7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡چرا به همسرت ظلم می کنی؟
💠 استاد رفیعی
.
.
✅ با منبرهای عالی همیشه پای درس علما باشید
.
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
39.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴اثار دوستي و محبت با حضرت علي (ع)
سخنران شهید کافی(ره)
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در محضر ولایت ۳۱۰
قسمتی از بیانات رهبری درباره روش دشمن در تبلیغات علیه نظام
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ برخورد وحشیانه پلیس "ممفیس" آمریکا با شهروند سیاهپوست که منجر به کشته شدن وی شد
🔹در ادامه سریال خشونتهای پلیس آمریکا علیه شهروندان رنگینپوست، این بار ممفیس شاهد جنایت دیگر پلیسهای آمریکایی بود.
🔹در پی کشته شدن این فرد به دست پلیس،و خشونت علیه رنگین پوستان، موجی از اعتراضات و تظاهرات علیه این خشونتها به راه افتاده است.
YEKNET.IR - shoor 3 - shahadat imam hadi 1401 - rasouli.mp3
1.92M
⏯ #شور احساسی
🍃دلم گرفته برایت زبان سادهی عشق است
🍃سلیس و ساده بگویم دلم گرفته برایت
🎙 #مهدی_رسولی
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
داستانی پند آموز :👌
مردی به پيامبر خدا ، حضرت سليمان ، مراجعه کرد و گفت
اي پيامبر ميخواهم ، به من زبان يکي از حيوانات را ياد دهي .
💮➰??➰💮
سليمان گفت : توان تحمل آن را نداري .
اما مرد اصرار کرد
سليمان پرسيد ، کدام زبان؟
جواب داد
👈 زبان گربه ها،
چرا که در محله ما فراوان يافت
مي شوند.
💮➰💮➰💮
سليمان در گوش او دميد و عملا زبان گربه ها را آموخت
روزي ديد دو گربه باهم سخن ميگفتند. يکي گفت
غذايي نداري که دارم از گرسنگي ميميرم . دومي گفت
،نه ، اما در اين خانه خروسي هست که فردا ميميرد،
آنگاه آن را ميخوريم.
💮➰💮➰💮
مرد شنيد و گفت ؛ به خدا نميگذارم
خروسم را بخوريد،
آنرا خواهم فروخت، و فردا صبح زود آنرا فروخت
گربه امد و از ديگري پرسيد
آيا خروس مرد؟ گفت نه
، صاحبش فروختش
، اما،
👌گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهيم خورد.
💮➰💮➰💮
صاحب منزل باز هم شنيد و رفت گوسفند را فروخت.
گربه گرسنه آمد و پرسيد
ايا گوسفند مرد ؟
گفت : نه!
صاحبش آن را فروخت.
اما
👌صاحب خانه خواهد مرد، و غذايي براي تسلي دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن ميخوريم!
💮➰💮➰💮
مرد شنيد و به شدت برآشفت😱😱
نزدسليمان رفت
و گفت گربه ها ميگويند امروز خواهم مرد! خواهش ميکنم کاري بکن ! 😰😰
حضرت پاسخ داد: 👈 خداوند خروس را فداي تو کرد
👌 اما آنرا فروختي
👌، سپس گوسفند را فداي تو کرد آن را هم فروختي ،
پس خود را براي وصيت و کفن و دفن آماده کن!
☝☝☝☝☝
حکمت اين داستان :
👌خداوند الطاف مخفي دارد، ما انسانها آن را درک نمي کنيم.
او بلا را از ما دور ميکند ،
👌 و ما با ناداني خود آن را باز پس ميخوانيم !!!!!😞
پس بر ماست که امورمان را به او بسپاريم .🙌
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
#خاطرات_شهدا 🌹📖
گفتم: محسن جان! دیر میای بچه ها نگرانتند.
لبخند زد و حرفی زد که زبانم را قفل زد.
غیرتمند گفت: هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم.
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد.
از شنبه آرام در اسرائیل گفت.
شنبه بعد از محسن فخری زاده....
#شهید_محسن_فخری_زاده
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
در بیشرفی عبدالحمید همین بس که دیروز و درست بعد از کشتار صهیونیستها، حرف از صلح بین صهیونیستها و فلسطینیها کرده
چقدر یه آدم میتونی پست و بیشرف باشه
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «راز پیروزیهای سردار سلیمانی»
👤 استاد #پناهیان
▫️ در دریای طوفانزده، اهلبیت کشتی نجات هستن...
🔸 برای نجاتمون باید مضطر بشیم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb
📚حکایتهای پندآموز
«نپرداختن بدهی دیگران»
حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند:
از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم.
گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳
اثر استاد حسین انصاریان
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
https://eitaa.com/gfjrsb