eitaa logo
قدمی تا ظهور
63 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
24 فایل
. 🌸﷽🌸. محڣلےساختہ‌اٻم‌ٺاهدیہ‌ڪنٻم،ٻاࢪٻماݩ‌ࢪا‌ بہ‌آخࢪٻݩ‌مـ🌙ـاه‌آسماݩ‌امامٺ‌•🌿• کپے‌باصلواٺ‌براےظھــوࢪ ࢪآه‌اࢪٺبـاط🌸↯ مدیریت @eamohamd @ghadamitazohoor313 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴 گذشته، آینه‌ آینده ✍گویند پادشاهی غلامی داشت که در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان، در دربار پادشاه صاحب منصب شد. او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر می‌زد و هنگام خروج بر در اتاق قفلی محکم می‌بست. گذشت تا اینکه درباری‌ها گمان کردند غلام گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را از روی حسادت به گوش پادشاه رساندند. پادشاه دستور داد وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند. به این ترتیب، ۳۰ نفر از بدخواهان به اتاق غلام ریختند، قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز یک چارق کهنه و یک دست لباس مندرس که به دیوار آویخته شده بود. در نتیجه، دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد که《غلام مردی درستکار است. آن لباس‌های مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها را در اتاقش آویخته تا روزگار فقر و سختی‌اش را به یاد داشته باشد و به رفاه امروزش غَرِّه نشود.》 ♻♻ ما به یاری شما نیازمندیم با هم دل شدن و متعهد شدن برای فرج حضرت حجت به ما بپیوندید شما هم دعوتید👇 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊____₪₪🌹₪₪____🕊 @ghadamitazohoor313 🌹قدمی تا ظهور🌹
✨﷽✨ 🔴در قلاب وسوسه‌های شیطان گیر نکنید ✍صیاد برای گرفتن ماهی، قلاّب به‌ کار می‏‌برد. بر سر قلاّب، طعمه‌ای که ماهی دوست دارد می‏‌گذارد. ماهی قلاب را همراه طعمه می‏‌بلعد. قلاّب که بلعیده شد، تکانی به نخ قلاب وارد می‌شود؛ اگر ماهی کم ‌وزن باشد، صیاد با یک ضرب آن را بالا می‏‌کشد و اگر سنگین باشد، صیاد به‌طور متناوب آن را می‏‌کشد و رها می‏‌کند تا خسته و بی‏ جان ‏شود. وقتی مطمئن شد که ماهی دیگر توانی ندارد آن را بیرون می‏‌کشد. شیطان گاهی قلاّبش به انسانی گیر می‏‌کند. طعمه سر قلاّب، آرزوی دراز، رابطه با نا محرم، ریاست‌طلبی و در یک کلمه علاقه به دنیا است. بعد از این‏که انسان را به دنیا علاقمند کرد، قلاب را شل و سفت می‏‌کند. ولی مواظب است بند قلاب پاره نشود. چندین بار او را می‏‌آورد و می‏‌برد تا بالاخره او را اسیر خود کند. 🔺مواظب وسوسه‌های شیطان باشید🔺 ♻♻ ما به یاری شما نیازمندیم با هم دل شدن و متعهد شدن برای فرج حضرت حجت به ما بپیوندید شما هم دعوتید👇 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊____₪₪🌹₪₪____🕊 @ghadamitazohoor313 🌹قدمی تا ظهور🌹
💕ارزش با خدا بودن💕 میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند: فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند! عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند... ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت: ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش! عابد گفت: نه، بریدن درخت اولویت دارد... مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است... عابد با خود گفت: راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم، و برگشت... بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت، روز دوم دو دینار دید و برگرفت، روز سوم هیچ پولی نبود! خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت... باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟! عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم! ابلیس گفت: زهی خیال باطل، به خدا هرگز نتوانی کند! باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: دست بدار تا برگردم! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟! ابلیس گفت: آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی... 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊____₪₪🌹₪₪____🕊 @ghadamitazohoor313 🌹قدمی تا ظهور🌹
🔆 نام: انسان نام خانوادگی: آدمی زاد نام پدر: آدم نام مادر: حوا لقب: اشرف مخلوقات نژاد: خاکی صادره: دنیا مقصد: آخرت ساکن: کهکشان را شیری، منظومه شمسی زمین منزل: استیجاری ساعت حرکت پرواز: هر وقت خداوند صلاح بداند مکان: بهشت اگر نشد جهنم 🔻وسایل مورد نیاز : 1- دو متر پارچه (کفن) 2- عمل نیک 3- انجام واجبات 4- امر به معروف و نهی از منکر 5- دعای والدین و مومنین 6- نماز اول وقت 7- ولایت ائمه اطهار 🔹از آوردن بار اضافه از قبیل: حق الناس، غیبت و تهمت و غیره خودداری نمایید. جهت یادگاری قبل از پرواز از اموال خود بین فرزندانتان به عدالت تقسیم کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر (ص) مراجعه فرمایید. 🔻 با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید : ( سوره بقره/186 ) (سوره نسا/45) (سوره توبه/12 9) (سوره اعراب/55) سرپرست کاروان: حضرت عزراییل تهیه و تنظیم: سرنوشت الهی 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊____₪₪🌹₪₪____🕊 @ghadamitazohoor313 🌹قدمی تا ظهور🌹
✨﷽✨ 🔴 «ترجیح می‌دهی جزء کدام دسته باشی؟» ⬜️ انسان‌های بزرگ: درباره عقاید حرف می‌زنند ◻️ انسان‌های متوسط: درباره وقایع حرف می‌زنند ◽️ انسان‌های کوچک: پشت سر دیگران حرف می‌زنند ⬛️ انسان‌های بزرگ: درد دیگران را دارند ◼️ انسان‌های متوسط: درد خودشان را دارند ◾️ انسان‌های کوچک: بی دردند ⬜️ انسان‌های بزرگ: عظمت دیگران را می‌بینند ◻️ انسان‌های متوسط: به دنبال عظمت خود هستند ◽️ انسان‌های کوچک: عظمت خود را در تحقیر دیگران می‌بینند ⬛️ انسان‌های بزرگ: به دنبال کسب حکمت هستند ◼️ انسان‌های متوسط: به دنبال کسب دانش هستند ◾️ انسان‌های کوچک: فقط به دنبال کسب پول هستند ⬜️ انسان‌های بزرگ: به دنبال طرح پرسش‌های بی‌‌پاسخ هستند ◻️ انسان‌های متوسط‌: پرسش‌هایی می‌پرسند که پاسخ دارند ◽️ انسان‌های کوچک‌: می‌پندارند پاسخ همه پرسش‌ها را می‌دانند ⬛️ انسان‌های بزرگ: به دنبال خلق مساله هستند ◼️ انسان‌های متوسط: به دنبال حل مساله هستند ◾️انسان‌های کوچک: مساله ندارند ♻♻ ما به یاری شما نیازمندیم با هم دل شدن و متعهد شدن برای فرج حضرت حجت به ما بپیوندید شما هم دعوتید👇 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊____₪₪🌹₪₪____🕊 @ghadamitazohoor313 🌹قدمی تا ظهور🌹
✨﷽✨ 💢 🌴ای آنکه طلبکار خدایی، به خود آ 🌴از خود بطلب، کز تو خدا نیست جدا ✍گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین. این زن تمام کارهایش را با 🌹 "بسم الله" آغاز می‌کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می‌شد و سعی می‌کرد که او را از این عادت منصرف کند. ♨️روزی کیسه‌ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد، زن آن را گرفت و با گفتن 🌴 "بسم الله الرّحمن الرّحیم🌴" در پارچه‌ای پیچید و با " 🌹 بسم‌ الله " آن را در گوشه‌ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت‌زده کند و 🌹 "بسم الله" را بی‌ارزش جلوه دهد. ♨️وی بعد از این کار به مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد 💢، آن مرد ماهی‌ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد. زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود، درون شکم یکی از ماهی‌هاست آن را برداشت و با گفتن " 🌹بسم الله" در مکان اول خود گذاشت. ♨️شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن 🌹 "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و ❤️ سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین شد. 🍃🌺استاد قرائتی 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊____₪₪🌹₪₪____🕊 @ghadamitazohoor313 🌹قدمی تا ظهور🌹
✌️🙂 ☝️نظر مرحوم آیت اللہ (ره) درباره اصلاح نفس و رابطہ با امام زمان (عج)♥️ 👈باید بدانیم علاج ما، اصلاح نفس است در همہ مراحل، و از این مستغنی نخواهیم بود، و بدون این کار ما تمام نخواهد شد. ✴️تا رابطہ ما با ولےّ امر، امام زمان (عج) قوے نشود، کار ما درست نخواهد شد. 💢و قوّت رابطہ ما با ولےّ امر(عج) هم در اصلاح نفس است. 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 🕊____₪₪🌹₪₪____🕊 @ghadamitazohoor313 🌹قدمی تا ظهور🌹
‌∞🖤∞ 📌 ❌اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگوئی و فریبکـاری کنی ، تهیدست بمان! ❌اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی باید چاپلوسی کنی و تملّق بگوئی ، از آن چشم بپوش! ❌اگر برای آنکه مشهور شوی ، مجبور می شوی مانند دیگران خیانت کنی ، در گمنامی زندگی کن! ⭕️بگذار دیگران پیش چشم تو با دروغ و فریب ثروتمند شوند ، با تملّق و چاپلوسی شغل های بزرگی را به دست آورند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند ، تو گمنام و تهیدست و قانع باش! 🔅زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند ، به دست آورده ای و آن شرافت است
🔆 🔸مردی از راه فروش روغن، ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود می‌گفت: در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و بر عکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. 🔹هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت، مرد توجه نمی‌کرد ... 🔸تا اینکه روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش، آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. 🔸وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا طوفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود، خودش و مسافران از خطر غرق شدن برهند. 🔸آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت. 🔺در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی.»!
✨﷽✨ 🔴هر کس گمانش به خدا خوب باشد، ناامیدش نمی‌کند ✍مردی ثروتمند کارگرانش را برای صرف شام فراخواند. بعد از مراسم‌، جلوی آنها یک جلد قرآن و مقداری پول گذاشت و از آنها پرسید: قرآن را انتخاب می‌کنند یا پول؟! به نگهبان مجموعه تجاری گفت: یکی را انتخاب کند. نگهبان گفت: خیلی دلم می‌خواهد که قرآن را انتخاب کنم ولی قرآن خواندن را نمی‌دانم پس پول را می‌گیرم که فایده‌اش برایم بیشتر است و پول را برداشت. از کشاورزی که باغچه‌ها را آب می‌داد خواست یکی را انتخاب کند. کشاورز گفت: زنم مریض است و نیاز به پول دارم، اگر مریضی همسرم نبود حتما قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا پول را انتخاب می‌کنم. مرد ثروتمند نوبت را به آشپز داد که کدام را انتخاب می‌کند؟ آشپز گفت: من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من دائم مشغول کار هستم، وقتی برای قرائت قرآن ندارم، پول را بر می‌دارم. نوبت رسید به پسری کارگر که خیلی فقیر بود. پسر گفت: درسته که من نیاز دارم، خیلی هم نیاز دارم ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم. قرآن را برداشت و بوسید. مرد ثروتمند لبخندی زد و گفت که قرآن را باز کند. پسر قرآن را باز کرد و دو پاکت دید. با اجازه مرد ثروتمند، یکی از پاکت‌ها را باز کرد. مبلغ زیادی داخل پاکت بود. و در پاکت دوم وصیت‌نامه‌ای بود که او را وارث اموال و دارایی خودش کرده بود چون او فرزندی نداشت و همسرش نیز فوت کرده بود. مرد ثروتمند گفت: هر کس گمانش به خدا خوب باشد، ناامیدش نمی‌کند. رويگردانی و اعراض از ياد خدا عامل اصلی تنگدستی و سختی در زندگی انسان‌هاست:«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى» 📚سوره طه، آیه ۱۱۴ ‌‌‌‌🌤 🌤
‌ 📚 مراقب باشیم، لذت‌های گذرا ما را از رستگاری محروم نکند مردی نابینا درون قلعه‌ای گرفتار شده بود و نومیدانه می‌کوشید خودش را نجات دهد. چاره را در این دید که با لمس‌کردن دیوارها، دری برای رهایی پیدا کند. پس، گرداگرد قلعه را می‌گشت و با دقت به تمام دیوارها دست می‌کشید. همچنان که پیش می‌رفت با چندین در بسته روبرو شد اما به تلاش و جستجو ادامه داد. ناگهان برای لحظه‌ای دست از دیوار برداشت تا دست دیگرش را که احساس خارش می‌کرد لمس کند، درست در همان زمان کوتاه، مرد نابینا از کنار دری گذشت که قفل نشده بود و چه بسا می‌توانست رهایی‌اش را به ارمغان آورد، پس به جستجوی بی سرانجامش ادامه داد. بسیاری از ما در تکاپوی دستیابی به آزادی و خوشبختی هستیم، متاسفانه، گاهی تلنگری شبیه خارش دست، لذت‌های گذرا یا چیزهایی از این دست، ما را از جستجو و دستیابی به دری گشوده به سوی رهایی و رستگاری محروم می‌کند. ________________ ⋮❥↳⸽‹ @ghadamitazohoor313