و اما فکر کنم کافی باشه😏 ...فیض کافی رو از نظراتتون بردیم 😁
و فکرمیکنم نیازه که خیییلی در اهدافتون تجدید نظر کنید و یه کم از دوز خیال پردازی و رویابافی و آرمانی نگریش کم کنید
یه کم بیاید این پایینا 😄
جریان زندگی واقعی رو ببینید ..
حقیقت همه زندگی ها
ما خاص نیستیم و هممممه اطرافیانمون معمولی ...
زندگی های دیگه رو ببینید ، تا یه کم از نگاه آرمانی دور از واقعیتتون کم بشه ...
حقیقت اینه که من اگه ۲۵ سال، ۳۰ سال همینجوری زندگی کردم
اگه عبد خالص خدا نشدم
اگه به درجات والای انسانی نرسیدم
اگه به مقدارلازم آرامش روانی و ذهنی ندارم
اگه تو خونه پدرم امنیت کافی ندارم و قصد فرار دارم
اگه استقلال فکری ندارم اونقدی که خانوادهم بهم اعتماد کنن
اگه نمیتونم موفق بشم و مدام تو کارا و برنامه هام خرابکاری میکنم
و.....
اگه من اینم 👆
بعد از ازدواج هیییچ اتفاق خاصی برای من نمیفته
بعد از ازدواج مسئولیتم بیشتر میشه، سرم شلوغ تر میشه، انتظارات دیگران ازم بیشتر میشه ، وقتی ک برای خودم میتونم بذارم یک سوم میشه ، برای تمام کارها و تصمیماتم نفر دیگه ای هم هست که میتونه مانع بشه و.....
با این حساب ، یه کم واقع بین تر به ازدواج نگاه کنیم
اگه خودمون نتونستیم گلیم زندگی خودمونو از آب بکشیم با ازدواج کار سخت تر میشه . ..
ولی اگه تو مجردی اونقد مهارت داشتیم و تجربه کسب کردیم که همه بهمون اعتماد کردن بعد از ازدواج هم میتونیم همینو ادامه بدیم و اگه طرف مقابل همفکر ما باشه اگه خودش بخواد میتونه کمک کننده باشه ..