفاقی افتاده است. گویا اصل خبر، اتفاق، اجمال و تفصیل در خود کلمه پیداست. نمیدانم شبیه کدام یکی است. حادثه ی کرمان؟شهادت سردار؟ و یا وقتی شنیدیم حاج احمد به مهدی پیوست. رفت تا ببیند آنجا چه خبر است. و هرگاه نامی در میان می آید، نامی، وصیت نامه ای و صدایی، فتح خونی رخ می دهد و اشک جاری می شود. شبیه خواب نما های که برای بیداری تلاش میکنند و حال شیون میزنند. گویا یک قطره بیداری دیده اند یا چشیده اند. نمیدانم شاید اینجا حس و انسانیت و این ماجرا ها تعطیل میشود! اینجا تنها دلتنگی چاره ساز است: تو را دیدم درون خواب بیدارم ولی گویا ز کابوسی رهیده مست در بیداری اکنون نمیدانم که ای! نامت ولی گویا چنان آشناست از برای من و روز رفتنت ای وای! کدامین در جلویت ایستاد کدامین ساعت خونین بگفتا: نه! نرو. امشب نرو جانا بمان اینجا ولی رفتی و فرقی اندر آن ساعت درون لحظه‌ی پرواز، بشکافت نمیدانم که تاریخ است اینجا مست نامت و یا نامت شده تاریخ ساز همچون علی (ع) عاشق و عاشق ساز 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala
. کاش آخر این قصه‌ی پر غصه وصالی باشد... ته رفاقت یعنی همین، یعنی سفارش کنی مزارتم کنار مزار رفقات باشه💔 مدتی بود ذهنم درگیرِ اون مزار خالی کنار حاج‌حسین و حاج‌احمد بود، نگو رفقات منتظرت بودند حاجی، خوش اومدی زائر امام رضا(ع)، سلام مارو هم به اربابت برسون🥺 @nanetazeh 🇵🇸 @gaze_karbala
. با کدامین تلاوت انس گرفته بودی که توانستی آیات قدر را چنان در خود پیدا کنی که قدر خود را رقم زنی و بهترین تمناها را بچشی شاید دستان لرزان پدر هنگام تدریس مکاسب و عمل هنگام کسب روزی حلال... باعث شد بدون لرزش دست و دل و قاطعانه حرکت کنی... تمام سعیشان بر این بود که قبل از اینکه زبان اسرار بگشایی آهنگ فریاد را در تمامی وجودتان خاموش کنند چه بسا زمانی که آنها در خواب غفلت بودند بین طلوعین زیر لب زمزمه میکردی رب شرح لی صدری و یسرلی امری و حلل عقدت من لسانی ... با زبانی بدون گره وخالصانه... پیام رابه نسل درانتظار... چنان رساندی که دیگر جایی برای شبهه نیست... و چه زیبا و به رسم ادب خود را در محضر سلطان عشق رساندی و اذن دخول گرفتی... که بتوانی زیباترین خداحافظی را انجام دهی... که باز تلنگری شود که خیلی زود دیر می‌شود. 🖋 🇵🇸 @gaze_karbala