کتمان حقیقت
🔷«ابن قتیبه» که خود در زمره منحرفینی است که نسبت به امیر المؤمنین علیه السلام سخنان منکر و شنیعی را مطرح میسازد، با اعتراف به غلو و افراط نواصب در دشمنی با حضرت میگوید:
بسیاری از محدثان از روایت فضائـل علـی بن ابی طالـب علیه السلام اجتناب کرده اند.
🔶 ...وتَحامى كثير من المحدّثين أن يحدّثوا بفضائله كرّم الله وجهه...
📚 مشخصات کتاب:
الاختلاف فی اللفظ والرد علی الجهمیّة والمشبهة تأليف ابن قتيبه دينوري، تحقيق: محمد زاهد الكوثري، المكتبة الأزهرية للتراث، ١٤٢٢ ق .
☑️ شفا در تربت سیدالشهدا علیه السلام
♥️ «حافظ ابوطاهر سلفی» از علمای قرن ۶ هـ. ق در کتاب «الطیوریات» به نقل از «جعفر بن محمد،بن نصیر الخلدی»_که ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» در وقایع سال ۳۴۸ هـ.ق او را صدوق و ثقه معرفی می کند_ می نویسد:
🔹نوعی بیماری شدید پوستی داشتم و آن را به خاک قبر حسین (علیه السلام) کشیدم، و بعد از آن به خواب رفتم وقتی بیدار شدم هیچ اثری از آن بیماری در بدنم نبود !
🔶«کانَ فیَّ جَرَبٌ عَظیمٌ کَثیرٌ قالَ: فمَسَحتُ بِتُرابِ قَبرِ الحُسَینِ «علیه السلام»، قال: فغَفَوتُ فَانتَبهتُ، وَلَیسَ عَلیَّ مِنه شَئٌ.»
📚مشخصات نسخه خطی:
نسخه منحصر به فرد کتاب «الطیوریات» تالیف «حافظ ابو طاهر احمد بن محمد السلفی» عالم اهل سنت قرن ٦ _ نگهداری شده در کتابخانه ظاهریه دمشق به شماره ۱۱۲۰
♥️دریای کرم
🔷امام الحنابله «احمد بن حنبل» در کتاب «الزهد» ذیل عنوان «زهد علی بن الحسین علیهما السلام» چنین روایت می کند:
«گروهی از مردم مدینه نمیدانستند خرج مایحتاج زندگیشان را چه کسی تأمین می کند، زمانی که علی بن الحسین علیهما السلام از دنیا رفت؛ از آن چیزهایی که شبانه برایشان به عنوان آذوقه آورده میشد، دیگر خبری نبود! »
🔶حدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ، حَدَّثَنَا أَبُو مُوسَى الْأَنْصَارِيُّ، حَدَّثَنَا يُونُسُ بْنُ بُكَيْرٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، قَالَ: كَانَ نَاسٌ مِنَ أَهْلِ الْمَدِينَةِ يَعِيشُونَ مَا يَدْرُونَ مِنْ أَيْنَ كَانَ مَعَاشُهُمْ، فَلَمَّا مَاتَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَدُوا مَا كَانُوا يُؤْتَوْنَ بِهِ بِاللَّيْلِ
📚 کتاب الزهد تأليف أحمد بن حنبل، تحقيق: محمد عبد السلام شاهين، دار الكتب العلمية، ص ١٣٧
👌موقوفه اى براى حرامزاده ها
💎 به ابو عبید علی بن الحسین بن حرب بغدادی _ که یکی از محدثان و قاضیان مشهور مصر در قرن سوم و چهارم هجری قمری میباشد و شمس الدین ذهبی از او با عناوینی همچون "علامه"، "محدث"، "ثبت" و "قاضي القضاة" ياد ميكند_، گفته شد:
🔶«ولید بن رفاعه» مالی را وقف نموده و شرط کرده که این موقوفه صرف امور خیر شود، ولی خودش مصداق معینی برای آن تعیین نکرده است.
ابو عبید از احوال واقف پرسید. به او گفتند: او والی مصر بود و روی منبر علی بن ابیطالب _علیه السلام_ را لعن میکرد.
تا ابوعبید این را شنید، گفت: پس موقوفه اش را برای حرامزادهها مصرف کنید !
💡ابن حجر عسقلانی پس از نقل این ماجرا میگوید: این کلام ابو عبید اشاره به این حدیث نبوی دارد که دشمن علی حلالزاده نیست.
🔷وقيل لأبي عبيد: إن فِي حُبس الوليد بن رفاعة شرطاً، وهو أن يُجعل فِي وجوه البرِّ وَلَمْ يعين شيئاً. فسأل أبو عبيد عن ترجمته، فقيل لَهُ: كَانَ عامل مصر. وَكَانَ يلعن علي بن أبي طالب على المنبر فقال: اجعلوا حُبسه للمنبوذين، فثبت إِلَى الساعة. وأراد أبو عبيد التلميح بالحديث الوارد، إن من يبغض علياً لغير رِشْدَةٍ.
📜 نسخه خطی نگهداری شده کتاب «رفع الإصر عن قضاة مصر» تأليف«حافظ ابن حجر عسقلاني» متوفى ٨٥٢ هـ.ق در کتابخانه ملا چلپی، ترکیه، شماره 123، كتابت شده در قرن نهم هجري قمری
مولاي من ولايت تو از ازل شده
با روح و جان شيعه عجين يا ابوتراب
در رستخيز صبح قيامت براي ما
عشق تو است حصن حصين يا ابوتراب
امام رضا علیه السلام در تفسیر آیه فطرت میفرمایند:
هُوَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ عَلِيٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَلِيُّ اللهِ إِلَی هَاهُنَا التَّوْحِید.
آن [فطرت عبارت است از] لا اله الّاالله، محمّد رسول الله، علی، امیرالمؤمنین ولیّ الله و توحید تا اینجاست
(تفسیر قمی ج 2، ص 155)
(شاعر:یوسف رحیمی)
✍خاطره ای شنیدنی از آیت الله وحید خراسانی
"در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر درخانه اش آمد و گفت میرزا را کاردارم مردم گفتند میرزا بر مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟ گفت عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سرو پای برهنه دوید و طلبه را درآغوش گرفت .دفتردار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد، گفتند میرزا کار این طلبه مگر چه بوده ؟
میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول سنی ها گفتند خوب است بدون پول است این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می داد بذر محبت امیرالمؤمنین را دردل این بچه ها کاشت این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد
این طلبه ۱۵سال شب ها بردر خانه ها می رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند ."
📚 مصباح الهدی، آیت الله وحید خراسانی
👆👆👆👆
نقد
اگرچه نقد کامل این نظریه در این مجال ممکن نیست ولی میتوان اشارهای کوتاه به چند نکته داشت:
از امتیازات این نظریه آن است که از حد شعار خارج شده است و ایدههای عملی برای تحقق وحدت اسلامی ارائه نموده است. اگرچه بعضی از این ایدهها با موانع جدی روبروست و یا اینکه خود آسیبی دیگر به همراه دارند. به هرحال آن گونه که پیداست، در نگاه ایشان وحدت اسلامی شعاری عوامفریبانه نبوده است.
یکی از اشتباهاتی که موجب انحراف از مسیر وحدت اسلامی میشود، آن است که آن را به معنای از میان رفتن تمامی اختلافات میان مسلمانان و یکی شدن آنها در تمامی مسائل دینی و اجتماعی تصور کنند و به جای وحدت دینی، تلقی وحدت مذهبی و یا وحدت فکری از آن داشته باشند. در نظریه آیت الله سید محمد شیرازی، اگرچه یکی شدن در مورد مسائل مذهبی دیده نمیشود و وحدت اسلامی با در نظر گرفتن اختلافات مذهبی، و ذیل عنوان اسلام تحقق پیدا میکند، ولی با این حال اختلافات مسلمانان در آداب و شئون ملی، منافی با وحدت اسلامی دانسته شده و ایشان خواستار کنار گذاشتن تمایزات ملی مسلمانان برای ایجاد وحدت اسلامی میشود. همچنان که ایشان از میان رفتن مرزهای جغرافیایی، ادغام ملتها و به وجود آمدن کشور واحد اسلامی را مقدمهای برای وحدت اسلامی میدانند. اما نقدی که بر این سخنان وارد است این که:
اولاً: آداب و رسوم ملی، با مناسبتهای اسلامی تنافی ندارد و اشتراک مسلمانان در مناسبتهای اسلامی را میتوان با حفظ مناسبتهای ملی همراه نمود. به این معنا که در نزد مسلمانان مناسبتهای اسلامی اصل بوده و مناسبتهای ملی فرع هستند.
ثانیاً: ادغام ملتها و به وجود آمدن کشور واحد اسلامی، اگرچه هدف بسیار بزرگ و متعالی است، ولی تحقق آن در زمان کنونی شاید امکانپذیر نباشد و از این رو تأکید بر آن، وحدت اسلامی را به معنایی دستنیافتی و بیهوده تبدیل میکند.
ثالثا: شاید تحقق کشور واحد اسلامی آنگونه که مطلوب است، تنها در زمان ظهور امام زمان (ع) تحقق یابد، همانگونه که از بعضی روایات میتوان اینگونه استنباط کرد.
رابعا: با حفظ مرزهای جغرافیایی و شئون و منافع ملّی نیز میتوان ارادهای واحد را بر جهان اسلام حاکم ساخت، همانگونه که الگوهای مشابه آن، مثل اتحادیه اروپا، پیشتر در جهان به اجرا در آمده است.
خامساً: وحدت میان ملت های اسلامی مسلتزم گفتگو و تقریب مذاهب اسلامی و برطرف شدن سوء تفاهمات میان آنهاست، و در نظریه ایشان کمتر به این موضوع توجه شده و در مسیر آن قدمهای عملی کمتری برداشته شده است.
یکی از نقدهایی که پیرامون نظریه آیت الله سید محمد شیرازی درباره وحدت اسلامی وجود دارد، این که علمای اسلامی پیش از هر سخن درباره وحدت اسلامی، باید ابتدا وظایف مسلمانان را در راستای وحدت اسلامی برای آنها تبیین کنند، زیرا بسیاری از آنها اگرچه ضرورت وحدت اسلامی را میدانند و میپذیرند، ولی به لوازم آن پایبند نبوده و به گونهای رفتار میکنند که گویا به مقابله با وحدت اسلامی برخاستهاند. متأسفانه چنین عملکردی در رفتار بسیاری از هواداران و منتسبین به خاندان شیرازی دیده میشود، آنگونه که در پرتو رفتارهای مذهبی این افراد، نه تنها نمیتوان به وحدت اسلامی رسید بلکه زندگی مسالمتآمیز مسلمانان نیز به خطر میافتد. به دیگر سخن با رویکرد رفتاری این افراد، نه تنها امیدی به صلح میان مسلمین نیست، بلکه به آتشبس میان آنها نیز نباید فکر کرد.
متأسفانه این عده تنها از دریچه تنگ اختلافات شیعه و سنی به تمام مسائل دینی مینگرند. با این رویکرد، مبلغینِ این جریانها در پایان هر منبر و سخنرانی، هر موضوع و هر سخنی را به موضوع اختلاف شیعه و سنی کشانده و از مخاصمه مذهبی سخن میگویند.
البته این احتمال نیز وجود دارد که بعضی از علمای خاندان شیرازی نسبت به آیت الله سید محمد شیرازی نظری متفاوت درباره وحدت اسلامی داشته باشند، و مثلاً آن را وحدتی مصلحتی و تاکتیکی بدانند و یا گستره آن را فقط در حدّ زندگی مسالمتآمیز بپذیرند و دیگر به فکر ایجاد کشور واحد اسلامی نباشد، ولی به هر حال، هر نظر دیگری نیز که درباره وحدت اسلامی داشته باشند، تحقق وحدت اسلامی مستلزم قبول مسئولیتهایی است که باید در راستای آن کوشید، همچنان که بعضی از رفتارها طبق تمام معانی و مقاصد وحدت اسلامی، ضد وحدت به حساب میآیند.
نقدی بر نظریه آیت الله سید محمد حسینی شیرازی درباره وحدت اسلامی
مهدی مسائلی
در سالهای اخیر عملکرد رسانهای و مذهبی جریان هوادار و منتسب به آیت الله سید صادق شیرازی به گونهای بوده که این جریان را در صدر گروههایی قرار داده است که با برافروختن هیجانات مذهبی، چالشهای فراوانی را در مقابل وحدت اسلامی به وجود آوردهاند. همه میدانیم که پیش از آیت الله سید صادق شیرازی، برادرشان مرحوم آیت الله سید محمد حسینی شیرازی عنوان مرجعیت را در خاندان شیرازی عهدهدار بودند و طرفداران خاندان شیرازی هماکنون با احترامی فوق العاده و با تعبیری همچون «الامام المجدِّد» از ایشان یاد میکنند. از این رو ممکن است عدهای گمان کنند نظرات و تفکرات سیاسی و اجتماعی مرحوم آیت الله سید محمد حسینی شیرازی موجب عملکرد وحدتستیزانه این جریان شده است. این در حالی است که مرحوم سید محمد شیرازی به شدت طرفدار عنوان وحدت اسلامی بودند و شاید تقریری که ایشان از وحدت اسلامی ارائه مینمودند، نزد بعضی افراد به عنوان رویکرد افراطگرایانه در زمینه وحدت اسلامی شناخته شود، همچنانکه بعضی از نظریات ایشان در این زمینه میتواند مورد نقد و مناقشه قرار گیرد. در ادامه نگاهی گذرا، به نظریه ایشان درباره وحدت اسلامی خواهیم پرداخت.
نظریه آیت االله سید محمد شیرازی درباره وحدت اسلامی
بررسی کتابها و آثار فراوان بر جای مانده از آیت الله سید محمد شیرازی نشان میدهد که ایشان نه تنها مخالفتی با وحدت اسلامی نداشتند، بلکه از مدافعان خاص و سرسخت آن در عصر کنونی بودند، آنگونه که در بسیاری از کتابهای خویش با مطرح نمودن موضوع وحدت اسلامی، بر ضرورت آن تأکید نموده و به شبهات مخالفان آن پاسخ دادهاند. ایشان وحدت امت اسلامی را موضوعی مهم و اصلی میدانند که تمام تلاشها و اقدامات اجتماعی مسلمانان باید بر مبنای نیل و تحقق آن تعریف شود.
جزئیات بیشتر دراینباره اینکه ایشان وحدت اسلامی را به معنای وحدت و تجمع همه مسلمانان از ملّیتها، طوایف و مذاهب گوناگون ذیل پرچم اسلام، و تشکیل حکومت واحد اسلامی تعریف میکنند. در این نظریه وحدت اسلامی- که ایشان در کتابهایشان فراوان از آن سخن گفتهاند[۱]– مرزهای جغرافیایی و ملّی برداشته میشود و شیعه و سنی در کنار هم یک کشور واحد جهانی و بینالمللی را تشکیل میدهند. ایشان برای تبیین چگونگی تشکیل این حکومت واحده، کتاب «كيف نجمع شمل المسلمين؟»[۲] را به نگارش در آورده است و در آن به تشریح نحوه حکومت در این کشور اسلامی میپردازد. وی حاکم کشور جهانی مسلمانان را شوراهایی از علمای شیعه و سنی میداند که رأی اکثریت آنها برای اداره کشور لحاظ میشود.[۳] وی همچنین درباره چگونگی اخذ حکم اکثریت از این مجالس مطالبی را مطرح نموده و به بیان جزئیات قانونگذاری در آنها میپردازد.
افزون بر این آیت الله سید محمد شیرازی برای تحقق ایده ایجاد کشور واحداسلامی، خواستار آگاهیبخشی به تمام مسلمانان و انقلابهای مسالمتآمیز[۴] آنها علیه حکومتهای خودخوانده و دیکتاتوری کشورهای اسلامی میشود، تا با انحلال کشورهای اسلامی موجود، مرزهای جغرافیایی میان مسلمانان برداشته شود و تنها یک کشور اسلامی به وجود آید.[۵]
ایشان همچنین در جایی دیگر از همه مسلمانان میخواهد تا با کنار گذاشتن آداب و مناسبتها و تقویمهای ملّی، مناسبتها و تقویم اسلامی را ملاک عمل قرار دهند و مانعی دیگر را از سر وحدت امت اسلام بردارند.[۶]
وی تجزیه کشورهای اسلامی در قرنهای اخیر را سیاست استعماری کشورهایی همچون انگلیس و آمریکا برای سلطه بر مسلمانان دانسته و آن را به شدّت نفی میکند. [۷]
همچنین ایشان در آثار خویش بر قاعده اخوت و برادری اسلامی تأکید ویژهای دارد و با تأکید بر آیاتی از قرآن کریم، همه مسلمانان از ملل و مذاهب گوناگون را به عنوان برادر یکدیگر معرفی نموده و خواستار تحکیم و تأکید این موضوع از ناحیه مسلمانان میشود.[۸]
ایشان از مسلمانان میخواهد تا منافع ملی را رها کنند و با تعاون و همیاری یکدیگر، همه مسلمانان را از منابع و ثروتهای جهان اسلام برخوردار کنند و موجب شکوفایی استعدادهای دیگر مسلمانان شوند.[۹]
ایشان در کتابهای خویش تأکیداتی بر نهی از دشنامگویی، لعن و توهین میان مسلمانان دارد و هر وسیلهای که مانع وحدت مسلمانان شود را به شدت محکوم میکند.[۱۰]
👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆
نقد
اگرچه نقد کامل این نظریه در این مجال ممکن نیست ولی میتوان اشارهای کوتاه به چند نکته داشت:
از امتیازات این نظریه آن است که از حد شعار خارج شده است و ایدههای عملی برای تحقق وحدت اسلامی ارائه نموده است. اگرچه بعضی از این ایدهها با موانع جدی روبروست و یا اینکه خود آسیبی دیگر به همراه دارند. به هرحال آن گونه که پیداست، در نگاه ایشان وحدت اسلامی شعاری عوامفریبانه نبوده است.
یکی از اشتباهاتی که موجب انحراف از مسیر وحدت اسلامی میشود، آن است که آن را به معنای از میان رفتن تمامی اختلافات میان مسلمانان و یکی شدن آنها در تمامی مسائل دینی و اجتماعی تصور کنند و به جای وحدت دینی، تلقی وحدت مذهبی و یا وحدت فکری از آن داشته باشند. در نظریه آیت الله سید محمد شیرازی، اگرچه یکی شدن در مورد مسائل مذهبی دیده نمیشود و وحدت اسلامی با در نظر گرفتن اختلافات مذهبی، و ذیل عنوان اسلام تحقق پیدا میکند، ولی با این حال اختلافات مسلمانان در آداب و شئون ملی، منافی با وحدت اسلامی دانسته شده و ایشان خواستار کنار گذاشتن تمایزات ملی مسلمانان برای ایجاد وحدت اسلامی میشود. همچنان که ایشان از میان رفتن مرزهای جغرافیایی، ادغام ملتها و به وجود آمدن کشور واحد اسلامی را مقدمهای برای وحدت اسلامی میدانند. اما نقدی که بر این سخنان وارد است این که:
اولاً: آداب و رسوم ملی، با مناسبتهای اسلامی تنافی ندارد و اشتراک مسلمانان در مناسبتهای اسلامی را میتوان با حفظ مناسبتهای ملی همراه نمود. به این معنا که در نزد مسلمانان مناسبتهای اسلامی اصل بوده و مناسبتهای ملی فرع هستند.
ثانیاً: ادغام ملتها و به وجود آمدن کشور واحد اسلامی، اگرچه هدف بسیار بزرگ و متعالی است، ولی تحقق آن در زمان کنونی شاید امکانپذیر نباشد و از این رو تأکید بر آن، وحدت اسلامی را به معنایی دستنیافتی و بیهوده تبدیل میکند.
ثالثا: شاید تحقق کشور واحد اسلامی آنگونه که مطلوب است، تنها در زمان ظهور امام زمان (ع) تحقق یابد، همانگونه که از بعضی روایات میتوان اینگونه استنباط کرد.
رابعا: با حفظ مرزهای جغرافیایی و شئون و منافع ملّی نیز میتوان ارادهای واحد را بر جهان اسلام حاکم ساخت، همانگونه که الگوهای مشابه آن، مثل اتحادیه اروپا، پیشتر در جهان به اجرا در آمده است.
خامساً: وحدت میان ملت های اسلامی مسلتزم گفتگو و تقریب مذاهب اسلامی و برطرف شدن سوء تفاهمات میان آنهاست، و در نظریه ایشان کمتر به این موضوع توجه شده و در مسیر آن قدمهای عملی کمتری برداشته شده است.
یکی از نقدهایی که پیرامون نظریه آیت الله سید محمد شیرازی درباره وحدت اسلامی وجود دارد، این که علمای اسلامی پیش از هر سخن درباره وحدت اسلامی، باید ابتدا وظایف مسلمانان را در راستای وحدت اسلامی برای آنها تبیین کنند، زیرا بسیاری از آنها اگرچه ضرورت وحدت اسلامی را میدانند و میپذیرند، ولی به لوازم آن پایبند نبوده و به گونهای رفتار میکنند که گویا به مقابله با وحدت اسلامی برخاستهاند. متأسفانه چنین عملکردی در رفتار بسیاری از هواداران و منتسبین به خاندان شیرازی دیده میشود، آنگونه که در پرتو رفتارهای مذهبی این افراد، نه تنها نمیتوان به وحدت اسلامی رسید بلکه زندگی مسالمتآمیز مسلمانان نیز به خطر میافتد. به دیگر سخن با رویکرد رفتاری این افراد، نه تنها امیدی به صلح میان مسلمین نیست، بلکه به آتشبس میان آنها نیز نباید فکر کرد.
متأسفانه این عده تنها از دریچه تنگ اختلافات شیعه و سنی به تمام مسائل دینی مینگرند. با این رویکرد، مبلغینِ این جریانها در پایان هر منبر و سخنرانی، هر موضوع و هر سخنی را به موضوع اختلاف شیعه و سنی کشانده و از مخاصمه مذهبی سخن میگویند.
البته این احتمال نیز وجود دارد که بعضی از علمای خاندان شیرازی نسبت به آیت الله سید محمد شیرازی نظری متفاوت درباره وحدت اسلامی داشته باشند، و مثلاً آن را وحدتی مصلحتی و تاکتیکی بدانند و یا گستره آن را فقط در حدّ زندگی مسالمتآمیز بپذیرند و دیگر به فکر ایجاد کشور واحد اسلامی نباشد، ولی به هر حال، هر نظر دیگری نیز که درباره وحدت اسلامی داشته باشند، تحقق وحدت اسلامی مستلزم قبول مسئولیتهایی است که باید در راستای آن کوشید، همچنان که بعضی از رفتارها طبق تمام معانی و مقاصد وحدت اسلامی، ضد وحدت به حساب میآیند.
منابع :👆👆👆👆👆👆
[۱]. حسينى شيرازى، محمد، كيف نجمع شمل المسلمين؟، چاپ دوم، بيروت: موسسه المجتبي، ۱۴۲۴ق، ص۵. سيد محمد حسينى شيرازى، الفقه، المرور و آداب السفر، چاپ اول، بيروت: مؤسسة المجتبى، ۱۴۲۱ ه ق، ص ۱۱۷. حسينى شيرازى، محمد، الفقه ، القانون، بی جا بی تا، ص۲۹۰ و حسينى شيرازى،محمد، ضرورة التفرغ للعمل في سبيل الله، چاپ دوم، بيروت: موسسه المجتبي، ۱۴۲۱ق، ص۱۸؛ حسينى شيرازى، محمد، كيف نزوج العازبات؟، چاپ اول، قم: سلسله، ۱۴۲۷هق، ص۱۷؛ حسينى شيرازى، محمد، صلاح الدين والتعصب الطائفي، موسسه المجتبي چاپ اول، ، بيروت، ۱۴۲۵ق، ص۶؛ حسينى شيرازى، محمد، لماذا تأخر المسلمون؟، موسسه الوعي الاسلامي، بيروت: چاپ اول، ۱۴۲۰ق. ص ۲۷.
[۲] حسينى شيرازى، محمد، كيف نجمع شمل المسلمين؟، چاپ دوم، بيروت: موسسه المجتبي، ۱۴۲۴ق. ایشان همچنین بخشی از کتاب السبيل إلى إنهاض المسلمين را به این موضوع اختصاص دادهاند.حسينى شيرازى، محمد، السبيل إلى إنهاض المسلمين، چاپ اول، بيروت: دار صادق ، ۱۴۲۵ق، ص۹.
[۳]. كيف نجمع شمل المسلمين؟، ص ۶.
[۴]. ایشان بخشی از کتاب «كيف نجمع شمل المسلمين؟» را به مذمت کودتاهای نظامی اختصاص داده و آنها را خطر و مشکلی دوچندان برای کشورهای اسلامی میداند که هیچگاه خواسته های ملّتها را متحقق نمیکند. كيف نجمع شمل المسلمين؟، ص۱۹
[۵]. كيف نجمع شمل المسلمين؟، ص۱۲.
[۶] حسينى شيرازى، محمد، كتاب القانون، چاپ اول، قم: بی جا، ص۳۱۲. متن ایشان دراین باره چنین است: «فاللازم إرجاع كل ذلك في قوانين البلاد، وإلغاء الأعياد الوطنية، والسنوات والأشهر الميلادية والشمسية، وما أشبه ذلك، فإنها من بنود القومية، أو من الثقافة الغربية التي شاعت في البلاد الإسلامية، إما بجهل أهل البلاد وإما بفعل المستعمر. وكان ذلك من الأسباب المهمة لإسقاط التفاهم بين المسلمين وتمزيق وحدتهم، كما كان ذلك من الحواجز النفسية التي أوجدوها في أنفسهم مقابل وحدتهم واعتصامهم بحبل الله جميعاً، إلى جانب الحواجز الخارجية الجغرافية، واللونية، واللغوية، وما أشبه ذلك، التي أوجدوها في بلادهم مقابل سواسيتهم ووحدة أراضيهم.«
[۷]. كيف نجمع شمل المسلمين؟، ص۱۲.
[۸]. حسينى شيرازى،محمد، السبيل إلى إنهاض المسلمين، چاپ اول، بيروت: دارصادق، ۱۴۲۵ق، ص۹ و حسينى شيرازى، محمد، لماذا تأخر المسلمون؟، چاپ اول، بيروت: موسسه الوعي الاسلامي، ۱۴۲۰ق. ص ۲۷.
[۹]. حسينى شيرازى، محمد، كتاب القانون، چاپ اول، قم: بی جا، ص۳۱۳.
[۱۰]. سیدمحمد حسینی شیرازی، الفقه؛ الرأی العام و الإعلام، ص۵۷۴ و محمد حسینى شیرازى، محنة العراق، چاپ: سوم، موسسه المجتبی، بیروت، ۱۴۲۱ق، ص۲۷.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 پس از ماجرای #حکمیت یکی از تلخترین اتفاقات که شاید خیلی دل #امیر_المؤمنین علیهالسلام را شکست، سخنی بود که هنگام بازگشت به کوفه شنید، زمانی که از مطلعی، پرسید: عقلای شهر درباره ما و #جنگ چه میگویند؟ او گفت: "عقلای قوم!! میگویند، همه چیز تقصیر علی است، زیرا جنگ پیروز را باخت و جمع متحد را متفرق ساخت." اگر از امام، جایگاه و شرایط تصمیماتش، شناخت و تحلیل دقیق نداشته باشیم، ممکن است محبت سرشارمان به او، به نفرت کور بدل شود.
والعاقبة للمتقين
💬 حجت الاسلام حامد کاشانی
حضرت علی(علیهالسلام) :
از پیمودن راه هدایت به دلیل کمی اهل آن دچار وحشت نشوید.
(لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة اهله)