eitaa logo
قدمی تا ظهور
65 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
23 فایل
. 🌸﷽🌸. محڣلےساختہ‌اٻم‌ٺاهدیہ‌ڪنٻم،ٻاࢪٻماݩ‌ࢪا‌ بہ‌آخࢪٻݩ‌مـ🌙ـاه‌آسماݩ‌امامٺ‌•🌿• کپے‌باصلواٺ‌براےظھــوࢪ ࢪآه‌اࢪٺبـاط🌸↯ مدیریت @eamohamd @ghadamitazohoor313 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ناپدید شدن جوانان شیعه بر پشت‌ بام‌ها... 🌕 آقا امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هنگام ظهور حضرت مهدی عجل‌الله فرجه، جوانان شیعه در حالی که روی پشت‌بام خانه‌هایشان در خواب به سر می‌برند در یک شب بدون قرار قبلی به صاحبشان می‌رسند، پس صبح در مکه خواهند بود» (و به زیارت امام و رهبر خویش نایل می‌شوند و در خدمت آن حضرت قرار می‌گیرند.) عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ اَلْبَطَائِنِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَيْنَا شَبَابُ اَلشِّيعَةِ عَلَى ظُهُورِ سُطُوحِهِمْ نِيَامٌ إِذَا تَوَافَوْا إِلَى صَاحِبِهِمْ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَكَّةَ . 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۷۰ 📗الغيبة (للنعمانی)، ج۱،  ص ۳۱۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 زیبایی‌های ظهور 🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند : 🌕 اهل آسمان و زمین به وسیله ظهور او خوشحال می شوند، پرندگان هوا و ماهیان دریا نیز با ظهور او شادی می کنند. 📚صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۴۷۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 یاری خداوند در کارهایی با نیت درست 🔹 امام صادق علیه السلام فرمودند: 🔵 إنّما قَدَّرَ اللَّهُ عَونَ العِبادِ على‏ قَدرِ نِيّاتِهِم، فمَن صَحَّت نِيَّتُهُ تَمَّ عَونُ اللَّهِ لَهُ، ومَن قَصُرَت نِيَّتُهُ قَصُرَ عَنهُ العَونُ بقَدرِ الّذي قَصُرَ. 🌕 خداوند يارى (خود را برای) بندگان فقط به اندازه (درستی) نيّت ‏هاى آنان مقدر کرده است. 🔺 پس هركس نيّتش درست باشد، يارى‏ خدا به او كامل‏ میرسد و هركس نيّتش كاستى داشته باشد، يارى خدا نيز به همان اندازه، از وى كاسته شود. 📚امالی مفید، ص۶۶. 🌹 بیاییم اگر قصد کار خیری را داریم، نیّت مان را تعجیل فرج قرار دهیم تا بهترین یاری خدا پشتوانه ما شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ هشتم شوّال سا‌لروز تخریب بارگاه ائمۀ بقیع توسط وهابیون ▪️حادثۀ بسیار تأسف بار جنایت عظیم وهّابیّون در تخریب بقعه و بارگاه ائمّۀ بقیع علیهم السّلام در روز هشتم شوّال سال ۱۳۴۴ هجری قمری ثبت شده است. ▪️مرقد مطهّر امام مجتبی، امام سجّاد، امام باقر و امام صادق علیهم السّلام یک ضریح فلزّی داشت که هنرمندان اصفهانی ساخته بودند و بر مرقد مطهّر این چهار امام بزرگوار نصب شده بود و گنبد و بارگاهی داشت که عکس‌هایی از آن باقی مانده است. ▪️در چنین روزی این گنبد و بارگاه ویران شد و آن ضریح به تاراج رفت و مزار این چهار امام بزرگ، این چهار شخصیّت عظیم تاریخ خلقت، این چهار فرزند معصوم پیامبر خدا و این چهار حجّت الهی به شکل بسیار تأثّرانگیزی ویران شد و مایۀ داغ و افسوس همۀ آزادگان و مسلمانان راستین به ویژه شیعیان گشت. به امید روزی که آن منتقم بزرگ بیاید و آن قبور مطهر را بازسازی نماید.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ 🔴چرا برای برخی گناهان مانند غیبت که روزمره انجام میدهیم هیچ احساس عذاب وجدانی نداریم ولی برای برخی مانند رابطه نامشروع حداقل، براے مدت کوتاهی ناراحت میشویم و عذاب وجدان داریم. مگر هردو ڪبیره نیستند؟ پاسخ:‌ گاهی اوقات نفس انسان با انجام دادن یڪ گناه، ڪم ڪم نسبت به آن عادت ڪرده و قبح گناه در نظرش شڪسته می شود. گاهی هم شیطان گناهان را در نظر انسان ڪوچڪ و بی اهمیت جلوه می دهد. دلیل این مسئله هر ڪدام ڪه باشد، مجوز گناه نیست و همانطور ڪه فرمودید هر دوے اینها گناه ڪبیره است و پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم فرمودند: "الغِيبَةُ أشَدُّ مِن الزِّنا ، قيلَ :وكيفَ ؟ قالَ : الرجلُ يَزني ثُمّ يَتوبُ فَيَتُوبُ اللّه‏ُ علَيهِ ، وإنّ صاحِبَ الغِيبةِ لايُغفَرُ لَهُ حتّى يَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ ؛ ‏_کردن بدتر از زناست. عرض شد: چگونه؟ فرمود: مرد زنا می ڪند و سپس توبه می‌نمايد و خدا توبه‏اش را می‌پذيرد . امّا غيبت ڪننده آمرزيده نمى‏شود ، تا زمانى ڪه غيبت شونده او را ببخشد. 📚 الترغيب والترهيب
یکی ازعلمای اهل بصره می گوید: روزگاری به فقر وتنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من وهمسر وفرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم. درراه یکی از دوستانم به اسم ابانصررا دیدم و او را از فروش خانه باخبرساختم پس دوتکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت : برو و به خانواده ات بده به طرف خانه به راه افتادم در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت : این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی کنم . گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد . بخدا قسم چیز دیگری ندارم و درخانه ام کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند . اشک از چشمانم جاری شد و درحالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی گشتم . روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می کردم . که ناگهان ابانصر را دیدم که ازخوشحالی پرواز می کرد و به من گفت : ای ابا محمد چرا اینجا نشسته ای ! در خانه ات خیر و ثروت است ! گفتم: سبحان الله ! از کجا ای ابانصر؟ گفت : مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد . و همراهش ثروت فراونی است گفتم : او کیست؟ گفت : تاجری از شهر بصره است پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد . سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که بدست آورده خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان رابی نیاز ساختم. درثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آنرا هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم . شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند و مردم را دیدم که گناهان شان را بر پشت شان حمل می کنند تا جایی که شخص فاسق ، شهری از بدنامی و رسوایی را برپشتش حمل می کند . به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند گناهانم را در کفه ای و حسناتم را درکفه دیگر قرار دادند ، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد سپس یکی یکی از از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت . از شهوت های نفس مثل ریاء ، غرور ، دوست داشتن تعریف و تمجید مردم چیزی برایم باقی نماند و درآستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم . آیا چیزی برایش باقی نمانده؟ گفتند : این برایش باقی مانده ! و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم . سپس آنرا در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که بهش کرده بودم ، در کفه حسناتم قرار دادند ،کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت : نجات یافت کتاب (وحی القلم)نویسنده مصطفی صادق رافعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سرود شبیه سلام فرمانده توسط نوجوان شیعی آفریقایی (نیجریه) 🔹درود برشیخ زکزاکی