eitaa logo
غدیر شناسنامه شیعه
160 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
44 فایل
✅ اصل و نسب و مذهب ما را چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیــــــر است... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عید غدیر بخش عمده ای از شناسنامه ی شیعه ائمه محسوب می شود. مقام معظم رهبری @ggg1400 آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 چه کسانی در روز قیامت ایمنند؟ 🔻الامام الکاظم عليه السلام: 🔸إنَّ لِلّهِ عِبادا فِي الأرضِ يَسعَونَ في حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ. ✍️خداوند در زمين بندگانى دارد كه براى برآوردن نيازهاى مردم مى‌كوشند؛ اينان ايمنى يافتگان روز قيامت‌اند. 📚 الكافي، ج۲، ص۱۹۷.
📖 آنچه زندگى را تيره مى‏‌سازد 🔻الإمامُ الصّادقُ عليه ‏السلام: 🔸ثلاثَةٌ تُكَدِّرُ العَيشَ: السُّلطانُ الجائرُ، والجارُ السَّوءُ، والمَرأةُ البَذِيَّةُ. ✍️سه چيز زندگى را تيره مى‌‏كند: ➖فرمانرواى ستمگر، ➖همسايه بد ➖زن بد دهن و وقيح. 📚تحف العقول: ص۳۲۰. ‌
📜انسان نادان چگونه است؟ 🔹️ابن حمدون (562ق)، نويسنده وشاعر بغدادی، از امام صادق روایت می کند که ایشان سه ویژگی برای فرد نادان شمرده اند: اول اینکه انسان نفهم، قبل از اینکه درست بشنود؛ جوابش آماده است و به پاسخگویی رو می آورد؛ دوم اینکه او پیش از درک مطلب، آماده دشمنی کردن است؛ سوم اینکه در آنچه سر رشته ندارد و به آن دانا نیست، وارد می شود و به آن حکم می کند. 🏷وقال جعفر بن محمد: من أخلاق الجاهل، الإجابة قبل أن يسمع والمعارضة قبل أن يفهم والحكم بما لا يعلم. 📚التذکرة الحمدونیة: 1: 273-274.
📜 مفاهیم دینی با خواب اثبات شدنی نیست 🔹️بنابر گزارش مرحوم کلینی با اسنادی معتبر، وقتی امام صادق می شنود که پاره ای معتقدند کیفیت اذان نماز را یکی از اصحاب پیامبر در خواب دید و پس از آن اذان گفتن تشریع شد، می فرمايد: دین خدا با عظمت تر است از آنکه در خواب دیده شود. 🏷إنّ دين الله عزّ وجلّ أعز من أن يرى في النوم. 📚الكافي: ٣، ۴۸۲.
📖 سفارش حضرت لقمان عليه ‏السلام 🔻الإمامُ الصّادقُ عليه ‏السلام: 🔸في وَصِيَّةِ لُقمانَ لاِبنِهِ: يا بُنَيَّ، اِعلَم أنَّ الدُّنيا قَليلٌ، وعُمُرَكَ مِنها قَليلٌ مِن قَليلٍ ، ويَقِرُّ حديث مِنَ القَليلِ قَليلٌ. ✍️لقمان در سفارش به پسرش، گفت: «اى پسرم! بدان كه [متاع] دنيا ناچيز است و عمر تو اندكى از آن ناچيز است، و از آن اندك نيز اندكى مانده است». 📚مشكاة الأنوار: ص۴۶۱. ‌
💠 امام على(ع): در آغاز سردی هوا خود را از سرما حفظ کنید و در پایان آن از آن استقبال کنید؛ زیرا سرما با بدن ها همان می کند که با درختان می کند؛ در آغاز[برگ درختان را] می سوزاند و در پایان می رویاند 📖 تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ، فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ، أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِق. حکمت ۱۲۸ نهج البلاغه
📖 کم خوری و پرخوری 🔻رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله: 🔸منْ قَلَّ طُعْمُهُ صَحَّ بَطْنُهُ وَ صَفَا قَلْبُهُ، وَ مَنْ كَثُرَ طُعْمُهُ سَقُمَ بَطْنُهُ و قَسَا قَلْبُهُ. ✍️آن كه غذا كم خورَد معده‌اش سالم مى ماند و صفاى دل مى‌يابد. و هر كه پرخور باشد معده‌اش بيمار و قلبش سخت مى‌شود. 📚تنبيه الخواطر: ج۱، ص۴۶.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا: سکوت دری از درهای حکمت است. إنَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ أبْوابِ الْحِکْمَةِ. 📜الکافی، ج ۲، ص ۱۱۳ امام علي: هر كس بداند كه نسبت به سخن گفتنش هم مورد باز خواست قرار خواهد گرفت، پس سخن را كوتاه كند. مَنْ عَلِمَ أَنَّهُ مُؤاخَذٌ بِقَولِهِ فَلْيُقَصِّرْ فِى المَقالِ 🌿🌷🌺💐🌹🌸🌿 امام عـلى: چه بسا سخنى كه پاسخ آن، «سكوت» است! رُبَّ كَلامٍ جَـوابُهُ السُّـكُوتُ. [غررالحكم ج4 ص64] •┈┈••✾••┈┈• امام على عليه السلام :  هر كه سخن بسيار گويد، خطايش بسيار شود و هر كه بسيار خطا كند، شرم و حيايش كم شود و هر كه كم شرم و حيا شود، پارسايى اش كاهش يابد و هر كه پارسايى اش كم شود، دلش بميرد و هر كه دلش بميرد، به آتش رود. مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ ، و مَن كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤهُ ، و مَن قَلَّ حَياؤهُ قَلَّ وَرَعُهُ ، و مَن قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلبُهُ ، و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ .[نهج البلاغة : الحكمة 349 .] 🌿🌷🌺💐🌹🌸🌿 🔻امام حسین (علیه اسلام): ❇️ درباره چیزی که به تو مربوط نیست سخن نگو زیرا می ترسم به گناه دچار شوی. لَاتَتَکلَّمَنَّ فِیمَا لَایعْنِیک فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیک الْوِزْر. 📚بحارالأنوار، ج ۷۵، ص۱۲۷، ح۱۰ 🌿🌷🌺💐🌹🌸🌿 علامه طباطبايی: من از سکوت آثار گرانبهایی را مشاهده کردم چهل شبانه روز سکوت اختیار کنید و جز در امور لازم سخن نگویید و به فکر و ذکر مشغول باشید تا برایتان صفا و نورانیت حاصل شود. 🌿🌷🌺💐🌹🌸🌿 «هایدگر»: «سکوت، شکل متین سخن گفتن است» عالمی را یک سخن ویران کند روبهان مرده را شیران کند
امام علی علیه السلام: خداوند هيچ كس را به چيزى همانند مهلت‌دادن به او، آزمايش نكرده است. ما ابتَلَى اللّه‏ُ أحَدا بمِثلِ الإملاءِ لَهُ. نهج البلاغه، حكمت ۱۱۶
پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند: روزی سه نفر داشتند به مسافرت می‌رفتند. همین‌که در دامنه کوهی می‌رفتند باران شدیدی بارید و این سه نفر به غاری پناه بردند. هم‌زمان تخته‌سنگی از بالای کوه حرکت کرد و در دهانه این غار افتاد و غار به قبر آن‌ها تبدیل شد و کاملاً از زندگی ناامید شدند. با خود گفتند که هرکدام، بهترین کار زندگی را نام ببریم و بگوییم خدایا اگر این را قبول کردی به برکت این کار ما را نجات بده. اولی گفت: دخترعمویی داشتم که به خواستگاری او رفتم. عمویم مهریه سنگینی را تعیین کرد. در قدیم، اول مهریه را می‌دادند. دو سه سال مداوم و پیگیر کار کردم و دویست سکه پس‌انداز کردم و مهریه را دادم. شب عروسی که به حجله رفتیم دخترعمویم گفت که مرا دوست ندارد. گفتم: خودت چنین مهریه سنگینی قرار دادی. گفت: این را گفتم تا شاید منصرف شوی. نمی‌دانستم می‌روی و تهیه می‌کنی. درهرصورت دلم پیش تو نیست. تا این را گفت، گفتم: دخترعمو! دویست سکه برای خودت. من از در حجله بیرون می‌روم. نمی‌گویم تو مرا دوست نداشتم. میگویم خودم دوست نداشتم. بیرون آمدم و به عمو این مطلب را گفتم و رفتم. رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: این آقا در آن غار به خدا گفت: خدایا اگر این کار را قبول کردی ما را از این وضعیت نجات بده! این تخته‌سنگ جلوی غار به امر خدا یک مقداری به حرکت درآمد. نوبت به دومی رسید. گفت: سالیان متمادی کارگری روزمزد گرفتم. قرارداد با او را بر اساس یک پیمانه گندم بستم. او نیز قبول کرد. عصر که می‌خواستم به او مزدش را بدهم رها کرد و رفت و اثری از او نماند. این یک پیمانه را کشت کردم و گندم پربرکتی ثمر داد. گندم‌ها را فروختم با پول آن دو رأس گوسفند خریدم که زادوولد کردند و در رأس چند سال به یک گله تبدیل شدند. یک روز در خانه نشسته بودم که در خانه را زدند. دیدم همان کارگر است. گفت: آمدم یک پیمانه گندم را بگیرم. به او گفتم: پیمانه تو آماده است. دست او را گرفتم و داخل طویله بردم و گفتم: تمام این گوسفندها همان یک پیمانه تو است. تمام آن‌ها را برداشت و برد. اگر با کسی این‌طور معامله کردید خدا ندارد که به شما بدهد؟ گفت: خدایا اگر این کار مرا پذیرفته‌اید ما را از این دخمه نجات بده! رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: باز یک مقداری این تخته‌سنگ حرکت کرد. روایت داریم رحم کنید تا به شما رحم کنند. نوبت به سومی رسید. گفت: من پدر و مادر پیری داشتم. روزها دامداری می‌رفتم و شب‌ها که از صحرا برمی‌گشتم اول کاری که می‌کردم یک ظرف شیر می‌دوشیدم و برای آن‌ها می‌بردم. آن‌ها نیز میل می‌کردند و می‌خوابیدند. یک‌شب دیر رسیدم. طبق برنامه هر شب عمل کردم و به در خانه آن‌ها رفتم. وارد شدم. دیدم آن‌ها در بستر خوابیده‌اند. خواستم بیدارشان کنم، دلم نیامد. خواستم ظرف شیر را بگذارم و بروم. ولی گفتم اگر این کار را بکنم شاید نیمه‌شب بیدار شوند و متوجه نشوند من آمده‌ام و ظرف را نبینند و تا صبح گرسنه بمانند. تصمیم سوم را گرفتم. ظرف شیر را به دست گرفتم و تا صبح بالای بستر آن‌ها ایستادم. صبح شد. یک‌دفعه پدرم بیدار شد و پرسید: کی آمدی؟ گفتم: دیشب. گفت: چرا ما را بیدار نکردی؟ گفتم: دلم نیامد. گفت: شیر را می‌گذاشتی و می‌رفتی. گفتم: دلم نیامد. شاید شما از خواب بیدار می‌شدید و ظرف را نمی‌دیدید. خدایا اگر این کار را از ما قبول کردی ما را از این مخمصه نجات بده! پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: تخته‌سنگ به‌طور کامل از دهانه غار کنار رفت و این سه نفر نجات پیدا کردند. بحارالانوار،ج ۱۴، ص ۴۲۵ و ۴۲۱ و ج ۷۰، ص۲۴۴ و ۳۸۰
✳️ در بازار دنیا گُم شده‌ایم! 🔻 امام زمان گُم و غایب نشده‌اند؛ ما گم و محجوب گشته‌ایم. غرور کودکانهٔ ما انسان‌ها سبب شد از سویی گمان کنیم بزرگ شده‌ایم و دیگر نیازی به هدایت الهی و رهبران آسمانی نداریم و با علم و اندیشهٔ خویش می‌توانیم راه سعادت را بیابیم و طی کنیم و به مقصد نائل شویم و لذا دست خود را از دست حجت خدا ارواحنا فداه بیرون کشیدیم. ‼️ از سوی دیگر با به حاشیه راندن و به فراموشی سپردن معنویات، فریفتهٔ ظواهر دنیا و ویترین‌های تزیین‌شدهٔ قدرت، ثروت و لذت در بازار مکارهٔ دنیا شدیم. 🔺 با آن توهم، خود را از پدر مهربان بی‌نیاز پنداشتیم و با این تعلّق مجذوب ظواهر دنیوی شدیم و از همراهی نمودن با او بازایستادیم و وقتی به خود آمدیم، گم شده بودیم و به خطا پنداشتیم پدر گم شده است؛ در حالی که دائماً متوجه ماست. 📚 از کتاب | پژوهشی نو و جامع در عرصهٔ مهدویت 📖 ص ۲۱۵ مهدی_طیب
مرحوم آیت الله مروی می فرمودند : مرحوم آقای معلم معتقد بودند خدمت خدمت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیدن خیلی مشکل است . به آقای معلم دامغانی عرض کردم : آقا شما توسلی در طول زندگی خود نگرفتید که خدمت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برسید ؟ گفتند : نه . یک وقت دیگر به آقای معلم گفتم : آقای معلم شما ختمی نگرفتید که آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببینید ؟ گفتند : نه . گفتم : آقا پس یک ختم به ما بدهید . گفت : برای چه ختم میخواهی ؟ گفتم : خوب شما خودتان چرا ختم نگرفته اید ؟ گفت : راستش من فکر کرده ام حالا ختم هم بگیرم ! امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را هم ببینم ! اما با کدام چشم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاه کنم ؟ من که خجالت میکشم با چشمی که به این سو و آن سو میرود به حضرت نگاه کنم . این چشم هرزه ، صاحبش باید خجالت بکشد به او که وجه الله است نگاه کند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وجه الله است . برگرفته از کتاب خرمن معرفت