eitaa logo
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
219 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
42.9هزار ویدیو
165 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙نشانه عجیب از ظهور 🔸استاد مسعود عالی ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔹تلنگری زیبا برای همه ما آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ | 💠حجت الاسلام عالی خبر امام جعفر صادق علیه السلام از دوران آخر الزمان آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ | 💠حجت الاسلام عالی یک لحظه غفلت یک عمر پشیمانی آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
علیه السلام فرمودند: بهترين مردم هر زمان كسانى هستند كه منتظر ظهور حضرت مهدى عليه السلام هستند. بحارالأنوار، ج 52، ص 122 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
هارون بر خود قرار داد که هرکس حرف حکیمانه و شیرینی زد به او کیسه ی زری ببخشد، روزی دید پیرمردی پشت خمیده، با حالت زار، مشغول کاشت درخت زیتون است!!! هارون گفت : ای پیرمرد تو با این سن و سال زیتون می کاری و حال آنکه عمر تو کفاف برداشت میوه ی آن نمیکند؟ پیرمرد گفت: ای خلیفه! دیگران کاشتند و ماخوردیم ما میکاریم، دیگران بخورند!!! هارون خوشش آمد بدره ی زری به او داد... پیر مرد گفت : درختان مردم بعد از سالها میوه میدهد ولی درخت ما در حال میوه داد!!! هارون بیشتر خوشش آمد کیسه ای دیگر زر به او داد... پیر مرد گفت : درختان دیگر سالی یکبار میوه میدهد اما درخت ما دوبار به بار نشست!!! هارون بیشتر خوشش آمد کیسه ی زری دیگر به او داد و زود از آنجا عبور کرد و میگفت : اگر بایستیم خزانه را خالی خواهد کرد..... آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
⚜ ذکر صالحین ⚜ 🌸غروب بود و چشمان من و برادرم به در خشک شده بود. مادرمان نگران بود و قلب من تحمل این دوری را نداشت. باران شدیدی باریدن گرفته بود و آب در مسیل شهر همچون رودی خروشان می‌غرید. آبان ۷۶ بود و هنوز تلفن همراه باب نبود. همه دلواپس پدر بودیم. هیچ وقت بی‌خبر دیر نمی‌آمد اما امشب چند ساعتی بود که ما را چشم انتظار گذاشته بود. با گذر زمان هر لحظه دلمان ریش می‌شد از نبودش، از دوریش. 🍃صدای زنگ تلفن توجه مان را به کنج اتاق جلب کرد. مادر دوید. پدر بود. می‌گفت سیل در برخی جاها خانه مردم را پر کرده و باید برای کمک، زیر باران بماند. گویی مهربانی او محدود به دیوارهای خانه نبود. حالا که برای اولین بار اینقدر از او دور بودم، مدام آه می‌کشیدم و با خود می‌گفتم چگونه نبودش را تاب بیاورم؟ بامداد شد. این اولین باری بود که تا صبح بیدار مانده بودم. با شنیدن صدای چرخیدن کلید در قفل در، بی اختیار به سمت در دویدم. 🌸آن روز، شیرینی بودنش را با تمام وجود چشیدم و خدا را شاکر بودم از این نعمت. چند روز بعد با پدرم این خاطره را ورق زدیم. می‌گفت: یادت باشد همه ی ما به جز پدری که از خون او هستیم، پدر دیگری هم داریم که از هر پدری مهربانتر است. پدری که همیشه دل نگران و دعاگوی ماست و ما غافل از این همه محبت پدرانه، اکثر اوقات حتی یادی از او نمیکنیم چه برسد به اینکه بی تاب نیامدنش باشیم. هر وقت دلت برای من تپید، اول او را یاد کن. هر بار که خواستی به من سلام دهی، پیش تر به او سلام بده. هر زمان که انتظار آمدنم را کشیدی، برای زودتر آمدن او دعا کن. اللهم عجل لولیک الفرج🌺 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
خدایا میزان جود و بخشش تو، آرزویم را گسترش داده و عفو و گذشت، بر اعمال بد من برتری دارد مناجات شعبانیه آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شگفت‌انگیزتر از این گوشی و طرز فیلم گرفتنش، دنیای زیبای زیر این مردابه 😍 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb