eitaa logo
قدمی تا ظهور
63 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
24 فایل
. 🌸﷽🌸. محڣلےساختہ‌اٻم‌ٺاهدیہ‌ڪنٻم،ٻاࢪٻماݩ‌ࢪا‌ بہ‌آخࢪٻݩ‌مـ🌙ـاه‌آسماݩ‌امامٺ‌•🌿• کپے‌باصلواٺ‌براےظھــوࢪ ࢪآه‌اࢪٺبـاط🌸↯ مدیریت @eamohamd @ghadamitazohoor313 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢گناه کردن یا نکردن به اختیار آدم هاست،این درست. اما پس محیط و خانواده و سایر شرایط چه؟ نقش آنها چیست؟ به مدرسه می گویی چرا در تربیت کم گذاشته ایی می گوید مربوط به خانواده است. به خانواده ایراد می گیری میگوید تقصیر رسانه هاست. به رسانه می گویی می گوید من بازتاب خانه و مدرسه ام...بچرخ تا بچرخی! اما بالاخره چه؟ سرنخ این چرخه کجاست؟بله والدین. یعنی اگر والدین کارشان را درست انجام دهند کمتر کسی است که گمراه شود،چون همه فطرت دارند. رسول خدا میفرمایند:"هر نوزادی بر اساس فطرت متولد می شود،پس والدین او وی را یهودی و نصرانی یا مجوسی می کنند." پس اولین توصیه به والدین یک چیز است: مواظب فرزندانتان باشید، نگذارید فطرت هایشان آلوده شود.
📚"هم خدا را ميخواهد هم خرما را" عبارت مثلی بالا در مورد آن دسته افراد حریص و طماع به کار می رود که بخواهند از دو نفع و فایده مغایر و مخالف یکدیگر سودمند گردند و حاضر نباشند از هیچ یک صرف نظر کنند. اما ريشه اين عبارت از آنجاست كه قبیل عرب هر کدام بتی به نام داشتند که با آداب مخصوص به زیارت آن می رفتند و قربانی تقدیم می کردند . جالب ترین بت پرستی ها، بت پرستی طایفه حنیفه بوده است زیرا کار جهل و انحطاط و گمراهی را این طایفه به جایی رسانده بودند که بت معبود خویش را از آرد و خرما می ساختند و آن را می پرستیدند . در یکی از سال های قحطی که شدت گرسنگی به حد نهایت رسیده بود افراد قبیله حنیفه آن خدای خرمایی را بین خود قسمت کردند و خوردند !! پس از این واقعه در میان سایر قبایل عرب اصطلاح "کل ربه زمن المجاعة" رواج یافت و با تغييرى که در این اصطلاح به عمل آمد عبارت فارسی "هم خدا را می خواهد هم خرما" را در میان ایرانیان به صورت ضرب المثل درآمد.
‌ در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت و هوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود، نزدیک مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته عمر را به بازبینى نشست و از عمق دل آهى کشید و بر چهره تاریک اشکى چکید و به عنوان توبه و عذرخواهى از حریم مبارک دوست عرضه داشت : 《یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ 》. پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادى کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانى انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند! آن مرد الهى در خواب دید به او گفتند : او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار. عرضه داشت:  او به بدکارى معروف بود ، چه چیز او را به نزد تو عزیز کرد و به دایره عفو و مغفرت رساند؟ جواب شنید : خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصى خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم. 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد انصاریان
💍دقت در ازدواج زمانی‌که خواستگار برای دختری می‌آید یا برای پسری خواستگاری می‌روند٬ برخی اعضای خانواده به‌ویژه بستگان درجه‌ی یک، در مورد دختر یا پسر موردنظر اظهارنظر کرده یا او را معرفی می‌کنند. باید در دریافت این نظرات دقت کرد. یعنی کسی‌که نظر می‌دهد، باید عاقل و بالغ و خیرخواه باشد. مثال: گاهی پسری 40 ساله٬ برای خود به خواستگاری دختری می‌رود که مطابق با معیارهای او برای زندگی است. دختر 35 سال دارد و مثل خود پسر قیافه متوسط دارد و از نظر وضع مالی هم متوسط هستند. این پسر خواهری 25 ساله دارد که سر تا پا شور است و اشتیاق جوانی و دوست دارد که سهمی در انتخاب عروس‌شان داشته باشد. چون از نظر جنس و سن در دنیای متفاوتی نسبت به برادر خود زندگی می‌کند، طبیعی است که برادر خود را از انتخابش منصرف خواهد کرد؛ چرا که برای او زندگی و سازگاری زناشویی برادرش با زنش مهم نیست بلکه برای او این نکته مهم است که عروس‌شان چه کسی باشد تا پُز دهد. یا ممکن است مادری اصرار به ازدواج پسرش با زنی کند که دوست او است تا با این ازدواج مادرش با دوستش فامیل شده و رفت‌و‌آمد بیشتری کند.  یا پدر بخواهد دختر دوستش را بگیرد تا با دوستش صمیمی‌تر شود. اکثراً این نظرات اشتباه و از روی خودخواهی است، ولی باید کسی که می‌خواهد ازدواج کند، تمام نظرات و ریشه‌ی نظرات و ارتباط آن با منافع صاحبِ نظر را بررسی کند و صرفاً در صورت منطقی بودن بپذیرد.
🎆داغی صحرای محشر ✍ روزی پیامبر اکرم(ص) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد. سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید، ولی ابوذر با آن لوازمی خرید. روز بعد پیامبر دستور داد آتشی افروختند. سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که سنگ گرم شد و حرارت و شعله‌های آتش در سنگ اثر کرد، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود: «هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس بدهید.» سلمان بدون درنگ و ترس، پای بر سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد. وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت. از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت. 🌷 پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: 🍃 « از تو گذشتم؛ زیرا حسابت به طول می‌انجامد، ‌ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغ‌تر است». 📙 پند تاریخ، ج۱، ص۱۹۰ 🌱
عذاب_قبر به علت بداخلاقی ✍ شهيد مطهّري مي گويد: من از آقاي حاج ميرزا علي شيرازي اين مرد بزرگ داستانها دارم از جمله رويايی است كه نقل مي كنم: ايشان يك روزضمن درس در حالی كه دانه های اشكشان بر محاسن سفيدشان مي چكيد اين خواب را نقل كرده و فرمودند: در خواب ديدم مرگم فرا رسيده است مردن را همان طوری كه براي ما توصيف شده است در خواب يافتم خويشتن را جدا از بدنم می ديدم و ملاحظه می كردم كه بدن مرا به قبرستان برای دفن حمل می كنند. مرا به گورستان بردند و دفن كردند و رفتند من تنها ماندم و نگران كه چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگهان سگی سفيد وارد قبر من شد در همان حال احساس كردم كه اين سگ تند خويی من است كه تجسّم يافته و به سراغ من آمده است مضطرب بودم كه حضرت سيدالشهداء (ع) تشريف آوردند و به من فرمودند: غصه نخور من آن را از تو دور می كنم. 📚 عدل الهي ص250- كتاب داستان های شگفت انگيزي از عالم برزخ ص 63
🔰کار کم و بهره زیاد نیت‌ها این خاصیت و این توانایی را دارند که از کارهای کم بهره‌های زیادی را به انسان می‌دهند، حتی به خوابیدن و نشستن و رفت و آمد تو جهت می‌دهند. من اگر بخيلم و فكر مى ‏كنم با دادن هزار تومان در راه خدا كم مى ‏آورم، وقتى با آن معرفت اين حالت من تركيب شد، مى ‏بينم آن چه در راه خدا داده ‏ام برايم مانده است و غير از آن رفته است. مثل آن گوسفندى كه پيامبر به همسرش دستور داد كه در راه خدا به فقرا بدهد و بعد از سؤال از همسر و جواب او كه مقدارى ماند و بقيه را داديم فرمودند كه بقيه ماند و مقدار باقى مانده رفته است. اگر اين بينش بيايد سخاوت صفت انسان مى‏ شود، كه اميرالمؤمنين از جايى عبور مى ‏كردند و غذاى گنديده ‏اى ديدند فرمودند: «هذا ما بخل به الباخلون». آنچه در اين عالم بكار نگيرى مى ‏گندد. اين يقين و معرفت و اين محبت و ايمان وقتى با امكانات ما تركيب مى ‏شود، وضعيت عوض مى ‏شود. ❛❛ استاد علی صفایی حائری( عین‌صاد) 📚 شرحی بر دعای مکارم الاخلاق | ص 73
📚داستان زیبا چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!
19.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 🔰 در عصر غیبت، در اوج حاکمیت شیطان بر بشر، می‌شود امام زمانی ومانند عصر ظهور زندگی کرد... 🌿 🎤
عالیه این متن👇🏻👌🏻 خوب یاد گرفته ایم برانداز کردن همدیگر را ...! یک خط کش این دستمان ! یک ترازو آن دستمان ! اندازه می گیریم و وزن می کنیم آدم ها را رفتارشان را انتخاب هایشان را تصمیم هایشان را حتی قضا و قدرشان را ! به رفیقمان یک تیکه سنگینی می اندازیم، بعد می گوییم خیر و صلاحت را می خواهم ! غافل از اینکه چه بر سر او می آوریم ! در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم آن یکی را به ازدواج نکرده اش این یکی را به ازدواجی که کرده آن دیگری را... یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که : آهای! چندبار به جای او بوده ای که حالا اینطور راحت نظر می دهی حواسمان نیست که چه راحت با حرفی که در هوا رها میکنیم چگونه یک نفر را به هم می ریزیم چندنفر را به جان هم می اندازیم چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم چقدر زخم میزنیم... حواسمان نیست که ما می گوییم و رها میکنیم و رد می شویم اما یکی ممکن است گیر کند 👈🏻بین کلمه های ما 👈🏻بین قضاوت های ما 👈🏻بین برداشت های ما 👈🏻دلی که می شکنیم ارزان نیست... پروردگارم! قاضی تویی کمک کن" هیچوقت قضاوت نکنیم"
🔰 حقّ‌الناس ✍ شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری داشت. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند: «تا می‌توانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند. بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّ‌الناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.» 📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢١٨