eitaa logo
ثارالله ۱۴ ۲
35 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ثارالله ۱۴
سلام .ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است .
هدایت شده از ثارالله ۱۴
سلام .ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است .
هدایت شده از ثارالله ۱۴
سلام .ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است . ابراهیم نبوی هم مانند سید حسن افتخارزاده به درک واصل شد و خوراک مور و مار شد و ولایت مطلقه فقیه سرجاش است .
هدایت شده از ثارالله ۱۴
گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :))
هدایت شده از ثارالله ۱۴
گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :)) گاهی اوقات بینِ آدما تنها میشی و ممکنه خیلی ها به خاطرِ عقایدت ازت رو برگردونن؛ اما می‌دونی امام زمان، نگاهش به توئه و دوسِت داره! این یعنی تو زندگی رو بردی رفیق! اما وای از اون زمان که به خاطرِ اینکه نظرِ توجه بقیه رو جلب کنی، دست به یه سری اعمالی میزنی که می‌دونی الان داری نگاهِ امام زمان رو از خودت می‌گیری! این یعنی زندگی رو باختی... آیت الله بهجت میگن: ”وای بر ما اگر هم اهلِ دنیا از ما روگردان باشند و هم امام زمان از ما رو برگردانَد و ما را قبول نداشته باشد...“ رفیـق فقط بچسب به رضایتِ امام زمان، همیـن! بذار برنده‌یِ زندگی باشـی :))
یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند.
همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️
هدایت شده از ثارالله ۱۴ ۲
یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند.
هدایت شده از ثارالله ۱۴ ۲
یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند.
هدایت شده از ثارالله ۱۴ ۲
یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند. همان‌جور که رو به خیابان و پشت به مدرسه از پله‌ها بالا می‌رفت، برگشت و گفت: 🔴«نُوّاب خاصّ امام زمان باشید⚫️.» با این جمله‌اش طلاب را به عظمت راه و کاری که در پیش داشتند، متوجه می‌ساخت. سپس چند پله‌ی دیگر بالا رفت و باز روی خود را سمت طلاب برگرداند و گفت: «در تهجّدها دعا کنید.» این سخن را طوری ادا کرد که گویی بنا را بر این نهاده که همگان اهل تهجدند و بنابراین بهتر است که در تهجدها دعا کنند.⚫️ یا صاحب الزمان: این‌همه شور و بی‌باکی و صراحت و تازگی برای آقاسیدعلی نوجوان گیرا و جاذب بود: «همان‌وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.» سید علی خامنه ای ⚫️ سراپا مسحور نواب بود. چه‌بسا از خود می‌پرسید که ‌این بشر چطور می‌تواند با همه‌ی وجودش، با همه‌ی اعضای بدنش، با سر و زبان و دست و پا، با ‌این همه جنبش و خروش سخن براند و حاضران را به وجد آورد؟! سخنان نواب در حال و هوایی معنوی به پایان رسید. پس از لحظاتی تصمیم گرفت برود. از کنار حجره‌های مدرسه به راه افتاد. با همه خداحافظی و معانقه کرد. هنگامی که به ضلع شمال غربی مدرسه رسید، مؤذن از گلدسته‌ی مدرسه اذان گفت. نواب نیز همراه با مؤذن و با صدایی گیرا اذان گفت. آن‌گاه روی زمین حیات مدرسه به نماز ایستاد. چند تن پشت سرش به او اقتدا کردند و صفی تشکیل شد. در نماز حالتی عجیب داشت؛ ذکر رکوع و سجده‌اش و کلمات تشهدش شنیدنی بود. نمازش که تمام شد، باز راه‌افتاد. با مردم صمیمانه خداحافظی کرد. به درِ مدرسه رسید و از پله‌هایی که مدرسه را به خیابان نادری وصل می‌کرد، بالا رفت. انبوه جمعیت -از جمله طلاب- گرداگرد او در راهرو مدرسه موج می‌زدند.
تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366
هدایت شده از ثارالله ۱۴ ۲
تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366 تبیین در مقابل تحریف، جایگاه مهمی دارد و آنقدر مهم هست که اگر کوتاهی شود، تا شهادت ولی خدا پیش می رود به قصد تقرب الهی.....کمی تفکر 🙏🌹🙏 کانال نوشته های حقوقی و سیاسی https://eitaa.com/entekhab1366