eitaa logo
قدمی تا ظهور
62 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
24 فایل
. 🌸﷽🌸. محڣلےساختہ‌اٻم‌ٺاهدیہ‌ڪنٻم،ٻاࢪٻماݩ‌ࢪا‌ بہ‌آخࢪٻݩ‌مـ🌙ـاه‌آسماݩ‌امامٺ‌•🌿• کپے‌باصلواٺ‌براےظھــوࢪ ࢪآه‌اࢪٺبـاط🌸↯ مدیریت @eamohamd @ghadamitazohoor313 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِح سلام ای تنها سرپرست خیرخواه... ای مهربانترین که یک لحظه ما را فراموش نمی‌کنی و دستان مهربانت همیشه پناه ماست...🍃 🌤
4_5875430400964168418.mp3
5.44M
💌 تغییر مسیر تاریخ : از یک انتخاب درست حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، در دوراهی مدینه و کربلا، دقیقاً در مسیر بازگشت ایشان از شام، آغاز شد! ماجرایی که برای ما نیز، تکرار خواهد شد! سلام‌الله‌علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹نام زینب خاک را زر می کند 🔹دخت حیدر کار حیدر می کند 🔹نام زینب دلنشین و دلرباست 🔹دختر مشکل گشا، مشکل گشاست 🌷میلاد با سعادت حضرت زینب کبریٰ سلام الله علیه را به ساحت مقدس امام زمان ارواحنا فداه وشیعیان آن حضرت تبریک می گوییم. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
recording-20211210-134225.mp3
2.3M
🔶🌹 ازدواج یعنی برطرف کردن نقاط ضعف روحی خودمون ✅ اگه خانمی دچار شکست در ازدواج شد نباید زندگی خودش رو رها کنه... حاج آقا حسینی
نام کامل حبابه بنت جعفر اسدی لقب حَبابه والِـبیه در زمان امام علی علیه السلام تا زمان امام رضا زندگی کرد در زمان ظهور و حکومت حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بانوان مختلفی به کمک و یاری امام زمان می‌پردازند که تعداد آن ها در روایات مختلف 50 نفر بیان شده است که امام باقر(علیه السلام) در این زمینه می‌فرماید: به ‏خدا سوگند، 313 نفر می‏آیند که 50 نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. از این 13 زن یکی از آن ها "حبابه والبیه" است
17.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸داستان زندگی ✨ حبابه اسدی لقب حَبابه والِـبیه ✅ پیشنهاد دانلود
🔴 ❗️مواظب دلهای مردم باشیم شاید تنها دارایشون پیش خدا دلهاشونه ❗️مواظب باشیم ⚰چشم بهم بزنیم باید جواب گو باشیم ✍ از همشهری های ما بود. کسی که به ایمان او اعتقاد داشتیم. او مدتی قبل، از دنیا رفت. حالا او را در وضعیتی دیدم که خوش آیند نبود! گرفتار عذاب نبود، اما اجازه ورود به بهشت برزخی را نداشت! وقتی مرا دید، با التماس از من خواهش کرد که کاری برایش انجام دهم. لازم نبود حرفی بزند، من همه چیز را با یک نگاه می فهمیدم گفتم اگر توانستم چشم. او هم مثل خیلی های دیگر گرفتار حق الناس بود. مدتی پس از بهبودی، به سراغ برادر کوچکترش رفتم، بلکه بتوانم کاری برایش انجام دهم. به برادرش گفتم: خدا رحمت کند برادر شما را، اما یک سؤال دارم، از برادر تان راضی هستی؟ نگاهی از سر تعجب به من کرد و گفت: این چه حرفیه، خدا رحمتش کنه، برادرم خیلی مؤمن بود. همیشه برایش خیرات میدهم. گفتم: اما برادرت پیغام داده که من گرفتار حق الناس هستم. باید برادر کوچکترم مرا حلال کند. ایشان با اخم مرا نگاه کرد و گفت: اشتباه می کنی. گفتم: اما برادرت به من توضیح داده. اگه لطف کنی و بشنوی می گویم. ولی باید قول بدهی که او را حلال کنی. لبخند تلخی بر لبانش نقش بست و گفت: جالب شد، بگو، اگر واقعا درست باشد حلالش می کنم. گفتم: شما بیست سال قبل با برادرت در یک کار اقتصادی شراکت داشتید. صد هزار تومان شما و صد هزار تومان برادرت آوردید و برادرت این پول را به کسی داد که کار کند. این بنده خدا گفت: بله، خوب یادمه. یک سال شراکت داشتیم. آن شخص سود را ماهیانه به حساب برادرم می ریخت و او هم هر ماه دو هزار تومان به من می داد. گفتم: مشکل همین مطلب است. حق شما سه هزار تومان بوده که هزار تومان را برادرت بر میداشت او باز هم با تعجب نگاهم کرد و گفت: از کجا میدانی؟ گفتم: «او خودش همین مطلب را به من گفت. اما قول دادی حلالش کنی. من این را گفتم و رفتم. یکی دو ماه بعد ایشان به سراغ من آمد و گفت: آن روز که شما آمدی، از همان شخصی که پول در اختیارش بود و کار اقتصادی می کرد پیگیری کردم. حرف شما درست بود، اما برادرم حکم پدر برایم داشت، او را حلالش کردم. همان شب برادرم را در خواب دیدم. خیلی خوشحال بود و همینطور از من تشکر می کرد. بعد هم به من گفت: برو داخل حیاط خانه مادر، فلان نقطه را حفر کن. یک جعبه گذاشته ام که چند سکه طلا داخل آن است. گذاشته بودم برای روز مبادا، این سکه ها هدیه برای توست. ایشان ادامه داد: من رفتم و سکه ها را پیدا کردم. حالا آمده ام پیش شما و میخواهم دوسه تا از این سکه ها را برای کار خیر بدهم ثوابش برای برادرم باشد. من هم خدا را شکر کردم. یکی دو خانواده مستحق را به او معرفي کردم و الحمدلله پول خوبی به آنها پرداخت شد. 📙برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ـ چرا خدا این بلا رو سرم آورد؟ ـ چرا خدا با من لج کرده؟ ـ چرا اینهمه دعا می‌کنم منو نمی‌بینه؟ 💥 چرا فقــط مَــــن ؟