✍از علی أموز اخلاص عمل
مرحوم حاج شیخ عباس قمی - صاحب کتاب مشهور مفاتیح الجنان - در کتاب منتهی الآمال مینویسد: روایت شده است که حضرت امیرالمؤمنین (ع) عصابه (پیشانی بند) داشت که وقتی به جنگ عظیمی میرفت، آن را میبست. چون خواست به جنگ «ذات السلاسل [۱] » تشریف ببرد نزد فاطمه رفت و آن عصابه را طلبید، فاطمه (ع) گفت: پدرم مگر تو را به کجا میفرستند؟ حضرت گفت: مرا به «وادی الرمل» میفرستند. حضرت فاطمه تا از خطر آن سفر گریان شد، پس در این حال حضرت رسول داخل شدند و از فاطمه پرسیدند: چرا گریه میکنی؟ آیا میترسی شوهرت کشته شود؟ ان شاء الله کشته نمی شود. حضرت امیر عرض کرد: یا رسول الله! نمی خواهی کشته شوم و به بهشت بروم؟ پس حضرت امیر روانه شد و حضرت پیامبر تا مسجد احزاب همراه او رفتند و چون مراجعت کرد، حضرت رسول با صحابه به استقبال آن حضرت بیرون رفتند و صحابه از دو طرف صف کشیدند و چون نظر حضرت شاه ولایت بر خورشید سپهر نبوت افتاد خود را از اسب به زیر افکند و خدمت حضرت شتافت و حضرت را بوسید، پس حضرت فرمودند: یا علی! سوار شو که خدا و رسول از تو راضی اند. آن گاه حضرت امیر از شادی این بشارت گریان شد و به خانه برگشت و مسلمانان غنیمتهای خود را گرفتند. حضرت رسول از بعضی از لشکر پرسید:
مدح تو میگفتم که امروز بر هیچ گروه نگذری مگر آن که خاک زیر پای تو را برای برکت بردارند!
یا علی ای ذات پاکت قل هو الله احد ای که مهر نازنینت نقش الله الصمد لم یلد از مادر گیتی و لم یولد چو تو لم یکن بعد النبی مثلث له کفوا أحد
----------
[۱]: وجه تسمیه (دلیل نامگذاری) این جنگ به «ذات اللاسل» آن است که حضرت امیر (ع) چون بر دشمنان ظفر بافت، اکثر مردان آنان را کشت و زنان و اطفالشان را اسیر کرد و بقیه ی مردان ایشان را به زنجیرها و ریسمانها بست.
📙منتهی الامال /۱۰۲؛ وسائل الشیعه
🔴کفاره ی غیبت
آیا می توان بدون رضایت گرفتن از فرد غیبت شونده توبه کرد؟ با توجه به این که غیبت از حق الناس است، بنابر این در مرحله اول باید از غیبت شونده رضایت گرفت، آن گاه به درگاه الهی از این گناه توبه کرد. اما اگر رضایت گرفتن از غیبت شونده به هر دلیلی ممکن نباشد و یا این که گفتن به او موجب مفسده ای مهم تر می شود و ... که در این صورت با توجه به روایات معصومان (ع) باید برای او استغفار نمود و این کفاره غیبت او است. در این باره به دو روایت اشاره می کنیم:
🌹🌹امام صادق (ع) می فرماید از پیامبر (ص) پرسیده شد: کفاره غیبت چیست؟
حضرت فرمود: هر وقت یادت آمد، برای او از خداوند طلب آمرزش کن. امام صادق (ع) در روایت دیگر می فرماید: اگر غیبت کردى و خبرش به غیبت شده رسید، پس راهى نمی ماند جز حلالیت خواستن از او، امّا اگر خبرش به او نرسیده، از خداوند برایش طلب آمرزش کن.
📚مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۲۴۱
📚عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین(بسیار زیبا و آموزنده)
علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن مي فرمايد:
يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم....
فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان!
انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟
ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید.
گفت: سید! شرح مفصلی دارد.
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود.
خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته هاى او در حضورش بودم.
او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم.
بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ...
بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.
گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه اى روشن میشد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد.
در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم،
ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست.
فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان!
او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.
فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم!
كه ناگهان نفهميدم چه شد...
إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد...
📒نور ملكوت قرآن(ج1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص
🔴بعد از شهادت امام حسین در کربلا،چه اتفاقاتی در عالم افتاد؟
پس ازشهادت آن بزرگوار، سپاه ملعون کوفه بخاطر پیروزی، سه تکبیر(الله اکبر)گفتند..
زمین به سختی لرزید و شرق و غرب تاریک شد و مردم را زلزله و برق فرو گرفت و آسمان خون بارید
و هاتفی ازآسمان ندا کرد:
بخداسوگند امام فرزند امام وبرادر امام و پدر امامان،حسین بن علی،کشته شد!
راوی گفت: درآن وقت غبار شدید توأم با تاریکی و طوفان سرخی که امکان دیدن نمی گذاشت آسمان را فرا گرفت که آن گروه گمان کردند عذاب بر آنها نازل گردیده وساعتها ادامه داشت.
عيسى بن حارث كندى مي گويد:
هنگامي حسين بن على (عليه السلام) را شهيد كردند،تا هفت روز،هر گاه که نماز عصر را مي خوانديم مي ديديم آفتابي كه بر ديوارهاى خانه ها مي تابيد به قدري قرمز بود که گويا چادر هاي سرخ است که بر آن کشيده اند.
نضره ازديه گويد : هنگامى كه حسين بن علي (عليهما السّلام) شهيد شدند ، آسمان خون باريد و ما همچنان مي ديديم كه تمام اشياء و اسباب ما مملو از خون است .
جعفر بن سليمان ، روايت كرده كه خاله ام ، ام سالم ، گفت : هنگامى كه امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيد ، باراني همانند خون بر ديوارها و خانه ها مي باريد .
و گفت : به من خبر دادند که همين باران خون ، در خراسان ، شام و كوفه نيز باريده است .
ابن سيرين گفت : آسمان براي هيچ کسي جز يحيي بن زکريا و حسين بن علي (عليهم السلام) گريه نکرده است .
خلف بن خليفه از پدرش نقل مي کند که گفت : زماني که امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيد ، آن قدر آسمان تاريک شد که هنگام ظهر ستاره هاي آسمان ظاهر شدند ؛ تا جائي که ستاره جوزا در عصر ديده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ريخت .
يزيد بن ابي زياد مي گويد: من چهارده ساله بودم كه حسين بن علي به شهادت رسيد،گياه ورس در بين لشكر به خاكستر تبديل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد.
شتري را لشكريان ذبح كردند آتش🔥 از گوشتش زبانه مي كشيد.
هشام از محمد نقل مي كند كه گفت : مي داني سرخي افق از چه زماني به وجود آمد؟
از روزي كه حسين بن علي به شهادت رسيد اين سرخي در افق ديده شد...
هنگامى كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، خورشيد گرفت و آن قدر تاريك شد كه هنگام ظهر ستاره هاى آسمان ظاهر گرديدند . از اين اتفاق چنين پنداشتم كه قيامت برپا شده است !
از ام حيان نقل است كه گفت : روز شهادت حسين آسمان سه شبانه روز تاريك شد وهر كس دست به زعفران مي زد دستش مي سوخت و زير هر سنگي در بيت المقدس خون ديده مي شد .
جميل بن مره گويد : شترى از لشكرگاه حسين بن علي را در روز شهادت او غارت گرفتند ، و سپس او را نحر كرده و طبخ نمودند ، راوى گويد : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده كنند...
📒تهذيب التهذيب ، ابن حجر ، ج 2 ، ص 305
📕 تهذيب الكمال ، المزي ، ج 6 ، ص 434 – 435
📗سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج 3 ، ص 313
📘 تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 5 ، ص 15 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 14 ، ص 230 و....
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
🔴نتیجه حرص بر دنیا
بعضیا فکر میکنن اگه به مرحلهای از دنیا رسیدن دیگه دست از طلب دنیا بر میدارن و در مسیر خدا حرکت میکنن ، در حالی که خاصیت دنیا این هست که هر چی دنبالش بریم بیشتر گرفتارش میشیم و یه زمان چشم باز میکنیم میبینیم که در دنیا غرق شدیم ، و راه برگشتی هم نداریم... و به جایی خواهیم رسید که با عشق به دنیا خواهیم مرد ! پس بیایید از همین الآن حرص به دنیا رو از دلهامون جدا کنیم که فردا دیر است...
🌹🌹حضرت امام باقر (ع) میفرمایند:
شخصی که حريص بر دنياست ، مانند كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر ابريشم بر خود ميپيچيد ، راه خروجش دورتر و بستهتر ميگردد تا اينكه بميرد .
مَثَلُ الحَريصِ عَلَی الدنيا مَثَل دُودَةِ القَزّ، كُلَّما اِزادادَت مِنَ القَزِّ علی نَفسِها لَفّاً كان أَبعَدَ لها من الخروج حتی تَموت .
📚الكافي ، ج ۲ ، ص۳۱۶
🔴آیا لجبازی، گناه است؟
در خانه ، اداره ، کارگاه ، کارخانه و همهجا بعضی افراد پیدا میشوند که این صفت مهلک را دارند؛ لجبازی!
آدم لجباز نمیتواند تدبیر کند. چون میخواهد یک کاری بشود، تدبیر نمیکند که درست است یا درست نیست. مرغ یک پا دارد!
کسی که سوار اسب لجبازی شود، خودش را نابود کند. قلبش و روحش زنگ گرفته، حقپذیر نیست.
آدم لجباز یک حلقهای از بدیها دور سرش است و چه اقوامی بهخاطر لجبازی هلاک شدند چه جنگهایی بهخاطر لجاجت بهوجود آمد.
لجاجت کفار در برابر آیات الهی:
یعنی هرچه معجزه نشانشان بدهی، میگویند: نه! پس رهایشان کن.
پیغمبری که خدا دربارهاش میگوید: تو خُلقت بزرگ است، با خُلق بزرگ هم حریف لجباز نمیشوی!
یک آیه داریم در مورد لجبازی یهودیها که نزد موسی آمدند و گفتند:هر آیه و نشانه و معجزهای بیاوری که ما را سحر و جادو کنی، ما ایمانبیاور نیستیم.
افتادند روی یک دنده! آنوقت خدا چه میکند؟ خداوند هم میگوید: «فَأَرْسَلْنَا عَلَیهِْمُ الطوفان» طوفان و ملخ و شپش و قورباغه و همه رقم نکبت فرستادیم.
افرادی میتوانند با یک نامه همه فتنهها را بخوابانند. حاضر نیستند یک نامه بنویسند. اشتباه کردی، بگو: من اشتباه کردم!
یک عذرخواهی کن. مسئله لجبازی یک بلای مهلک است. خواص، بعضیهایشان گرفتار هستند، عوام هم گرفتار هستند.
کیفر سخت لجبازان در قیامت. به پیغمبرها میگفتند: موعظه کنی، یا موعظه نکنی، ما گوش بده نیستیم. آنوقت خدا میگوید: روز قیامت هم اینها هرچه جیغ بزنند فایده ندارد...
یک آدم لجبازی بود به نام سَمُره. یک درخت داشت در یک باغ. به هوای رسیدگی به درختش سر زده در باغ میآمد.
صاحب باغ گفت: آقا کل باغ برای من است. تو یک درخت داری، «یَاالله» بگو.
گفت: نمیخواهم!
آمد خدمت پیغمبر گفت: یا رسولالله! یکی از اصحاب شما چنین میکند.
🌹پیغمبر فرمود: آقا اجازه بگیر،
گفت: نمیخواهم.
🌹 فرمود: بفروش،
گفت: نمیخواهم.
🌹فرمود: یک درخت در بهشت به تو میدهم،
گفت:نمیخواهم!
پیغمبر فرمود: این آدم لجبازی است. برو درختش را بکن در کوچه بینداز و پولش را هم نده!
📘درس هایی از قرآن،حجت الاسلام قرائتی
⭕️ آیا همه انسان ها در برابر خدا یکسان هستند؟
انسان در برابر خداوند دارای دو مقام و جایگاه است:
در مورد اول در آیات و روایات بین نوع آدمی،سیاه و سفید،عرب و عجم،زن و مرد،فرقی وجود ندارد و تمام انسان ها دارای مقامی بلند مرتبه اند
اما در مورد مقام دوم آدمی به مقدار بهره مندی از تقوا،دارای ارزش است.به عبارت دیگر،انسان ها همگی به هنگام خلق دارای مقامی یکسان اند،اما زمانی که دارای اختیار می شوند،هر یک به تناسب بهره ای که از تقوا دارند،دارای ارزش هستند
➖نبی رحمت (ص):
تمام انسانها با یکدیگر برابرند،
و هیچ قومی بر دیگری برتری ندارد[1]
➖سلمان فارسی داخل مسجد شد، رسول خدا (ص) از جای خویش بلند شد احترامش نمود و او را در کنار خویش در صدر مجلس نشاند و به تناسب سن و شخصیتش او را اکرام نمود.در این هنگام عمر داخل شد و چنین صحنه ای را دید، گفت این عجمی کیست که در میان عرب در صدر مجلس نشسته است.پیامبر اکرم با شنیدن این سخن بر منبر رفت و خطبه خواند و فرمود: "ای مردم از زمان آدم تا به امروز...عرب را بر عجم و..برتری و فضلی نیست،مگر به تقوا[2]
[1]خطبه حجه الوداع
[2]مستدرک الوسائل،ج12،ص89
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚داستان #امام_حسین(ع) و #شیخ_رجبعلی_خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
📚کتاب طوبای کربلا …صفحه۱۴۱
🔴 «خراسانی» یا «سید خراسانی»؟
هیچ روایتی دال بر سید بودن خراسانی وجود ندارد و هیچ یک از معصومین علیهمالسلام لفظ «سید» را برای خراسانی به کار نبردهاند. آنچه در روایات بدان اشاره شده خروج شخصی از اهالی خراسان (قدیم) است که از او به عنوان «خراسانی» یاد شده؛ نه سید خراسانی!!!
به عنوان مثال به روایات زیر توجه بفرمائید:👇🏻
➖امام باقر علیهالسلام:
«خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ وَ اَلْيَمَانِيِّ وَ اَلْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ»: «خروج سفيانى و يمانى و خراسانى در يك سال و يك ماه و يك روز واقع خواهد شد»
➖امام باقر علیهالسلام:
«لاَ بُدَّ لِبَنِي فُلاَنٍ مِنْ أَنْ يَمْلِكُوا فَإِذَا مَلَكُوا ثُمَّ اِخْتَلَفُوا تَفَرَّقَ مُلْكُهُمْ وَ تَشَتَّتَ أَمْرُهُمْ حَتَّى يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ اَلْخُرَاسَانِيُّ وَ اَلسُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ اَلْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ اَلْمَغْرِبِ يَسْتَبِقَانِ إِلَى اَلْكُوفَةِ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ» «ناگزير بايد فلان خاندان به حكومت دست يابند، چون به حكومت رسيدند و سپس به اختلاف پرداختند حكومت آنان دچار از هم پاشيدگى و كارشان دستخوش پراكندگى گردد تا اينكه خراسانى و سفيانى بر ايشان خروج كنند، اين يك از مشرق و آن ديگرى از مغرب و در رسيدن به كوفه بر يك ديگر پيشى گيرند همچون دو اسب مسابقه...»
➖امام صادق علیهالسلام:
«إِنَّ قُدَّامَ هَذَا اَلْأَمْرِ خَمْسَ عَلاَمَاتٍ أُولاَهُنَّ اَلنِّدَاءُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ خُرُوجُ اَلسُّفْيَانِيِّ وَ خُرُوجُ اَلْخُرَاسَانِيِّ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ»: «همانا پيشاپيش اين امر پنج نشانه است: نخستين آنها آوازى است در ماه رمضان، و خروج سفيانى و خروج خراسانى، و كشته شدن نفس زكيّه و فرو رفتن زمين در دشت»
🌕 برای جلوگیری از طولانی شدن پیام به همین سه روایت بسند کردیم و مشاهده میکنید که در متن عربی و ترجمه حدیث هرگز لفظ «سید الخراسانی» وارد نشده!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴این انقلاب به دست امام زمان(عج) میرسه..
🎙حجت الاسلام عالی👆