eitaa logo
غیرتی ها : اخلاق خانواده ، همسرداری و آرامش
3.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
19 فایل
کانال های جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film سینمایی و سریال @film_sinamaee محتوای تربیت کودک @amoomolla چیستان و معما @moaama_chistan شعر و سرود @sorood_sher داستان و رمان @dastan_o_roman تبلیغ ارزان @tabligh_amoo آدمین و مسئول تبلیغ و تبادل @dezfoool
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 زنان‌تان را ، در جریان کارهایتان بگذارید 🇮🇷 از قرارها ، تصمیمات و مسئولیت‌هایتان ، 🇮🇷 زنان‌تان را مطلع سازید . 🇮🇷 تا در آرامش باشند و به شما آرامش دهند. 🇮🇷 تا احساس نکنند که دوستشان ندارید . 💟 @ghairat
🇮🇷 به‌عنوان یک مرد که تمام‌ روز کار می‌کند 🇮🇷 ممکن است قرارها ، تصمیمات ، 🇮🇷 و مسئولیت‌های زیادی داشته باشید . 🇮🇷 که اگر همسرانتان را از آنها مطلع نکنید 🇮🇷 آنها احساس طرد شدن می کنند 🇮🇷 و گاهی فکر می کنند آنها را دوست ندارید 🇮🇷 و یا مورد قبول شما نیستند 🇮🇷 شاید باورتان نشود 🇮🇷 با گفتن برنامه هایتان به زنانتان ، 🇮🇷 گاهی چنان احساس آرامش و غروری 🇮🇷 به زنان‌تان دست می‌دهد 🇮🇷 که موجب شادی فراوان آنها می شود . 💟 @ghairat
🌸 داستان ماشا ، قسمت بیست و سوم 🌸 🌟 جاک ( یا همان محمد ) گفت : 🕌 آخرین باری که اومدی سالن رو یادت هست ؟ 🌷 ماشا گفت : خب آره ، چطور ؟ 🌟 محمد گفت : 🕌 وقتی تو رو با اون حال معنوی دیدیم 🕌 به کل حال ما رو گرفتی و رفتی 🕌 دیوونه تو شده بودیم 🕌 از اون روز به بعد ، 🕌 گروه ما مثل قبل ، نشد که نشد 🕌 نسبت به ادامه فعالیتمون ، شک داشتیم 🕌 تا اینکه ، مدینه یا همون ماندانای شما ، 🕌 وارد سالن شد . 🕌 داشت دنبال تو می گشت . 🕌 سراغ تو رو ، از ما می گرفت . 🌟 مدینه در ادامه حرف محمد گفت : ⚜ ماشا جون باورت نمیشه ⚜ همه جا را دنبال تو گشتم ⚜ ولی پیدات نکردم 🌟 دوباره محمد گفت : 🕌 منم چون دیدم تنهاست 🕌 بهش قول دادم که در پیدا کردن تو 🕌 بهش کمک کنم . 🕌 و راستش ، من خودم هم می خواستم 🕌 که باز هم ببینمت و ازت بپرسم 🕌 که اون روز آخری چه اتفاقی برات افتاده بود 🕌 هر جا که فکرش رو بکنی ، 🕌 برای پیدا کردنت ، رفتیم . 🕌 کلیسا ، معبد ، مسجد ، محله‌های مسلمانان 🌟 دوباره مدینه گفت : ⚜ سراغ تو را از همه گرفتیم ⚜ اما پیدات نکردیم 🌟 دوباره محمد گفت : 🕌 در این مدت که دنبالت می گشتیم ، 🕌 با خیلی چیزها آشنا شدیم . 🕌 با مسجد ، خونه خدا ، نماز ، دعا 🕌 با مناجات ، روضه امام حسین ، همدلی ، 🕌 با همزبونی ، با محبت ، با عشق و... 🕌 خلاصه ، خیلی چیزها یاد گرفتیم 🕌 هر روز می رفتیم تو محله های مسلمان نشین 🕌 وقتی تو دردسر می افتادیم 🕌 مسلمانان کمکمون می کردند 🕌 وقتی پول ما رو دزدیدند 🕌 مسلمانان برای ما پول جمع کردند 🕌 وقتی گرسنه بودیم ، 🕌 مسلمانان ، به ما آب و غذا دادند 🕌 وقتی آخرای شب ، 🕌 جایی برای خواب نداشتیم ، 🕌 مسلمانان ، به ما جا و مکان می دادند . 🕌 خوبی هایی که مسلمانان در حق ما کردند 🕌 هیچ کس ، حتی فامیلمون نکرد 🕌 همون جا تصمیم گرفتم ، مسلمان بشم 🕌 ولی می ترسیدم . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 💟 @ghairat 📚
🇮🇷 دوباره خبر خوش رسید 🇮🇷 خبر نامزدی کد ۱۱۰ و کد ۱۱۱ 🇮🇷 انشالله مبارکشون باشه 🇮🇷 انشالله به آرامش واقعی و حقیقی برسند 🇮🇷 آرزوی خوشبختی برای همه جوونا داریم
💞 یکی از عوامل آرامش ، 💞 برای مردانی که چند زن دارند ؛ 👈 رعایت عدالت است . 💞 عدالت واجبی که مد نظر اسلام است ، 💞 فقط در تقسیم شب ها و نفقه می باشد . 💞 رعایت عدالت ، 💞 آنچنان که بعضی ها گمان می کنند 💞 خیلی هم سخت نیست 💞 فقط کافی است 💞 چند کتاب در این زمینه ، مطالعه کنند 💞 و از مشاورین مذهبی ، مشاوره بگیرند . 💟 @ghairat
🌸 داستان ماشا ، قسمت ۲۴ 🌸 🕌 من و مدینه ، 🕌 یه اتاق در یکی از محله های مسلمان نشین 🕌 اجاره کردیم و توش موندیم 🕌 به امید اینکه یه روزی ، از اون محله بگذری 🕌 با خوبیای زیادی که از مسلمونا دیدم 🕌 و با اتفاقات عجیبی که برام افتاد 🕌 تا مدت ها ، هوای مسلمون شدن ، 🕌 به دلم افتاده بود ؛ 🕌 اما نمی دونم خحالت می کشیدم 🕌 یا می ترسیدم کسی بفهمه 🕌 یا می ترسیدم آزادی های کاذبم محدود بشه 🌟 ماشا با علاقه زیاد و با دقت ، 🌟 به حرف های جاک ، گوش می داد . 🌟 جاک ( محمد ) دوباره گفت : 🕌 یه روز با مدینه قرار گذاشتیم ، 🕌 که برای پیدا کردنت 🕌 به یکی دیگه از محله های مسلمان نشین بریم 🕌 مدینه ، رفته بود خونه همسایه ، 🕌 و منم سر کوچه ، منتظرش ایستاده بودم 🕌 یه دفعه مدینه رو از دور دیدم 🕌 که با یک روسری که به سرش بسته بود 🕌 قدم زنان به طرف من می اومد 🕌 مدینه اون روز با اون روسری ، 🕌 خیلی زیبا و جذاب شده بود . 🕌 مثل نور می درخشید . 🕌 راستش همون لحظه احساس کردم 🕌 که عاشقش شدم . 🕌 راستش تا اون روز ، 🕌 به فکر ازدواج کردن با اون نبودم 🕌 اما وقتی با اون روسری بلند دیدمش 🕌 صد دله عاشقش شدم 🕌 حتی همونجا ازش خواستگاری کردم ؛ 🕌 اونم پذیرفت که نامزد بشیم . 🕌 قبل از ازدواج ، 🕌 در مورد اسلام ، تحقیق کردم . 🕌 و هر چی یاد می گرفتم ، 🕌 به مدینه هم یاد می دادم . 🕌 هنوز سوالات زیادی در مورد اسلام ، 🕌 در ذهنم بود . 🕌 که باید از یکی می پرسیدم . 🕌 یکی از شبها ، به مسجد رفتم . 🕌 دیدم چراغ ها خاموش بودن . 🕌 جمعیت زیادی هم در مسجد نشستند . 🕌 خیلی تعجب کردم . 🕌 آروم وارد مسجد شدم . 🕌 روحانی اسلام رو دیدم . 🕌 که روی منبر نشسته بود . 🕌 و به زبان ما ، از امام حسین و کربلا ، 🕌 از مظلومیتش و از بچه شش ماهه اش ، 🕌 که بی گناه و تشنه لب ، 🕌 و با تیر سه شعبه در گلو شهید شد . 🕌 و از دختر سه ساله اش می گفت . 🕌 که کیلومترها رو خارها می دوید 🕌 و در خرابه ، به جای غذا و میوه ، 🕌 تشتی براش آوردن که سر باباش در اون بود 🕌 پدر روحانی می گفت و بقیه گریه می کردن 🕌 راستش منم طاقت نیاوردم ، 🕌 و ناخودآگاه ، مثل ابر بهار ، گریه کردم . 🕌 اونقدر گریه کردم 🕌 که پیراهنم ، خیس از اشک شد . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 💟 @ghairat 📚
🌷 محبت را فراموش نکنید 🌷 🌸 فراموش نکنید که زن‌ها ، تا لحظه مرگشان ، 🌸 منتظر نوازش و محبت از همسرشان هستند 🌸 و از شما توقع محبت دارند ؛ 🌸 پس اگر زن شادی می‌خواهید 🌸 از محبت های کلامی و عملی دریغ نکنید . 🌸 محبت کلامی مانند : 👈 گفتن کلمات محبت‌آمیز ، 👈 تحسین زن در جمع و خلوت 👈 بالا بردن اعتمادبه‌نفس او و... 🌸 و محبت عملی مانند : 👈 خرید هدیه 👈 وقت گذاشتن و حرف زدن با او 👈 تفریح‌های دونفره و... 💟 @ghairat
😍 طنز با غیرت 😍 🌹 ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺠﺮﺩﯼ ﯾﻌﻨﯽ : 🌹 ﺑﺎ یک ﻣﺎﯾﻊ ﻇﺮﻓﺸﻮﺋﯽ می تونی 👈 ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﻭ ﺑﺸﻮﺭﯼ 👈 ﻫﻢ ﻟﺒﺎﺳﺎﺗﻮ بشوری ☺️ 👈 ﻫﻢ ﻇﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﻭ بشوری 😁 👈 هم شیشه هارو بشوری 😜 🌹 ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺭﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻧﮑﺮﺩﻡ 😂😐 🌹 امتحان می کنم بهتون خبر میدم 💟 @ghairat
❤️ دقت کردید ؟! ❤️ آنهایی که با ازدواج مخالفند ❤️ و مجردها را از ازدواج منصرف می کنند ❤️ دقیقا همانهایی هستند که قبل از ازدواج ، ❤️ خود را به آب و آتش می زدند ؛ ❤️ تا همسری برای ازدواج ، پیدا کنند . ❤️ و بعد از ازدواج نیز ، ❤️ اگر یک هفته از همسرشان جدا شوند ❤️ زندگی برایشان تلخ می شود ؟! 💟 @ghairat
🌸 داستان ماشا ، قسمت ۲۵ 🌸 🕌 بعد از مراسم عزاداری ، 🕌 آرامش عجیبی ولی زیبا ، 🕌 در وجودم حس کردم . 🕌 همون جا به دلم افتاد که مسلمون بشم . 🕌 پیش امام جماعت رفتم . 🕌 و گفتم که می خوام مسلمون بشم . 🕌 ایشون هم به من گفتند 🕌 که شهادتین رو به جا بیار تا مسلمون بشی 🕌 هر چه یادم داد ، گفتم . 🕌 وقتی به من گفت : 🕌 تو از این به بعد مسلمونی ؛ 🕌 همه حاضرین در مسجد ، صلوات فرستاند 🕌 و یکی یکی ، به من تبریک گفتند . 🕌 همه وجودم آرام شد . 🕌 خدا رو شکر کردم . 🕌 و با خوشحالی به طرف خانه رفتم . 🕌 مدینه رو در حال گریه کردن دیدم 🕌 دلم یهو ریخت . 🕌 ازش پرسیدم ، چی شده ؟! 🕌 چرا گریه می کنی ؟! 🕌 گفت در یک مراسمی شرکت کردم 🕌 که به جای رقص و ساز و آواز ، 🕌 خواننده با سوز می خونه ؛ 🕌 و مردم هم گریه می کردن . 🕌 اون در مورد دختر سه ساله می خوند . 🕌 که در فراق پدرش ، گریه می کرد . 🕌 دختری که ، مردان حیوان صفت ، 👈 پدرش رو سر بریدند . 🕌 مردان شیطان صفتی که ، 🕌 برای ساکت کردن و سوزاندن دل اون دختر مظلوم 🕌 سر بریده باباش رو 🕌 در ظرفی گذاشته و جلوش گذاشتند . 🕌 بیچاره دختر سه ساله ، 🕌 از بس با سر بریده پدرش درد دل کرد ، 🕌 که دق کرد و مُرد . 🕌 فهمیدم مثل من رفته بود روضه خونی 🕌 مدینه ، می گفت و گریه می کرد . 🕌 بعد از اینکه حال مدینه بهتر شد 🕌 خبر مسلمان شدنم رو بهش دادم . 🕌 مدینه از شنیدن این حرف ، 🕌 خیلی خوشحال شد . 🕌 پس از کمی مکث ، گفت : ☘ منم می خوام مسلمان بشم ؛ چکار کنم ؟! 🕌 با هم رفتیم پیش حاج آقا ، 🕌 باز هم ، شهادتین رو به ما یاد داد 🕌 و ما با ایشون تکرار کردیم . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 💟 @ghairat 📚
🍎 از عبارات « همیشه » و « هیچ وقت » ، 🍎 به هیچ وجه استفاده نکنید . 👈 چون به ندرت واقعی هستند . 🍎 مثلا : 👈 تو هیچ وقت سروقت نیستی! 👈 من همیشه باید پشت سرت راه بروم و تمیزکاری کنم 👈 من همیشه در مهمانی های کاری تو شرکت می کنم اما تو هیچ وقت با من نمی آیی 🍎 وقتی از عباراتی استفاده می کنید 🍎 که در آنها « همیشه » یا « هیچ وقت » باشد 🍎 درواقع می خواهید به همسرتان بگوئید 🍎 که او هرگز نمی تواند کاری را درست انجام دهد 🍎 یا باورتان نمی شود که او بتواند تغییر کند . 🍎 و این موضوع ، منجر به تسلیم شدن ، 🍎 و دست از تلاش برداشتن او می شود . 💟 @ghairat
🇮🇷 یکی از عوامل آرامش ، 👈 زنده نگه داشتن یاد خدا در خانه هاست . 🇮🇷 هر خانه ای ، کم یا بیش ، 🇮🇷 دارای انرژی منفی ، خبائث ، جن کافر ، 🇮🇷 شیاطین ، بلایا و... است . 🇮🇷 که همه اینها با ذکر خداوند عزوجل ، 🇮🇷 خواندن نماز و قرآن کریم و... 👈 رفع می شوند . @ghairat
🕋 خانه اى که در آن ، قرآن خوانده شود 🕋 و خداوند متعال را در آن یاد کنند ، 🕋 برکتش بسیار مى گردد 🕋 فرشتگان به آن خانه ، رفت و آمد مى‌کنند 🕋 و شیاطین از آن دور مى شوند 🕋 و براى آسمانیان ، آن خانه چنان مى درخشد 🕋 که ستارگان ، براى زمینیان مى درخشند . 🌹 امیرالمؤمنین علیه السلام 🌹 📚 بحار الأنوار ، ج ۹۳ ، ص ۱۶۱ 💟 @ghairat
🌸 داستان ماشا ، قسمت ۲۶ 🌸 🕌 سپس به حاجی گفتیم : 🕌 می خوایم به سبک اسلام ، ازدواج کنیم ؛ 🕌 چکار کنیم ؟! 🕌 حاجی گفت : 💞 ما دو نوع ازدواج داریم 💞 ازدواج موقت و ازدواج دائم 💞 اگر قصد دارید تا آخر عمر ، 💞 به خوبی و خوشی ، با هم زندگی کنید ؛ 💞 صیغه ازدواج دائم ، براتون می خونم . 💞 اما اگه می خواین ، 💞 زمان کوتاهی کنار هم باشید 💞 و قرار است از هم جدا بشید ؛ 💞 بفرمایید تا صیغه ازدواج موقت براتون بخونم 🕌 من به مدینه نگاهی انداختم 🕌 و مدینه نیز ، به من نگاه کرد 🕌 لبخندی زدیم 🕌 به مدینه گفتم : 🕌 این خیلی طرح خوبیه 🕌 مثل ازدواج دانشجویی خودمونه 🕌 سپس نگاهی به حاجی انداختم و گفتم : 🕌 اگر ازدواج موقت بکنیم ، 🕌 باز می تونیم ازدواج دائم بکنیم ؟! 🕌 حاجی با مهربانی گفت : 💞 چرا پسرم می تونید 💞 شما هر وقت که بخواین 💞 می تونید ازدواجتون رو دائم کنید 🕌 بازم به مدینه نگاه کردم و گفتم : 🕌 نظر تو چیه ؟! 🕌 مدینه لبخندی زد و گفت : ☘ به نظر من ، ازدواج موقت بهتره ☘ شاید با هم نساختیم ☘ شاید از هم خوشمون نیومد ☘ شاید به درد هم نخوردیم ☘ پس همون ازدواج موقت خوبه ☘ اگر دیدیم با هم تفاهم داریم ☘ و فرهنگامون به هم نزدیک بود ☘ و حرف همدیگه را خوب می فهمیم ☘ و احساس کردیم که می تونیم ☘ یک عمر با هم و در کنار هم زندگی کنیم ☘ اون وقته که ازدواج دائم می کنیم 🕌 منم به علامت رضایت ، لبخندی زدم 🕌 و به حاجی گفتم : 🕌 که ما را به همدیگه عقد کنه . 🕌 حاجی ، صیغه ازدواج موقت ر ، 🕌 برای یک سال ، برامون خوند ؛ 🕌 و ما رسماً ، زن و شوهر شدیم . 🕌 خودم آرامش بسیار عجیبی پیدا کردم . 🕌 لذت باهم بودنمون ، چند برابر شد . 🕌 بعد از اون به بعد ، 🕌 از پیدا کردنت ، نامید شدیم . 🕌 ولی دعات می کردیم . 🕌 چون باعث شدی ، ما مسلمون شویم 🕌 و به هم دیگه برسیم . 🕌 این بچه هم ، 🕌 حاصل ازدواج موقت ماست . 🕌 و همین که بچه به دنیا اومد 🕌 یعنی قبل از تمام شدن یک سال ، 🕌 به حاجی گفتیم 🕌 که صیغه ازدواج دائم رو برامون بخونه . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 💟 @ghairat 📚
🇮🇷 یکی از عوامل آرامش ، صبر است . 🇮🇷 مطمئن ترین کشتی نجات در مشکلات ، 🇮🇷 کلید هر خیر و خوبی ، 🇮🇷 دروازه دنیای خوشبختی ، 🇮🇷 و کامرانی دنیا و آخرت ، صبر است . 🇮🇷 صبر ، در روایات و قرآن کریم نیز ، 🇮🇷 هم به عنوان عامل آرامش مطرح شده 🇮🇷 و هم بالاترین درجه دین داری است . 💟 @ghairat
☀️ اگر زوج‌ها ، ☀️ مدام دعواهای گذشته را یادآوری کنند ☀️ به این معنی است ☀️ که ناراحتی و اختلافات هرگز پایان نیافته ☀️ و زمانی برای عشق ورزیدن وجود ندارد . ☀️ ضمناً اگر اختلافی واقعاً حل شده باشد . ☀️ پس چرا دوباره آن را پیش میکشید ؟ ☀️ یادآوری مداوم اختلاف‌های گذشته ، ☀️ رفتاری مهربانانه نیست . ☀️ و رابطه عاشقانه را خراب می‌کند . ☀️ پس اجازه ندهید روزها و لحظه‌های‌تان ، ☀️ گرفتار این چرخه‌ی معیوب شوند . 💟 @ghairat
🌸 داستان ماشا ، قسمت ۲۷ 🌸 🌟 ماشا با لبخند گفت : 🌷 وااای چه ماجرای جالبی !!! 🌷 خب دوست دارم بدونم ، 🌷 اسم مدینه و محمد رو ، 🌷 از کجا آوردید ؟! 🌷 چی شد که این اسم ها رو ، 🌷 برای خودتون گذاشتید ؟! 🌟 جاک ( محمد ) گفت : 🕌 بعد از اینکه بچه‌ی ما به دنیا اومد 🕌 همون حاج آقایی که برات گفتم 🕌 برای ملاقات مدینه و بچه اش ، 🕌 به بیمارستان اومد . 🕌 ما فکر نمی کردیم که این آقا ، 🕌 با این شخصیت روحانی و روح بزرگش ، 🕌 به ملاقات ما بیاد . 🕌 خیلی از دیدنش ، خوشحال شدیم 🕌 آروم بچه ما رو گرفت 🕌 و به طرف لبهاش بالا برد 🕌 براش دعا خوند . 🕌 و چیزی در گوشش ، زمزمه کرد . 🕌 و ذره ای از خاک ، روی لب بچه گذاشت 🕌 خیلی تعجب کردیم 🕌 بعدا فهمیدیم که در گوشش اذان گفت 🕌 و اون خاک ، تربیت قبر امام حسین بود . 🕌 این چیزا رو بلد نبودم 🕌 حاجی خودش یادم داد 🕌 حاجی رو به من کرد و گفت : 🌸 پسر گلم ! 🌸 اسمی هم برای این بچه انتخاب کردید ؟! 🕌 وقتی گفت ، پسر گلم ، 🕌 خداییش خیلی خوشم اومد 🕌 لبخند زدم و گفتم : نه 🌸 گفت : می خواین اسم بهترین ، قوی ترین ، خوش اخلاق ترین ، مردترین ، باغیرت ترین و نفر اول جهان اسلام بعد از پیامبر رو ، براش بذاریم ؟! 🕌 منم با تعجب به خانمم نگاه کردم 🕌 خیلی دلم می خواست بدونم اون کیه 🕌 گفتم : کی ؟! 🌸 گفت : امام علی علیه السلام 🕌 گفتیم : باشه چشم می ذاریم 🕌 اسم بچه ما ، علی شد 🕌 حاجی ، سپس گفت : 🌸 می خوام یک هدیه به خاطر مسلمان شدن 🌸 و بچه دار شدنتون ، بهتون بدم 🕌 ما هم خوشحال شدیم 🕌 فکر کردیم ، یک پبراهنی ، شلواری ، سیسمونی 🕌 و‌ از همین چیزها ، می خواد به ما بده . 🕌 بعد از کمی مکث گفت : 🌸 کادوی شما ، مسافرت رایگان ، 🌸 به مکه و مدینه است . 🌸 به همون جایی که اسلام ، 🌸 از اونجا طلوع کرده بود . 🌟 جاک ( محمد ) ، نفس عمیقی کشید و گفت : 🕌 خب دیگه ، فعلا تا اینجا کافیه 🕌 بریم وضو بگیریم که وقت نمازه 🕌 انشالله یه وقت دیگه ، 🕌 ادامه خاطراتمون رو ، حتما برات می گم 🌷 ادامه دارد ... 🌷 💟 @ghairat 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ کوتاه آرامبخش 💞 در پی دوست به کوی دیگران می گردم 💞 یار در خانه و من گرد جهان می گردم 👈 ویژه امام زمان عجل الله فرجه @ghairat 🌷
🇮🇷 اولین و مهمترین عامل آرامش انسانها 🇮🇷 و رسیدن به قله امنیت برای همه جوامع ، 👈 ظهور امام زمان عجل الله فرجه است . 🇮🇷 اگر امام زمان عجل فرجه ، ظهور کنند . 🇮🇷 تک تک مشکلات ما انسانها رفع می شود . 🇮🇷 بنابراین ؛ برای تسریع در تعجیل فرج ایشان ، 🇮🇷 پویش گریه و دعا راه اندازی کنید . 💟 @ghairat
🌹 هر عروس خانومی ، 🌹 با حجاب و حیا و نجابتش ، 🌹 به آقای داماد عزیز ثابت می کند ، 🌹 که فقط ، مال خود اوست ؛ 🌹 نه هیچ کس دیگری . 🇮🇷 به ها بپیوندید @ghairat
🌸 داستان ماشا ، قسمت ۲۸ 🌸 🌟 مدینه گفت : ⚜ محمد جان ، عزیزم ⚜ نمازت رو شروع نکن ، ⚜ صبر کن تا باهم نماز جماعت بخونیم 🌟 همه وضو گرفتند و پشت سر محمد ، 🌟 نماز جماعت خواندند . 🌟 ماشا هم عاشق نماز جماعتشون گشت 🌟 هم شیفته لحن و تلفظ عربی زیبای محمد شد 🌟 بین دو نماز ، از محمد پرسید : 🌷 جاک ، چه وقت و چطوری 🌷 تلفظ عربی رو یاد گرفتی ؟! 🌟 جاک ( محمد ) گفت : 🕌 اولا من محمدم ، یادت نره 🕌 دوما رفتم کلاس یاد گرفتم 🕌 اولش بلد نبودم ، 🕌 بعد به خودم گفتم : 🕌 جاک ( آخه اون موقع هنوز اسمم رو عوض نکرده بودم ) 🕌 گفتم جاک ، خجالت نمی کشی ؟! 🕌 برای یادگیری رقص و موسیقی و چیزای بدرد نخور 🕌 هم کلاس می رفتی ، هم هزینه می کردی 🕌 حالا چی شد که به خاطر دینت ، 🕌 به خاطر آرامشت ، هزینه نمی کنی ؟! 🕌 همون جا تصمیم گرفتم 🕌 که به کلاس عربی برم 🕌 اما همه چی یاد می دادن ، 🕌 غیر از تلفظ نماز . 🕌 مشکلم رو به روحانی مقدس گفتم 🕌 ایشون تقبل کردند که یادم بدن 🕌 و اینی که می بینی ، 🕌 حاصل آموزش های ایشونه . 🕌 حاجی آقا ، خیلی مهربان و دلسوزه 🕌 غیر از تلفظ نماز ، 🕌 قرآن و احکام و حدیث هم ، یادم داد 🌷 ماشا گفت : آفرین ، خوش به حالت 🌟 مدینه گفت : ⚜ بریم ادامه نماز ؟! خدا منتظره ها ؟! 🌟 مدینه و محمد ، بعد از نماز و شام ، 🌟 به خانه خود رفتند . 🌟 فردای آن روز ، 🌟 ماشا ، با سختی به دانشگاه رفت . 🌟 دانشجوها از دیدنش ، خیلی خوشحال شدند . 🌟 ماشا ، پس از درس ، 🌟 باز هم مسائل اعتقادی ادیان را ، 🌟 به دانشجویان یاد داد . 🌟 ماشا به خاطر مطرح کردن مسائل دینی ، 🌟 چند بار توسط مدیر دانشگاه و برخی اساتید ، 🌟 مورد بازخواست قرار گرفت . 🌟 بعد از چند روز ، 🌟 که از دانشگاه بیرون می آمد . 🌟 دوتا موتورسوار مسلح ، 🌟 به ماشا ، نزدیک شدند . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 💟 @ghairat 📚
☪ نمی تونم به تو فکر نکنم 🇮🇷 گفتن این جمله عاشقانه و زیبا ، 🇮🇷 به خصوص وقتی دور از هم هستید ؛ 🇮🇷 و از راه دور با هم صحبت می کنید ؛ 🇮🇷 بسیار موثر و آرامبخش است . 🇮🇷 چرا که به همسرتان می فهماند ؛ 🇮🇷 که چقدر دلتنگش هستید . 💟 @ghairat
🌸 جهاد مردان آن است که ؛ 🔸 مال و جان خود را در راه خدا ايثار کنند . 🌸 ولی جهاد زنان آنست که ؛ 🔸 بر اذيت های شوهر و غيرت ورزيهای او ، 🔸 صبر کنند . 🌷 امام باقر عليه السّلام 🌷 📖 وسائل الشيعه ، ج ۲۰ ، ص ۱۵۷ 💟 @ghairat
🇮🇷 در بستر نیز ، 🇮🇷 با زنانتان ، صحبتهای عاشقانه بکنید . 🇮🇷 و احساساتشان را ، با کلمات عاشقانه ، 🇮🇷 در حین رابطه جنسی ، بیان کنید . 💟 @ghairat
🌸 داستان ماشا ، قسمت ۲۹ 🌸 🌟 ماشا ، همراه با دانشجویان ، 🌟 از دانشگاه بیرون آمد . 🌟 موتورسواران مسلح ، 🌟 آرام به ماشا ، نزدیک می شدند . 🌟 حسن ، با حیا و سر به زیری ، 🌟 پشت ماشا حرکت می کرد . 🌟 ناگهان چشمش ، 🌟 به موتورسوارهای مسلح افتاد . 🌟 فهمید که قصد شومی دارند . 🌟 شاید می خواهند به دانشجویان یا اساتید 🌟 تیراندازی کنند . 🌟 کمی با دقت ، به موتورسواران نگاه کرد 🌟 تا ببیند اسلحه را ، به طرف کی می گیرند 🌟 سپس به دانشجویان و اساتید نگاه کرد 🌟 یکی از آنها ، توجه حسن را به خود جلب کرد 🌟 دختری شیک پوش ، زیبا و با حجاب . 🌟 حسن ، وقتی مطمئن شد ، که هدفشان ، 🌟 همان دختر باحجاب جلویی بود ؛ 🌟 به طرف او دوید و داد زد : 🍎 مواظب باشید ، بخوابید رو زمین 🌟 موتوری ، اسلحه را به طرف ماشا گرفت 🌟 حسن ، ماشا را هل داده ؛ 🌟 و او را ، روی زمین خواباند . 🌟 اما یکی از آن تیرها ، به خودش می خورد . 🌟 موتورسواران فرار کردند 🌟 و ماشا ، ترسان و لرزان ، از زمین بلند شد . 🌟 و با وحشت ، به طرف حسن رفت . 🌟 چهره او را آشنا دید . 🌟 با خود گفت : 🌷 این همون کسیه که دفعه پیش ، 🌷 منو به بیمارستان رسوند . 🌟 ماشا فریادکنان و جیغ زنان ، 🌟 درخواست کمک و آمبولانس کرد . 🌟 اما کسی جرأت نمی کرد نزدیک شود . 🌟 سپس برای ماشین ها ، دست بلند کرد . 🌟 که بایستند و دربستی بروند . 🌟 اما وقتی می دیدند ؛ 🌟 که کسی خونین بر زمین افتاده ، 🌟 می گفتند خانم ! ما حوصله شر نداریم . 🌷 ادامه دارد ... 🌷 💟 @ghairat 📚
😍 طنز با غیرت 😍 🍎 با غیرت داشته رانندگی می کرده 🍎 که با تابلوی " خطر ریزش کوه " ، روبرو میشه 🍎 ناگهان می ایسته و به فکر فرو میره 🍎 زنش میگه : چی شده عزیزم چرا نمیری ؟ 🍎 با غیرت گفت : 🌷 آخه نمی دونم منظور این تابلو چیه ؟ 🍎 تابلو بهش بر میخوره و میگه : ☀️ کجاشو نفهمیدی ؟! 🍎 با غیرت گفت : 🌷 خب نمی دونم باید چه کار کنم ؟ 🤔 🌷 رد بشم ؟ رد نشم ؟ 😡 🌷 زود رد بشم ؟زود رد نشم ؟ 😠 🌷 آروم برم ؟ آروم نرم ؟ 😖 🌷 با احتیاط برم ؟ با سرعت برم ؟ 😳 🌷 برگردم ؟ برنگردم ؟ 😱 🌷 با خودم چتر ببرم ؟ زنجیر سقف بزنم ؟ 🙁 🌷 کدومو بدم ؟! 😍😁 🌷 آخه دقیقا باید چکار کنم لامصب ؟ 😂👍👍 💟 @ghairat
🔥 گاهی زنان ، از شوهرشان می پرسند 🔥 که به نظرت فلان زن از من خوشگل‌ تره ؟ 🔥 به نظر شما ؛ 🔥 آیا چنین سوالی درست است ؟! 🔥 آیا این کار ، عاقلانه است ؟! 🔥 آیا از عواقب این پرسش خبر دارند ؟! 💟 @ghairat
🌸 برخی از افراد ، 🌸 معیارهای خاصی برای شاد بودن دارند . 🌸 عده‌ای شادی را در پول و ثروت می‌دانند 🌸 عده ای در خانه و ماشین و پست و مقام 🌸 عده‌ای در رسیدن به آرزوها و ... 🌸 اما در زندگی مشترک ، 🌸 همه آنها بدون ابراز عشق ، 👈 هیچ جایگاهی ندارند . 🌸 شادی ، با چیزهای کوچک هم ، 🌸 قابل‌دستیابی است . 🌸 اما به شرط اینکه بلد باشیم ؛ 🌸 چگونه عشق ورزی کنیم . 💟 @ghairat
⚜ یادتان باشد ؛ افراد نادانی که ، ⚜ توسط فضای مجازی و رسانه های منحرف ، ⚜ شستشوی ذهنی شدند ، زیادند . ⚜ پس تعجب نکنید ⚜ اگر عده ای پیدا شوند ⚜ که نسبت به حرام خدا مثل فساد ، خیانت ، ⚜ رانت خواری ، زنا ، هرزگی ، بی حجابی ، ⚜ چت های محرم و نامحرم ، گروه های مختلط ⚜ عروسی های کافرانه ، پارتی های شبانه ، ⚜ تولدهای شاهانه ، اسراف و... ساکت اند ؛ ⚜ ولی نسبت به حلال خدا مثل حجاب ، ⚜ دوری از شوخی با نامحرم ، ازدواج موقت ، ⚜ تعدد زوجات و... ، وقیحانه موضع می گیرند . 💟 @ghairat
🌹 در برابر فرزندان ، 🌹 به همسرت احترام بگذار 🌹 و هیچ گاه در مقابل آن ها 🌹 از او انتقاد نکن . @ghairat