🥗 برنامه سفره ،
🥗 و غذا خوردن خود را ،
🥗 در خانه و به صورت خانوادگی ،
🥗 در کنار همسر و فرزندان ، بچینید .
🥗 و در سفره ، هنگام غذا خوردن ،
🥗 گوشی خود را کنار بگذارید .
🥗 تلویزیون را خاموش ؛
🥗 و نام خدا را ببرید .
🥗 و با شوخی ،
🥗 و خاطره گویی ،
🥗 لذت کنار هم بودن را ،
🥗 برای خانواده مضاعف کنید .
@ghairat
سلام دوستان و همراهان عزیزم
صبح زیباتون توأم با امنیت و آرامش باشد ، الهی
ممنون از همراهی و پیشنهادها و پیام های محبت آمیز شما
و ممنون از اینکه با فروارد و نشر مطالب ما ، از کانال خودتون حمایت می کنید .
💞 یکی از عوامل آرامش بانوان ،
👈 توجه کردن و دیده شدن است
💞 و یکی از راه های دیده شدن ،
👈 تشکر کردن از آنهاست .
💞 از جاهایی که می توان تشکر کرد
👈 بعد از تناول غذا .
👈 هنگام بچه داری
👈 هنگام شستن ظروف
👈 هنگام جارو کردن
👈 هنگام مهمان نوازی
👈 هنگام محبت به والدین خودش
👈 هنگام محبت به والدین شوهرش
👈 و...
@ghairat
🌟 بچه که بودیم ،
🌟 بعضی روزها و شبها ،
🌟 رنگ و بوی متفاوتی داشتند .
🌟 مثل شب یلدا ،
🌟 که شب و روزهای معمولی ما را ،
👈 متفاوت و رنگی می کند .
🌟 هر کدام از این مناسبت ها ،
🌟 بهانهای بود برای جمع شدن فامیل ،
🌟 برای دورهمی ،
🌟 بازی های خانوادگی ،
🌟 آن هم در خانهٔ یکی بزرگترها ،
🌟 در حیاطِ نقلی خانه مادربزرگ ،
🌟 یا در پارک محله .
🌟 همه انگار منتظر یک بهانه بودند
🌟 تا گوشی تلفن را بردارند
🌟 و همدیگر را خبر کنند ؛
🌟 خانمها با کمک هم ،
🌟 یک نهار یا شام ساده و خودمانی
👈 تدارک می دیدند
🌟 و آقایان ،
👈 خریدها را انجام می دادند .
🌟 و دور هم گپ بزنند ؛
🌟 و ما بچهها هم ، غرق بازی و خنده .
🌟 یادش بخیر دستهای پر مهر عمه ،
🌟 شوخیهای خندهدار دایی ،
🌟 لقمه های مادربزرگ
🌟 و نگاههای پر عشق عمو .
🌟 یادش بخیر عکسهای دستهجمعی ،
🌟 پذیراییهای ساده ،
🌟 و دیدارهای خودمانی .
🌟 زمان زیادی گذشته
🌟 و بزرگ و گرفتار شدهایم
🌟 اما هنوز بچههایمان
🌟 و حتی کودک درونِ خودمان ،
🌟 به این محبتهای بی چشمداشت ،
🌟 نیاز دارند .
🌟 به بوسیدن دست بزرگ ترها ،
🌟 به والیبالها و وسطیهای فامیلی ،
🌟 به لبخند زدن و مهربانی کردن
🌟 و خدا را ، بابت داشتن خانواده
🌟 و فامیل زیاد و متحد ، شکر کردن ؛
@ghairat
🍂🍂 داستان شب یلدا 🍂🍂
🌟 شب سردی بود ….
🌟 پیرزنی بیرون میوه فروشی ،
🌟 زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …
🌟 شاگرد میوه فروش ، تند تند ،
🌟 پاکت های میوه را ،
🌟 توی ماشین مشتری ها می گذاشت .
🌟 پیرزن با خودش فکر می کرد
🌟 چی می شد اونم می تونست
🌟 میوه بخره و به خونه ببره …
🌟 رفت نزدیک تر …
🌟 چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه
🌟 که میوه های خراب و گندیده داخلش بود
🌟 با خودش گفت :
🌷 چه خوب می شد
🌷 از میون اون میوه های خراب ،
🌷 سالم ترهاشو ببره خونه …
🌷 میشه قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنم
🌷 و بقیه رو بدم به بچه ها ...
🌷 تا اونا هم شاد بشن …
🌟 برق خوشحالی توی چشماش دوید
🌟 دیگه سردش نبود ! پیرزن ، جلو رفت
🌟 پای جعبه میوه نشست …
🌟 تا دستش رو برد داخل جعبه ،
🌟 شاگرد میوه فروش ،
🌟 که می دونست پیرزنه پول نداره ، گفت :
🔥 دست نزن ننه ! برو دنبال کارِت !
🌟 پیرزن زود بلند شد . خیلی خجالت کشید !
🌟 چند تا از مشتریها نگاهش کردند !
🌟 سرش را پایین انداخت . دوباره سردش شد !
🌟 دستاش رو روی شانه هاش گذاشت
🌟 راهش را کشید و رفت …
🌟 چند قدم دور شده بود
🌟 که یه خانمی صداش زد :
🌸 مادر جان …مادر جان !
🌟 پیرزن ایستاد …
🌟 برگشت و به آن زن نگاه کرد !
🌟 خانمی با چادری مشکی به طرف او می آمد
🌟 خانمی زیبا و با حیا که سر به زیر ،
🌟 به طرف پیرزن می آمد .
🌟 تا چشمش به پیرزن نیفتد و خجالت نکشد
🌟 خانم چادری با لبخندی گفت :
🌸 اینارو برای شما گرفتم مادر !
🌟 پیرزن به دست خانم نگاه کرد .
🌟 سه تا پلاستیک دستش بود .
🌟 پر از سیب ، موز ، پرتغال و انار
🌟 پیرزن گفت :
🌹 دستِت دَرد نکنه ننه
🌹 ولی من مستحق نیستم !
🌟 خانم چادری گفت :
🌸 اما من مستحقم مادر جان …
🌸 مستحق دعای خیر شما …
🌸 اگه اینارو نگیری دلمو شکستی !
🌸 جون بچه هات بگیر !
🌟 خانم چادری ، منتظر جواب پیرزن نماند …
🌟 میوه ها را داد دست پیرزن
🌟 و سریع از آنجا دور شد …
🌟 پیرزن هنوز ایستاده بود
🌟 و رفتن خانم را نگاه می کرد …
🌟 قطره اشکی که در چشمش جمع شده بود ،
🌟 روی صورتش غلتید …
🌟 دوباره پیرزن گرمش شد …
🌟 و با صدای لرزانی گفت :
🌷 پیر شی ننه …. پیر شی دخترم !
🌷 الهی خیر ببینی مادر
🌷 انشالله در این شب چله ،
🌷 حاجت بگیری دخترم .
📚 @dastan_o_roman
💟 @ghairat
#داستان_کوتاه #یلدا #شب_یلدا
🌷 یکی از مهمترین أرکان آرامش ،
👈 اصلاح جامعه است .
🌷 اگر جامعه ای اصلاح شد ؛
🌷 و آلودگی ها ، تخلفات و جنایات ،
👈 در آن جامعه ، به حدأقل رسید ؛
🌷 همه افراد آن جامعه ،
👈 احساس امنیت و آرامش می کنند .
🌷 و ترس و نگرانی و دلهره ،
👈 از وجودشان بیرون می رود .
💻 غیرتی ها ، راهی برای آرامش شما
@ghairat
🍄 نگذارید فرزندانتان ،
👈 شاهد دعوای شما باشند .
🍄 جلوی آنها دعوا نکنید .
🍄 از همدیگر انتقاد نکنید .
🍄 به یکدیگر نپرید .
🍄 گاهی از سر عصبانیت ،
🍄 ممکن است تصمیم بگیرید ؛
🍄 که عیب و ایرادات همسرتان را ،
🍄 به فرزندتان بگویید .
👈 دست نگه دارید و این کار را نکنید .
🍄 هیچ ضرورتی ندارد ؛
🍄 تا فرزندان شما بدانند ؛
🍄 که همسر شما ،
🍄 چه خصوصیات اخلاقی بدی دارد
🍄 و با او چه مشکلاتی را ،
👈 از ابتدا تا حالا داشته اید .
@ghairat
🌹 آیا مى خواهید که شما را ،
🌹 از زنانى که اهل بهشتند ، خبر دهم؟
💞 آنان ، زنان وفادارى هستند ؛
💞 که زیاد فرزند می آورند ؛
💞 ( هنگام دعوا ) زود آشتى می کنند
💞 و همین که بدى نمایند ،
💞 به شوهر خود می گویند :
🌟 این دست من در دست توست
🌟 چشم بر هم نمى گذارم
🌟 تا از من راضى شوى .
🌹 پيامبر خدا صلّی الله عليه و آله
📖 نهج الفصاحه
🇮🇷 غیرتی ها ، خانه آرامش من و شما
@ghairat