eitaa logo
آل یاسین نائین🌼🌱🌼
211 دنبال‌کننده
26.9هزار عکس
41.9هزار ویدیو
165 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷چیزی را که نمیتوانی در قیامت از آن دفاع کنی نه ببین نه بشنو نه بنویس!!! 🔶ایت الله العظمی جوادی آملی آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
راهپیمایی ۱۳ آبان ماه از میدان خاتم الانبیا بافران به سمت حسینه بافران @naein_aram
🔹صبح ها یک برش لیمو ترش را درون یک لیوان آب گرم ریخته و میل کنید.نوشیدن آب گرم همراه با لیمو، با رفع سستی و تنبلی از سیستم گوارش، به کاهش وزن کمک می‌کند. آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
✍ احادیث ارزشمند از امام حسن عسکری علیه السلام : ☀️ [همه] پليديها در يك خانه نهاده شده و كليد آن، دروغ قرار داده شده است. ✨جُعِلَتِ الخَبائثُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكذبَ. 📚.ميزان الحكمه جلد10صفحه 65 ☀️ بهترينِ برادرانت، كسى است كه خطايت را فراموش كند و از نيكوكارى ‏ات در حقّ خودش ياد كند. ✨خَيرُ إخوانِكَ مَن نَسِيَ ذَنبَكَ ، وذَكَرَ إحسانَكَ إلَيهِ. 📚.أعلام الدين صفحه 313 ☀️ چه زشت است در مؤمن خواسته اى باشد كه او را به خوارى كشاند. ✨ما أقبَحَ بالمُؤمِنِ أن تكونَ لَهُ رَغبَةٌ تُذِلُّهُ. 📚.ميزان الحكمه جلد6 صفحه490 ☀️مردم، كسى را بيشتر دوست دارند كه به او اميد [بيشترى ]دارند. ✨أولَى النّاسِ بِالمَحَبَّةِ مِنهُم مَن أمَّلوهُ 📚.أعلام الدين صفحه 313 ☀️ امام عسكرى عليه السلام ـ در دعا -:اى كسى كه با كمترين صدقه و دعا، قضاى بدِ حتمى را از پهنه آسمان، باز مى گرداند! ✨يا مَن يَرُدُّ بِأَلطَفِ الصَّدَقَةِ وَالدُّعاءِ، عَن أعنانِ السَّماءِ، ما حُتِمَ واُبرِمَ مِن سوءِ القَضاءِ 📚البلد الأمين صفحه 60 ☀️ از فروتنى است كه بر هر كس بگذرى، بر او سلام كنى و در پايين پاى مجلس بنشينى. ✨مِن التَّواضُعِ السَّلامُ على كُلِّ مَن تَمُرُّ بهِ، و الجُلوسُ دُونَ شَرَفِ المَجلِس.ِ 📚ميزان الحكمه جلد13 صفحه 220
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# اهمیت و عجل فرجهم‌ در آخر صلوات صلوات با "و عجل فرجهم"معنی پیدا میکنه آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید/اینستاگرام سکوی اطلاعاتی دشمن در اینترنت رهبر انقلاب، روز گذشته در دیدار با دانش آموزان با اشاره به حذف نام آرشام در اینستاگرام از این پلتفرم صهیونیستی بعنوان سکوی اطلاعاتی دشمن در اینترنت نام بردند. کسانیکه این روزها برای بازگرداندن اینستاگرام تلاش می‌کنند در واقع بدنبال فعال کردن دوباره سکوی اطلاعاتی دشمن در کشور هستند....
باران کرامت خدا می بارد🌹 نور از نفس فرشته ها می بارد🌹 صد دسته گل محمّدی باز امشب🌹 بر صحن و سرای سامرا می بارد🌹 🌹سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد🌹
🙏پنج شنبه ودلتنگی یادی کنیم ازگذشتگان 🙏🌺🙏🌺🙏🌺🙏🌺🙏🌺🙏🌺
25.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🙏شب جمعه شب زیارتی ارباب اباعبدالله الحسین(ع) آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
khalaj 01.mp3
40.88M
🎤خلج 🙏زیارت عاشورا آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
السلام علیک یاامام زاده سلطان سیدعلی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع)🌸🙏🌸🙏🌸🙏 صبح رابانام ویادآقاامام زمان(عج) وشماآغازمی کنیم🌱 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 درود بر شما عزیزان ، صبح بخیر 🗓 به‌ جمعه خوش آمدید ☀️ ۱۳آبان ماه ۱۴۰۱ خورشيدی 🎄 4نوامبر ۲۰۲۲ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌙 ۹ربیع الثانی۱۴۴۳ قمری 🌼به نام خدای مهربان 🌸چونکه صبح آمد وچشمم باز شد 🌼خلقـتم با خالقم هم راز شد 🌸غرق رحمت میشود آنروز که 🌼صبحش با نام تو آغاز شد 🌸 # روزهای 🌼سرشار از خیر و برکت آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
🔴 سفر امام_عسکری "سلام الله علیه " در ماه ربیع_الثانی با طی_الارض به جرجان ▪️جعفر بن شریف می گوید: سالی قصد حج کردم، و قبل از حج به زیارت امام حسن عسکری علیه السّلام در سامراء رفتم. اموالی از شیعیان همراهم بود که باید به آن حضرت می رساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه کسی بدهم، ولی پیش از آنکه من صحبت کنم حضرت فرمودند: «به مبارک خادم بده». عرض کردم: «همین کار را کرده ام»، و سپس بیرون آمدم و گفتم: «شیعیان شما در جرجان به شما سلام می رسانند». امام علیه السّلام فرمود: مگر بعد از مراسم حج به جرجان بر نمی گردی؟ عرض کردم: بر می گردم. فرمودند: 170 روز دیگر اول روز جمعه سوم ربیع الثانی به جرجان وارد می شوی. آن وقت به مردم اعلام کن که من در آخر همان روز به جرجان می آیم. برو به سلامت. خداوند متعال تو را و آنچه با توست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانید. پسری برای پسرت متولد شده است. نام او را «صلت » بگذار، که خداوند به زودی او را به حد کمال می رساند و او از اولیاء ما خواهد بود. من گفتم: یابن رسول اللَّه، ابراهیم بن اسماعیل جرجانی از شیعیان شماست و به دوستان شما هر سال بیش از صد هزار درهم احسان می کند، و در جرجان از اشخاصی است که متنعم به نعمت های الهی است. امام علیه السّلام فرمودند: «خداوند به ابواسحاق ابراهیم بن اسماعیل در مقابل احسانی که به شیعیان ما می کند جزای خیر بدهد و گناهان او را بیامرزد و او را پسری صحیح الاعضاء روزی فرماید که قائل به حق باشد. به ابراهیم بگو: حسن بن علی می گوید: نام پسر خود را احمد بگذار». راوی می گوید: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و بازگشتم، و در روزی که حضرت معین فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم. هنگامی که اصحاب ما برای تهنیت آمدند، به ایشان گفتم: امام علیه السّلام مرا وعده داده که در آخر امروز به اینجا تشریف می آورند. پس مهیا شوید و مسائل و حوائج خود را آماده کنید. شیعیان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسکری علیه السّلام در همان ساعتی که فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام کردند و ما به استقبال شتافتیم و دست آن حضرت را بوسیدیم. آنگاه حضرت فرمودند: من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم. من نماز ظهر و عصر را در سامراء به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون شما حوائج و مسائل خود را بیاورید. اول کسی که ابتدا به سؤال کرد نضر بن جابر بود. او گفت: یابن رسول اللَّه، پسر من از هر دو چشم نابیناست، دعا فرمائید تا خداوند دیده هایش را به او برگرداند. حضرت فرمودند: او را حاضر کن. او را حاضر کرد و حضرت دست مبارک بر چشمان او کشید و چشمانش روشن شد. پس از او یک یک آمدند و حاجت خود را بیان کردند و حضرت حاجتهای آنان را برآورده می نمودند، تا اینکه حوائج همه را بر آوردند و مسائل آنها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند. آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
ثمره خوب بودن باید این باشد ... ثمره خوب بودن‌ها و کارهای خوب ما باید این باشد که نیاز به ما به خدا بیدار بشود و الّا خوبی‌های ما قبول نشده است و هنوز از دنیا جاکن نشده‌ایم. آغاز حرکت به سوی خدا این است که به خود خدا و نزدیک شدن به او احساس نیاز بکنی. استاد پناهیان آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
◾️ وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است... هرکس که خود مهتدی(هدایت‌یافته) است، می‌تواند یکی را مهتدی کند، و تدریجاً این یکی‌یکی‌ها جماعت را تشکیل می‌دهند. وظیفه‌ی ما همین است که در صورت امکان امر به معروف و نهی از منکر کنیم. اما اینکه چطور نتیجه بدهد، مقدرات دست ما نیست. 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۱۴ آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
معبودم شب مرا به نور صبح رسانیدی زندگی مرا هم به نور هدایت خودت منور ساز صبح مان و روزمان را سرشار از خیر و بخشش و استقامت برمسیر بندگی‌ات قرار بده آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
📚امانت داری عبدالرحمن بن سیابه می گوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان پدرم به منزل ما آمد و بعد از تسلیت گفت: آیا از پدرت ارثی باقی مانده است تا بتوانی به وسیله آن امرار معاش کنی؟ گفتم: نه. او کیسه ای که محتوی هزار درهم بود، به من تحویل داد و گفت: این پول را بگیر و از سود آن زندگی خود را اداره کن. بعدا اصل پول را به من برگردان! من با خوشحالی پیش مادرم دویدم و این خبر را به وی رساندم. هنگام شب پیش یکی دیگر از دوستان پدرم رفتم و او زمینه تجارت را برایم فراهم کرد. به این ترتیب که با یاری او مقداری پارچه تهیه کرده، در مغازه ای به تجارت پرداختم. به فضل الهی کار معامله رونق گرفت و من در اندک زمانی مستطیع شدم و آماده اعزام به سفر حج گردیدم. قبل از عزیمت پیش مادرم رفتم و قصد خود را با او در میان گذاشتم. مادر به من سفارش کرد که پسرم! قرضهای فلانی را (دوست پدرم) اول بپرداز، بعد به سفر برو! من نیز چنین کردم. با پرداخت وجه، صاحب پول چنان خوشحال شد که گویا من آن پولها را از جیب خودم به وی بخشیدم و به من گفت: چرا این وجوه را پس می دهی، شاید کم بوده؟ گفتم: نه، بلکه چون می خواهم به سفر حج بروم، دوست ندارم پول کسی نزدم باشد. عازم مکه شدم و بعد از انجام اعمال حج در مدینه به حضور امام صادق (ع) شرفیاب شدم. آن روز خانه امام(علیه السلام) خیلی شلوغ بود. من که در آن موقع جوان بودم، در انتهای جمعیت ایستادم. مردم نزدیک رفته و بعد از زیارت آن حضرت، پاسخ پرسشهایشان را نیز دریافت می کردند. هنگامی که مجلس خلوت شد، امام به من اشاره کرد و من نزدیک رفتم. فرمود: آیا با من کاری داری؟ عرض کردم: قربانت گردم من عبدالرحمن بن سیابه هستم. به من فرمود: پدرت چه کار می کند؟ گفتم: او از دنیا رفت. حضرت ناراحت شد و به من تسلیت گفت و به پدرم رحمت فرستاد. آن گاه از من پرسید: آیا از مال دنیا برای تو چیزی به ارث گذاشت؟ گفتم: نه. فرمود: پس چگونه به مکه مشرف شدی؟ من نیز داستان آن مرد نیکوکار و تجارت خود را برای آن بزرگوار شرح دادم. هنوز سخن من تمام نشده بود که امام پرسید: هزار درهم امانتی آن مرد را چه کردی؟ گفتم: یابن رسول الله! آن را قبل از سفر به صاحبش برگرداندم. امام با خوشحالی گفت: احسنت! سپس فرمود: آیا سفارشی به تو بکنم؟ گفتم: جانم به فدایت! البته که راهنماییم کنید! امام فرمود: عَلَیک بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ تَشْرَک النَّاسَ فِی أَمْوَالِهِمْ هَکذَا وَ جَمَعَ بَینَ أَصَابِعِه؛ بر تو باد راستگویی و امانت داری، که در این صورت شریک مال مردم خواهی شد. سپس امام انگشتان دستانش را در هم فرو برد و فرمود: این چنین. عبدالرحمن بن سیابه می گوید: در اثر عمل به سفارش امام، آن چنان وضع مالی من خوب شد که در مدتی کوتاه سیصد هزار درهم زکات مالم را به اهلش پرداختم. 📚 کتاب بحارالانوار،ج 47، ص 384 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb
📚داستان کوتاه گوهر شاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می خواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند . به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید. او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد می‌آورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند . بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را دو برابر مى دهم .. گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید . جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت.. چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند . وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد . یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز . اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن. جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد . قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد . جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد : به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ، ولى اکنون دلم به عشق خدا مى تپد و جز او معشوقى نمى خواهم . من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم . و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیت اله شیخ محمد صادق همدانی. گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد است . آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb