eitaa logo
یـاسـیـن شـهـدا 🇵🇸
202 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2هزار ویدیو
8 فایل
عشق تو در دلم هست هرچند گناه کارم! نحن لا نتضامن مع القضية ، نحن أصحابها🇵🇸 #کمپانی_ضد_ظهور =هشتک مهم کپی با ذکر صلوات در تعجیل ظهور مدیر @Salva_tavakoli حرفی..https://daigo.ir/secret/8530313654
مشاهده در ایتا
دانلود
یـاسـیـن شـهـدا 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 صهیونیست‌ها یک شهروند آمریکایی را با گلوله هدف قرار دادند 🔰 رسانه‌های فلسطینی از کشته شدن یک ترک تبار حامی فلسطین با تابعیت آمریکایی خبر دادند که در جنوب نابلس توسط ارتش صهیونیستی از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفته است. 🇮🇷 | حتماعضوشوید👇 @niroughodssepah جبهه مقاومت🚀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هر حرفی که می‌زنید توسط گوگل و اینستاگرام شنیده می‌شود! ـــــــــــــــــــــ
همین محرم تو مسجد بودیم هنوز عاشورا نشده بود. یهو دیدیم طرف مردا یه کسی با قد بلند اومد گفتم این اصلا شبیه ایرانیا نیست . بعد دیدیم یه خانمم اومد و دوتا صندلی کشیدند و اونا نشستن. بعد فهمیدیم اینا توریستن و اهل نوروِژ . تواوروپا. عکس وفیلم از عزاداری و نوحه خوانی گرفتند . ماهم با هزار بدبختی رفتیم باهاشون حرف بزنیم. همین بس که همه ریختن سرشون و انگلیسی حرف زدن. یکی گفت این مثل هالیووده. فقط اینجارو شنیدم ولی موندم اخرش گفت این عزاداریه یا نه! منم همیشه یه کوله بار تو کیفم وسایل بود یدونه عکس بود و شعر خیلی دلم میخواست به خانمه هدیه بدم. با خانمه عکس گرفتم. اوناکه رفتن منم دویدم که به استرسم غلبه کنم و بدم شعر رو😂. بهش توضیح دادم چیه . گفت ایران کشور قشنگیه منم خواستم بهش معروفت ترین شخصیتی که عکس تو کیفم بود رو بدم بهش چون اون رو ساخته بودم کادو بدم به یکی (خدارو شکر الانم هرچی کادو براش میخرم قسمت نیست بدم بهش!) بعد اون عکس شهید همت بود عکس قشنگی بود سیاه و سفید بین جمعیت که انگار مثل یک چیزی که بین مردم میدرخشید و تک بود . با روبان سبز سیدی هم برگه کلاسور رو سوراخاشو دوخته بودم خیلی قشنگ. زیرش متن نوشتم. متن صفحه اخر کتاب نیمه پنهان ماه :
یه چیزی مثل این چون حفظ نیستم : این پیچک ستم پیشه که بر دور درختان تنومند حلقه میزند و آنها را از پا در می آورد چیست؟ درخت این پاسدار خسته تست و...... یادم نیست اخرشم میگه چشمان همت ، در وداع وداع ؛ تر میشود و لب هایش از دردی پنهان بر هم فشرده میشود.  
صفحه بعدش هم شعر بود